پروفسور دکتر هاینتس پپرله
برگردان
شین میم شین
۴۰
· دولت ـ تئوری ترادیسیونالیسم نیز بر مبنای این اصول استوار است:
الف
· در قاموس ترادیسیونالیسم، جامعه، دولت و قانون اساسی منشاء بلاواسطه الهی دارند و لذا حق مقاومت در مقابل آنها مجاز نیست و حتی طرح سؤال در باره معقول بودن نظام دولتی بی معنا ست.
ب
· بلکه باید قبول کرد که هر ملتی نظام سزاوار خود را دریافت می کند.
· یعنی خلایق هر چه لایق.
پ
· یکی سزاوار سلطنت مطلقه است و یکی دیگر سزاوار جمهوری دموکراتیک.
ت
· جمهوری دموکراتیک اما یک پدیده استثنائی است، که به درد هیچ ملتی نمی خورد.
· در حالیکه سلطنت ـ برعکس ـ بهترین فرم دولتی از قبل تدارک دیده شده است و با پادشاهی جهانی الهی انطباق مطلق دارد.
۴۱
· دمایستر این نظریه تئوکراتیکی دولت را چنین فرمولبندی می کند:
· «انسان خلق شده است تا عبادت و اطاعت کند.
· آماج او عبارت است از برقراری تئوکراسی برونی.
· پاپ، اوتوریته شاهان است.
· شاهان اوتوریته اشراف اند.
· اشراف اوتوریته مردم اند.
· همانطور که این اوتوریته ها به طور سلسله مراتب حافظ قدرت الهی اند، به همانسان نیز حافظ حقیقت الهی اند.»
۴۲
· ترادیسیونالیسم، قرن نوزدهم و دوران بعد از آن را به طرق مختلف تحت تأثیر قرار داده است.
۴۲
· این تأثیر در برخی موارد (مثلا از لحاظ اشاعه شیوه نگرش تاریخی) مثبت، اما روی هم رفته، به ویژه در رابطه با توسعه کاتولیسیسم، منفی بوده است.
۴۳
· کلیسای کاتولیکی اگرچه پس از قدری تأخیر در اواسط قرن نوزدهم، آموزه های (تعالیم) معرفتی ـ نظری ترادیسیونالیسم را محکوم کرد، ولی همزمان در بسیاری از مسائل مهم، از آموزه های اجتماعی و سیاسی ترادیسیونالیسم پیروی کرد.
۴۴
· از آن جمله اند:
الف
· اولترامونتانیسم (فتاوی (فتواهای) مؤثر در سیاست پاپ)
ب
· سیاست اتحاد تاج و محراب
پ
· و سرانجام این حقیقت امر که کلیسا تا روی کار آمدن پاپ لئو سیزدهم حاضر به آشتی با دموکراسی بورژوائی نشد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر