شین میم شین
باب دوم
در احسان
حکایت هجدهم
(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۷۱)
ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!
چو حاتم به آزاد مردی، دگر
ز دوران گیتی نیامد، مگر
ابوبکر سعد، آن که دست نوال
نهد همتش بر دهان سؤال
رعیت پناها، دلت شاد باد
به سعی ات مسلمانی آباد باد
سر افرازد این خاک فرخنده بوم
ز عدلت بر اقلیم یونان و روم
چو حاتم اگر نیستی کام وی
نبردی کس اندر جهان نام وی
ثنا ماند از آن نامور در کتاب
تو را هم ثنا ماند و هم ثواب:
که حاتم بدان، نام و آوازه خواست
تو را سعی و جهد از برای خدا ست.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر