۱۴۰۲ مهر ۱۹, چهارشنبه

خود آموز خود اندیشی (۷۶۶)

   Bild

شین میم شین

باب دوم

در احسان

حکایت نوزدهم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۷۱ ـ ۷۲)

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!
   

شنیدم که مغروری از کبر، مست

در خانه بر روی سائل ببست

معنی تحت اللفظی:

خودپرستی به گدایی چیزی نداد.

 

سعدی

 در این بیت شعر،

 دیالک تیک داد و ستد

را

به شکل دیالک تیک داد نقد و ستد نسیه بسط و تعمیم می دهد و صاحبخانه را به سبب پرهیز از مبادله نقد به ازای نسیه، مغرور و متکبر می نامد.

 

صاحبخانه ای که سعدی مطرح می کند، مردی انتزاعی است.

تنها معیاری که سعدی برای تعریف او دارد، راندن گدائی از در است.

اگر او به گدا پشیزی داده بود،

سعدی او را انسانی روشن ضمیر و عاری از کبر می نامید.

 

بدآموزی در فلسفه سعدی،

این است که او چیزها، پدیده ها و سیستم ها را بطور سوبژکتیو و تصادفی تعریف می کند.

 

سعدی

 اعتنایی به دلایل مرد در راندن گدا از در ندارد.

 

راندن گدا از در، همان و مست از غرور نامیده شدن، همان.

سعدی مفاهیم را بطور دلبخواهی و مغرضانه مورد تجاوز و هتک حرمت قرار می دهد.

مفهوم «مغرور» نمی تواند در مورد کسی که در به روی گدا می بندد، به کار رود.

در به روی گدا بستن می تواند دلایل مختلف عینی و ذهنی داشته باشد و ربطی به فروتنی و یا غرور کسی ندارد.

 

ادامه دارد.

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر