۱۴۰۲ دی ۱, جمعه

خود آموز خود اندیشی (۸۳۲)

   Bild

شین میم شین

باب دوم

در احسان

حکایت بیستم

بخش اول

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۷۴ ـ ۷۵)

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!

 

 

سعدی

 مسخ و تحریف حقایق

را

 برای انکار نقش تعیین کننده توده مولد و زحمتکش و برای اثبات تئوری اجتماعی ارتجاعی خویش لازم دارد:

 

بوستان (ص ۱۷۳)

چه اندیشی از خود، که فعلم نکو ست؟

از آن در نگه کن، که تقدیر او ست

برد بوستانبان به ایوان شاه

به تحفه ثمر هم ز بستان شاه.

معنی تحت اللفظی:

مهم نه کردوکار تو، بلکه تقدیر الهی است.

باغبان

کاره ای نیست.

کسب و کار باغبان چیدن میوه از باغ شاه  وبردن به ایوان شاه است و بس.

  

بوستانبان در قاموس سعدی

 مولد ثمرات مادی نیست.

او حق ندارد به فعل نیک خود، به «عمل خیر» خود افتخار کند.

او فقط موری است که میوه حاضر و آماده را از بستان شاه گرد می کند و به قصر او می برد.

 

سعدی

 فقط جزئی از کل

را،

لحظه ای از روند تولید

 را

 برجسته می کند و از بوستانبان در بهترین حالت، باربری می سازد، تا خصلت اصلی و سازنده او را، تا مولد بودن او را پنهان سازد.

 

سعدی

 در این دو بیت شعر،

 دیالک تیک تقدیر و تدبیر

را

به شکل دیالک تیک همه چیز و هیچ مسخ و مثله و مخدوش می کند، تا تقدیر را بر اساس جزم «مشیت الهی» مطلق کند و تدبیر انسانی را، فعل فیزیکی و فکری تعیین کننده تولیدی انسانی را از دیده ها پنهان سازد.

 

سعدی چشم دیدن توده مولد و زحمتکش را ندارد.

 

او می خواهد بشریت را فئودالیزه و طفیلی کند.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر