۱۴۰۲ آبان ۱۱, پنجشنبه

درنگی در پژوهشی تحت عنوان «مارکسیزم و آئین بهائی» (۴)

 

 مارکسیزم و آئین بهائی
سایت پژوهشنامه 

 نگارنده:

 نادر سعیدی 

 درنگی 

از

میم حجری

 

مقایسهء آئین بهائی با مکتب مارکسیزم:

۱

   هر دو جهان‏بینی 

دارای نکات مشترک و نیز تفاوت‏هایی می‏ باشند که بحث گستردهء آن نیازمند کتابی مستقل است.

 

مؤلف

بی کمترین شک و تردید،

معنی جهان بینی را نمی داند.

در غیر این صورت، نمی گفت که جهان بینی مارکسیستی و جهان بینی بهائیستی هم

حاوی وجوه مشترک اند

و

هم

حاوی تفاوت هایی اند.

قضیه جهان بینی از دو حالت خارج نیست:

یا ماتریالیستی است و یا ایدئالیستی.

 

برای کشف جهان بینی مارکسیستی و جهان بینی بهائیستی

باید فلسفه آندو را شناخت.

جهان بینی مارکسیستی 

ماتریالیستی 

است.

جهان بینی بهائیستی

بیشک ایدئآلیستی است.

  در روند تحلیل بهائیسم  به این مسئله می پردازیم.

 

۲

امّا به صورتی فشرده می‌توان گفت

 که 

هر دو

 اندیشه ‏ای هستند مبتنی بر هوشیاری زمانمند و تاریخی


مؤلف بیگانه با تعریف مفاهیم است.

به همین دلیل

خیال می کند که مارکسیسم و بهائیسم، هر دو اندیشه ای اند.

 

اصلا معلوم نیست که من ـ زورش از اندیشه چیست؟

مارکسیسم و بهائیسم،

به مثابه اندیشه، 

هر دو  بر مبنای هوشیاری زمانمند و تاریخی بنا شده اند.

 

مفهومی به عنوان هوشیاری زمانمند و تاریخی

 نه وجود دارد و نه معنی.

من ـ زور مؤلف احتمالا این است که مارکسیسم و بهائیسم، به توسعه فکری افراد با گذشت زمان باور دارند.

کی باور ندارد، تا مارکسیسم و بهائیسم، استثنائی از این میان باشند؟

 

۳

(یعنی هستی پدیده ‏ای است پویا و متحوّل)

 

مؤلف اکنون مفهوم من درآوردی خود را تعریف می کند:     

  مبتنی بر هوشیاری زمانمند و تاریخ بودن مارکسیسم و بهائیسم
یعنی
هستی
پدیده ای است پویا و متحول.
 

وجه مشترک مارکسیسم و بهائیسم، باور به تحول و پویایی هستی است.

بر منکرش لعنت.
ولی 
نه
مارکسیسم مبتنی بر این باور است
و
نه
بهائیسم.
 
باور داشتن به اصل حرکت در هستی (یعنی هستی پدیده ‏ای است پویا و متحوّل)
 که به معنی مبتنی بودن بر آن اصل و اندیشه و باور نیست.
 

خود این سؤال که  مارکسیسم و بهائیسم، مبتنی بر چیستند،

 سؤال تأمل انگیزی است.

 

مارکسیسم

در وهله اول

نتیجه نفی دیالک تیکی فلسفه کلاسیک بورژوائی آلمان، اقتصاد سیاسی کلاسیک انگلستان و کمونیسم اوتوپیکی فوریه و اون و سن سیمون 

(منابع سه گانه مارکسیسم)

بوده است.

منابع فکری و فقهی بهائیسم 

را

باید در روند تحلیل آن پیدا کنیم.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر