۱۴۰۲ آبان ۲۰, شنبه

درنگی در تخیلات زهره تنکابنی (۲۴)

  

  زهره تنکابنی 

 جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه

 منبع:

اخبار روز

درنگی 

از

مسعود بهبودی

 

زهره تنکابنی

در حالی که در هر کشوری چنانچه برنامه ی توسعه در جهت افزایش رفاه و رضایت مردم پیش رود، 

هیچ نیروی خارجی نمی‌تواند حکومتی را از درون تخریب کند.

 

به مفاهیم زهره در این جمله باید اندکی دقت کرد:

برنامه توسعه در جهت افزایش رفاه و رضایت مردم

تخریب حکومت.

تخریب حکومت توسط نیروی خارجی از درون.

 

۱

برنامه توسعه در جهت افزایش رفاه و رضایت مردم

 

زهره کمترین تأملی بر روی مفاهیمی که به کار می برد، نکرده است.

ماهیت طبقاتی طبقات حاکمه 

برای زهره فاقد کمترین ارزش و اعتباری است.

زهره برای همه طبقات اجتماعی حاکم

نسخه واحدی می پیچد:

ارتقای سطح رفاه و رضایت مردم.

 

چنین نسخه ای را حتی برای کشورهای سوسیالیستی نمی توان پیچید.

چه رسد به کشورهای سرمایه داری کج و معوج از قبیل جنقوری اسلامی.

سطح رفاه و رضایت مردم

برای طبقات حاکمه انگل و استثمارگر پشیزی ارزش ندارد.

خدای صاحبان سرمایه سود است و بس.

این طبقات انگل به فکر حفظ و تکثیر و تضمین سرمایه خویش اند و بس.

نمونه اش خاندان پهلوی و سران سرمایه در جنقوری اسلامی اند

که

سرمایه خود را در بانک های امپریالیستی نگه داشته اند و نگه می دارند.

 

اگر احیانا به رفاه و رضایت توده اعتنای بخور و نمیری دارند،

برای جلوگیری از آشوب و اعتراض و انقلاب و برای تکثیر و تضمین سرمایه و حاکمیت طبقاتی خویش است.

 

دول سوسیالیستی هم برنامه توسعه درازمدت تدوین می کنند و نه برنامه ای تابع افزایش رفاه و رضایت مردم.

 

 جمهوری خلق چین

برای نیل به این آماج، فرجه ای چندین دهه ای تعیین کرده بود.

سرمایه کلانی که دولت جمهوری خلق چین اکنون در دست  دارد،

از آسمان نازل نشده است.

از سفره توده زحمتکش خلق است.

۲
تخریب حکومت.

 

مفهوم مهم دیگر زهره تخریب حکومت است.

هیچ نیروی خارجی برای تخریب حکومتی زحمت به خود نمی دهد.

حکومت به طور خود به خودی پس از  چند سال عوض می شود.

طبقات حاکمه

در آن واحد دهها حزب سرسپرده رنگارنگ دارند که در معرکه های انتخاباتی

 بنا بر مصالح طبقاتی تاکتیکی ـ استراتژیکی خود

 مرتب تعویض می کنند.

مفهوم بند تنبانی «رژیم چنج» رایج در رسانه های امپریالیستی

 چه بسا

نه تعویض حکومت، بلکه تغییر و تسخیر و تخریب حاکمیت است.

در اتحاد شوروی هم حاکمیت پرولتری ـ سوسیالیستی تخریب و با حاکمیت اولیگارشیستی جایگزین شده است.


این تخریب هم در دیالک تیکی از داخلی و خارجی صورت می گیرد و صورت گرفته است.

اتحاد شوروی در مسابقه تسلیحاتی بازنده بوده است.

مسابقه ای که طبقه حاکمه امپریالیستی تحت سرکردگی رونالد ریگان (جنگ ستارگان) به راه انداخت.

ارتجاع داخلی نفوذی در حزب کمونیست و دولت اتحاد شوروی هم آب به آسیاب امپریالیسم ریخت

و

فاتحه ای بلند بر اردوگاه سوسیالیستی خوانده شد.

ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر