مارکسیزم و آئین بهائی
سایت پژوهشنامه
نگارنده:
نادر سعیدی
درنگی
از
میم حجری
مقایسه مارکسیسم با بهائیسم:
هر دو
از آزادی و عدالت دفاع می کنند.
این آخرین وجه مشترک مارکسیسم با بهائیسم از دید مؤلف این پژوهش است.
سؤال اما این است که منظور مؤلف از آزادی و عدالت چیست؟
۹۹ در صد کسانی که مفاهیم آزادی و عدالت را بر زبان می رانند و به عرش و فرش فخر می فروشند،
اصلا نمی دانند که آزادی و عدالت به چه معنی است.
معیار عینی و علمی برای مارکسیسم در زمینه آزادی و عدالت،
کمک و خدمت به توسعه فراتر نیروهای مولده است.
هر گامی در جهت توسعه فراتر نیروهای مولده
گامی به سوی آزادی است.
مثال:
گذار جامعه بشری از کمون اولیه به برده داری، گامی به سوی آزادی است.
اگرچه تساوی اعضای جامعه مختل می شود و اکثریت زحمتکش جامعه به درجه برده تنزل می یابد و سلب آدمیت می شود.
چون با توسعه فراتر نیروهای مولده، بشریت از قید و بند طبیعت، آزاد و آزادتر می گرد
و
نهایتا
شرایط عینی و ذهنی لازم برای تشکیل مجدد جامعه کمونیستی فراهم می آید.
برای مارکسیسم،
آزادی و عدالت انتزاعی معنی ندارد.
درست به همین دلیل، مارکسیسم از نظام سرمایه داری در مقابله با فئودالیسم
به جانبداری همه جانبه برمی خیزد.
مراجعه کنید
به
زندگی مارکس و انگلس
(فصل اول)
(بخش اول)
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/8839
اگرچه شرایط زندگی توده های پرولتر چه بسا دردناکتر از قبل می گردد.
برای مارکسیسم
نهایت این روند گذار از جامعه بی طبقه به جامعه طبقاتی
تعیین کننده است.
یعنی گذار نهایی از جامعه طبقاتی سرمایه داری به جامعه بی طبقه سوسیالیستی
تعیین کننده است.
مارکسیسم می داند که بنای جامعه سوسیالیستی بر ویرانه های جامعه سرمایه داری
روندی پر درد و رنج برای توده مولد و زحمتکش خواهد بود.
مارکسیسم در پی تحول ریشه ای و رادیکال نهایی جامعه بشری است.
باید در روند تحلیل بهائیسم ببینیم که منظور مؤلف از آزادی و عدالت چیست؟
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر