۱۴۰۲ آبان ۱۰, چهارشنبه

خود آموز خود اندیشی (۷۸۶)

   Bild

شین میم شین

باب دوم

در احسان

حکایت نوزدهم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۷۲)

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!

یکی را پسر گم شد از راحله

شبانگه بگردید در قافله

 

ز هر خیمه پرسید و هر سو شتافت

به تاریکی آن روشنائی نیافت

 

چو آمد بر مردم کاروان

شنیدم که می گفت با ساروان:

ندانی، که چون راه بردم به دوست

هر آن کس که پیش آمد ام، گفتم:

»او ست.»

 

از آن، اهل دل در پی هرکس اند

که باشد، که روزی به مردی رسند

 

برند از برای دلی بارها

خورند از برای گلی خارها.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر