ویرایش و تحلیل
از
فریدون ابراهیمی
﴿وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ ۖ أُجِيبُ دَعْوَةَ
الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ ۖ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي
لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ﴾
[ البقرة: ۱۸۶]
چون
بندگان من درباره من از تو بپرسند، بگو كه من نزديكم و به نداى كسى كه مرا
بخواند پاسخ مىدهم.
پس به نداى من پاسخ دهند و به من ايمان آورند تا راه
راست يابند.
معنی تحت اللفظی:
خدا به بندگان نزدیک است و هر کس او را صدا بزند، جواب می دهد.
پس بندگان هم به ندای او جواب دهند و به او ایمان آورند.
تا راه راست را پیدا کنند.
رابطه بشر با خدا در قرآن، رابطه نیست.
رابطه باید دو طرفه باشد.
رابطه کذایی خدا با بشر، وابستگی است.
خدا
ارباب بنده دار است و بشر بنده و سرسپرده و وابسته او ست.
کریم ادعا می کند که به ندای بشر جواب می دهد.
کسی اما صدایی از خدا نمی شنود.
برای کریم مهم نیست.
مهم این است که بنده باید به ندای کذایی خدا لبیک گوید و به او ایمان بیاورد.
اگر ایمان بیاورد، خدا هم او را به راه راست هدایت می کند.
خدای اسلام
اهل وعده دادن است و بس.
منظورش از هدایت به راه راست هم قبول کورکورانه دعاوی کذایی او ست.
تن در دادن به بندگی است.
سلب آدمیت شدن است.
اسلام
ایده ئولوژی نظام برده داری است.
خدای اسلام
انعکاس انتزاعی ـ آسمانی برده داران زمینی است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر