۱۴۰۲ شهریور ۱۲, یکشنبه

درنگی در شعری از حسین منزوی (۶) (بخش آخر)

حسین منزوی

درنگی

از

میم حجری 
 
چه سرنوشت غم انگیزی که کرم کوچک ابریشم
تمام عمر قفس می بافت، ولی به فکر پریدن بود.
 
معنی تحت اللفظی:
کرم ابریشم
سرنوشت غم انگیزی دارد.
چون مادام العمر قفس می بافد.
ولی فکری جز پرواز در سر ندارد.
 
این آخرین بیت این شعر منزوی است.
 
شاعر خود را به کرم کوچک ابریشم تشبیه می کند که مادام العمر فکری جز وصل با معشوق ندارد، ولی دور خودش قفس می سازد.
یعنی
فقط به فکر حریفه و یا حریف است و  با کسان دیگر حال نمی کند
و
این
نه اراده و اختیار شاعر، بلکه سرنوشت او ست.
 
کرم ابریشم
فرقی با شاعر  و شاطر ندارد:
همانطور که توله حیوانات دوپا و چهارپا در رحم مادر رشد می کند
به همان سان هم  پروانه در پیله رشد می کند
و
پس از رشد تدریجی و رسیدن به حد عینی
 رحم مادر (پیله) را ترک می کند و تولد می یابد.

این روند طبیعی رشد و توسعه آنها ست
و
ربطی به سرنوشت ندارد.
 
پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر