کلنجار ایده ئولوژیکی با همنوع (۲۲۴)

 

 

میم حجری

 

رودخانه‌ها گرد آمدند و بر ضد دریا شکایت کردند و گفتند: چرا وقتی که ما تازه و نوشیدنی به آب‌های تو می‌رسیم تو ما را شور و بدطعم می‌کنی؟ دریا که این ملامت شنیده بود گفت: شما نیایید، آنگاه شور هم نخواهید شد..
افسانه‌های ازوپ
داستان‌سرای یونان باستان
داستانسرای یونانی
نه از کیفیت دریاها خبر داشته و نه از کیفیت رودخانه ها.
اب همه دریاها شور نیست.
وال ها چه بسا برای وضع حمل
خود را به دریاهایی می رسانند که آب شان
شیرین است.
و
ای بسا رودخانه که در مسیر خود به دریا
در نتیجه حل شدن املاح معدنی در آنها
شور می شوند.






دل پر دردی دارند.
مهری
درد کجا بود.
عیرانی جماعت
وراجی مکانیکی میکنند و نه درد دل.
این جماعت
هر خردمندی را
کلافه می کنند.
مثل سیدعلی
یک ساعت حرف می زنند
بدون اینکه حرف معنامندی زده باشند.
عرعر صدهزار بار معنامندتر از مواعظ و درد دل این جماعت ست




برای من که به ابدیت ایمان ندارم ،
برای یک هفته ، برای چند روز ، برای چند ساعت
دوستم ب‌ِدار.
نزار قبانی

این شعر بند تنبانی تزار ترازویی و قپانی
هم غلط ترجمه شده
و
هم خرافه است.
هیچ بیسوادی نمیگوید:
برای من که به فلان چیز اعتقادی ندارم، برای چند دقیقه دوستم بدار.
ضمنا
دوست داشتن و دشمن داشتن
نمی تواند دستوری باشد.
خریت تزار ترازویی و مترجمین و خوانندگان عشعار او همینجا ست.






50 دانستنی کوتاه عجیب و خواندنی برای افزایش اطلاعات عمومی
1. ایسلند راه آهن ندارد.
2. گل آفتابگردان می تواند به تمیز کردن رادیواکتیو از خاک کمک کند.
3. آرشه یا کمان ویولن معمولا از موی اسب ساخته می شود.
4. بوی بی نظیر باران در واقع از روغن های گیاهی، باکتری ها و ازن به وجود می آید.
5. از سال 1922 بیش از 290 کوهنورد در کوه اورست جان خود را از دست داده اند و بیشتر مرگ و میرها به دلیل بهمن اتفاق می افتد.
6. ساکت ترین اتاق جهان در مینه سوتا با دسیبل های منفی ساخته شده است. این اتاق آنقدر آرام است که در آن می توانید ضربان قلب خود و استخوان های خود را در حال حرکت بشنوید.
7. روس ها معتقدند که خوردن بستنی شما را گرم می کند.
8. پوند انگلیس قدیمی ترین واحد پول در جهان است که قدمت استفاده از آن به 1200 سال قبل می رسد.
9. کوچکترین پستاندار جهان، خفاش خوک بینی کیتی است که تقریبا اندازه ی یک سکه آمریکایی است. این خفاش بومی میانمار و تایلند بوده و در معرض خطر انقراض می باشد.
10. هرم بزرگ جیزه در واقع هشت وجه دارد اما اهرام دیگر فقط چهار وجه دارند.
11. تا سال 2007 برده داری در موریتانی قانونی بود حتی هنوز هم 1 تا 4٪ از جمعیت این کشور به عنوان برده زندگی می کنند.
12. بیش از 6000 گونه شناخته شده چمن وجود دارد.
13. ملکه های مورچه می توانند تا 30 سال زندگی کنند.
14. اورلاندو بلوم سوینوفوبیا دارد یعنی ترس از خوک ها!
15. گورخر فقط یک انگشت در هر پا دارد.
دانستنی های عجیب و خواندنی
16. مارها می توانند به پیش بینی زمین لرزه کمک کنند. آن ها می توانند زمین لرزه را از فاصله ی 75 مایلی (120 کیلومتری) و پنج روز قبل از وقوع آن حس کنند.
17. هر 10 سال یک بار اسکلت انسان خود را ترمیم و بازسازی می کند.
18. فقط 2٪ از جمعیت جهان چشم های سبز دارند.
19. حدود 25٪ از کل خون بدن از قلب به کلیه ها می رود.
20. بدون بزاق، انسان قادر به چشیدن طعم غذا نیست.
21. سوئد با 221800 جزیره دارای بیشترین جزایر جهان است.
22. مغز انسان 20٪ از کل اکسیژن بدن را استفاده می کند.
23. از بین 400 گونه طوطی، تنها طوطی کاکاپو نمی تواند پرواز کند.
24. پنجه های جلویی گربه با پنجه های پشتی متفاوت هستند. آن ها در پنجه های جلویی پنج انگشت و در پنجه های عقبی چهار انگشت دارند.
دانستنی های کوتاه و شگفت انگیز
25. فاصله مچ دست تا آرنج شما به اندازه ی طول پای شماست.
26. اگر ماهی قرمز را در اتاق تاریک نگه دارید، کم رنگ خواهد شد.
27. روزانه 27000 درخت برای تهیه کاغذ توالت در جهان قطع می شود.
28. قارچ از نظر ژنتیکی به حیوانات نزدیک تر است تا گیاهان.
29. برای پیاده روی با هر قدم در مجموع 200 عضله استفاده می شود.
30. در یک پای انسان 26 استخوان وجود دارد.
31. قطب جنوب تنها قاره ای است که لاک پشت ها در آن زندگی نمی کنند.
32. 79٪ صاحبان حیوانات خانگی با حیوانات خانگی خود می خوابند.
33. اگرچه زحل دومین سیاره بزرگ در منظومه شمسی است اما همچنین سبک ترین سیاره است!
34. خانه بیل گیتس با استفاده از رایانه مکینتاش طراحی شده است.
35. قو بیش از 25000 پر روی بدن خود دارد.
36. الگو های روی بدن یک زرافه کاملا منحصر به فرد است و هیچ دو زرافه ای الگوی یکسان ندارند.
37. هنگامی که پابلو پیکاسو در سال 1973 درگذشت، ثروتمندترین هنرمند تاریخ بود.
38. هلو سومین میوه محبوب است که در آمریکا پرورش می یابد.
39. ماهی مرکب بزرگ ترین چشم روی زمین را دارد که اندازه هر کدام بالای 15 اینچ (38 سانتیمتر) است.
40. گران ترین دامینی که تاکنون به فروش رسیده است cars.com بوده که 872.3 میلیون دلار قیمت داشته است.
41. کوکا کولا بدون مواد رنگی سبز رنگ است.
42. ژئومالوفاژی کسی است که تمایل به خوردن سیب زمینی خام دارد.
43. خززنبوریان بر روی چشم های خود مو دارند.
44. برای تامین اکسیژن کافی فقط برای یک نفر در سال، به هفت تا هشت درخت نیاز است.
45. در یونان باستان پرتاب یک سیب به طرف یک زن اعلام سمبولیکی از عشق بود و گرفتن آن به معنای پذیرش آن عشق.
46. گربه پا سیاه کوچکترین گربه وحشی جهان است که تنها 20 سانتی متر طول دارد.
47. از هر دو 2000 نوزاد متولد شده یکی هنگام تولد دندان دارد.
48. سنت لوسیا تنها کشوری در جهان است که از روی نام یک زن، نامگذاری شده است.
49. در زمان دایناسورها، آتشفشان هایی وجود داشتند که تا ماه فوران می کردند.
50. مشتری 69 قمر دارد.




طبری و تاریخ و درک طبریستی تاریخ

هنگامی که از درّه‌ها و شیب‌های کوهساری بزرگ می‌گذرید و پیچ‌وخم‌های گوناگونِ آن را پشتِ سر می‌گذارید، ‏از هیات و منظرِ عمومی و ابعادِ آن کوهسار نمی‌توانید تصوّری روشن به‌دست آورید. ولی وقتی از آن کوهسار ‏خارج می‌شوید و لختی جادۀ هامون را می‌پیمایید و سپس سر بر می‌گردانید، آن‌گاه کوهساری را که درنوردیده‌اید، ‏نیک می‌بینید و از ابعاد و منظرۀ عمومی آن تصوّری درست به‌دست می‌آورید. چنین است ادوار و وقایع تاریخ. تا زمانی که در گرماگرمِ آن، خود یکی از بازیگران یا بازیچه‌های آن هستید، دشوار است بتوانید آن را به درستی ارزیابی کنید. ولی دیرتر، هنگامی‌که شورهای انگیخته‌شده فروخُفت، هنگامی که پویۀ عمومیِ تاریخ، عیارِ حوادث را عیان کرد، قدرتِ داوریِ عینی و خون‌سردانه به‌مراتب بیش‌تر است.
احسان طبری
جامعۀ ایران در دورانِ رضاشاه، چاپ اول، سال۱۳۵۶

هی احسان طبری
اگر ترفند لازم برای درک تاریخ در همین حدها بود،
اگر پشت سر نگری برای درک ماضی کافی می بود،
کلاسیک های مارکسیسم
زحمت توسعه و تدوین درک ماتریالیستی تاریخ را به خود نمی دادند.
راستی
درک ماتریالیستی تاریخ
و
ماتریالیسم تاریخی چیست؟




دستاورد کمونیستها در صد سال حاکمیت ننگینشان در دهها کشور چیزی جز ، دیکتاتوری ، جنایت و به قهقرا بردن جوامع نبوده است
رضا بیسواد

بیسوادی رضا بیسواد
در همین هارت و پورتش عربده می کشد:
اولا
حاکمیت کمونیست ها
وجود نداشته است و وجود نخواهد داشت.
رضا بیسواد
اصلا نمیداند که حاکمیت چیست و فرق حاکمیت با حکومت چیست.
این عیب کمی نیست.
ولی هنوز چیزی نیست.
عیب بدتر رضا بیسواد
بیگانگی با هنر جمع و تفریق است که در کلاس اول ابتدایی در هر طویله تدریس می شود.
حاکمیت طبقه کارگر و نه کمونیست ها
در روسیه
تحت رهبری حزب کمونیست و نه کمونیست ها
در سال ۱۹۱۷
برقرار شده است و در سال ۱۹۸۹ سرنگون شده است.
۸۹ ـ ۱۷ = ۷۲
و نه صد سال.
پرولتاریا (طبقه کارگر)
برای اولین بار در روسیه عقب مانده نیمه سرمایه داری ـ نیمه فئودالی به تسخیر قدرت سیاسی نایل آمده بود و می بایستی وظایف بورژوازی را هم انجام دهد:
مبارزه با بیسوادی
پروش پرولتاریای صنعتی
فراگیری فوت و فن مدیریت جامعه عقب مانده و ویرانه از جنگ جهانی امپریالیستی اول
صنعتی کردن شتابزده کشور و کشاورزی
و
غلبه بر فئودالیسم و سنن دست و پاگیر مذهبی و غیره
غلبه بر محاصره اقتصادی و نظامی توسط ۱۳ کشور قدر قدرت امپریالیستی
سرکوب ارتجاع (ضد اانقلاب) تزاریستی مسلح

هنوز نفس راحتی نکشیده بود که مورد حمله اربابان رضا بیسواد (فاشیسم المان و ایتالیا و همدستانش رومانی و غیره) قرار گرفت و حدود ۳۰ میلیون نفر از کادرهای انقلابی و زحمتکشان و زنان و جوانانش را در جنگ بر ضد فاشیسم از دست داد.
و
علیرغم آن پوزه فاشیسم را بر خاک مالید.
وقتی هم از درون توسط ارتجاع داخلی با حمایت ارتجاع خارجی
سرنگون شد
ابر قدرتی بود.
زحمتکشان چین تحت رهبری حزب کمونیست چین
در سال ۱۹۴۹
در کشوری نیمه مستعمره ـ نیمه فئودال زمام امور را به دست گرفته است.
جمهوری خلق چین
اکنون
با گذشت چند دهه به ابر قدرتی رشگ انگیز بدل شده است.
آدم باید کر و کور و خر باشد و نبیند و نداند و پاشنه دهنش را بکشد و عرعر کند.
برای دستیابی به حقیقت باید مارکسیست راآموخت
یدی

این جمله یدی به لحاظ گرامی حتی غلط است چه رسد به لحاظ نظری.
یدی از فرط بیسوادی
عاجز از تمیز اسم از ایسم است.
به کجای این طویله میتوان اویخت پالان را؟


آره.
با نور شمع ویا شبتاب
به دنبالت خواهند گشت
تا
دهها میلیارد دلار دارایی مردم را که به بانک های امپریالیستی منتقل کرده ای
به ایران برگردانند.
راستی بحرین را به چند میلیارد دلار فروختی؟




هی آیة الله بیسواد
نفی
به قول مشد هگل صلواة الله علیه،
همیشه
معین است.

این بدان معنی است که تو وقتی می توانی مثلا خانه ات را به اتش بکشی که خانه بهتری و یا دیگری در دسترس باشد.
مسئله روشن شد ویا خرفهمش کنیم؟
درد سکنه جهان و جنقوری اسلامی هم همین است.
همه از وضع موجود به تنگ آمده اند
ولی بدیل بهتری برای جهان و جنقوری نمی شناسند.
به همین دلیل
خیلی زور بزنند و شق القمر کنند،
به سرعت نور
عقب عقب می دوند.
مثلا به فاشیسم و فوندامنتالیسم و اولیگارشیسم پناه می برند.
لاشخورهایی از قبیل طالبان و حزب الله و بخور حرام و نخور حلال و بن لادن و ترامپ و پوتین و پالان و برلسکونی و سارکوزی و ا اف دی و ماری لوپن و غیره را
از در عقب
انتخاب می کنند و زیر علم خونبارشان سینه می زنند و عرعر می کنند.




گوته
«وقوف به صرفنظرناپذیری خود در جهان
فی الفور نیست.
طول می کشد.»

آره.
هالی وود فیلم فوق العاده زیبایی در این زمینه دارد که میتوان صدها بار دید و لذت برد.
حریفی
در این فیلم
آرزو می کند که ایکاش اصلا تولد نیافته بود
و
خدا آرزویش را براورده می سازد.
بعد متوجه صرفنظرناپذیری وجودش در جامعه می شود و مثل سگ پشیمان می شود.


علامه امریکایی
فقط فرد را دیده است و نه جامعه را.
ولی در هر صورت محق تر از ماهیگیر فقیر بوده است.
اقبال لاهوری
به لحاظ جهان بینی شبیه روح الله خمینی و سیدعلی خامنه ای بوده است.
فاشیست بوده است.
هارت و پورت توخالی و ارتجاعی
کسب و کار فاشیسم و فوندامنتالیسم است.
بشر پرگار نیست تا دور خود بچرخد.
بشر موجودی مولد است و آثار کار مادی و فکری اش ماندگارند و زمینه ای برای کار نسل های بعدی اند.
 


اینکه هنوز چیزی نیست.
ساواکی ها
مطمئن بودند که گرایش اعضای حزب توده به سوسیالیسم
نه دلیل طبقاتی،
بلکه دلیل تخمی دارد.
به نظر علامگان ساواک
وقتی اذریایجان در اواخر جنگ جهان دوم توسط ارتش سرخ اشغال می شود،
زنان آذربایجان مورد تجاوز جنسی توسط سربازان ارتش سرخ
قرار می گیرند و توده ای ها نتیجه این تجاور جنسی اند.
سطل ننه ات طلب ها
به لحاظ طبقاتی مترقی تر از سر تنت طلب ها هستند،
ولی به لحاظ فکری
خرتر از سر تنت طلب ها تشریف دارند.




فقط جنقوری اسلامی که نیست.
جهان طویله شده است.
خر نمی تواند با خران دیگر متحد شود.
کسی هم با خر متحد نمی شود.
هر خری به تنهایی عرعری می کند و می چرد و می گذرد.
قحط مغز اندیشنده است.
کسی توان درست حرف زدن حتی ندارد
چه رسد به داشتن توان تفکر و فهم افکار این و آن.
در جنقوری اسلامی
نه زندانی سیاسی وجود دارد و نه آزاد سیاسی و نه اوپوزیسیون سیاسی.
به کجای این طویله می توان اویخت پالان را؟



خسته ام از اینکه هر روز جلوی آینه ی اتاقم نقش قوی ترین دختر دنیا رو بازی کنم ولی
شبها از زور دلتنگی هایم، همه ام را کناری بگذارم و
به یک باره همه ی قوی بودنم از چشمانم بیرون بریزد و تا صبح ضعیف ترین ادم
روی زمین باشم
نیل ایرانی

«من» را رها باید کنی
تا «ما» شوی.
غوغا شوی.
غوغاتر از غوغا شوی.

چرا با نام اصلی خودت نقد نمی کنی تا کلانتر به سراعت آید و راهی خاورانت کند؟
رضا کلانتر

اسم اصلی ما پطر سوسو ست.
رضا
اسم عربی است
و پطر اسمی فرنگی مثلا روسی و یا ارمنی.
کلانتر
به معنی سر گروهبان است
و سوسو به معنی نور کوچک
که
صمد به تقلید از نیما ستوده است.
زباله های صمد
نه ارزش هنری دارند و نه ارزش نظری و نه حتی ارزش ادبی
زباله های صمد
نیهلیستی، آنارشیستی و فاشیستی اند.
ما لاطائلات صمد را تحلیل کرده ایم.
اگر خواستید بخوانید خبر کنید تا لینک دهیم


تنها راه مقابله با جهانی غیر آزاد
این است که آنقدر بی حد و حصر آزاد باشید که همان بودنتان حرکتی انقلابی به حساب بیاید.!
کامو

آنچه
که
به نظر ساده لوحان
انقلابی ـ انتقادی نمودار می گردد،
عمیقا ارتجاعی و خر پرورانه است.
جهان غیرآزاد
به لحاظ طبقاتی و فرماسیونی ـ اقتصادی چگونه جهانی است؟
فرد
اگر همه زورش را هم بزند،
چقدر میتواند آزاد باشد.
اصلا من ـ زور لاشخور کامو و اگزیستانسیالیست های دیگر از قبیل شاملو
از آزادی چیست؟
مثال:
سکنه امریکا و یا آرژانتین و یا انگلستان و فرانسه
آزادتر از سکنه کوبا و ویتنام اند؟
آزادی
بدون برابری
توهمی بیش نیست.
درست به همین دلیل
گذار به سوسیالیسم
یعنی حذف طبقات و تفاوت های طبقاتی و ختم مالکیت خصوصی بر وسایل اساسی تولید
را
ورود به عالم آزادی نامیده اند.
در طویله طبقاتی که
فقرا
برای درآوردن لقمه نانی
به کثیف ترین کردوکارها مجبور می شوند،
آزادی بی حد و حصر لاشخور کامو و آشخور شاملو
فقط
به درد عیاشان و علافان بی شرم و بی شعور می خورد.





تنها راه مقابله با جهانی غیر آزاد
این است که آنقدر بی حد و حصر آزاد باشید که همان بودنتان حرکتی انقلابی به حساب بیاید.!
کامو





لفاظ رکیک
باید الفاظ رکیک باشد.
خطای تایپی است.
ولی منظور از الفاظ رکیک چیست؟
خیلی ها
به واژه خر و عرعر
حساسیت دارند.
ولی همان ها خودشان مرتب از واژه های احمق، پخمه، نادان، جاهل، بیشعور و غیره استفاده می کنند.

ضمنا
تعیین کننده در دیالک تیک فرم و محتوا
فرم است و یا محتوا؟
بیان حقیقت
مثلا با الفاظ ریگ
بهتر از بیان باطل و ناحقیقت به زبان اشرافی و مؤدبانه نیست؟
ما دچار نوعی فرمالیسم نشده ایم؟
دنیال چیستیم
اگر دنبال حقیقت نیستیم؟



این شعر دین کجا گفته
 از فروغ نیست.
جهان بینی فروغ از قرار دیگری است.

این شعر از جواد بنی اسدی است.

منظور سعدی از حسن،
ظاهر زیبا نیست.
ظاهر زیبا به نظر سعدی
اصلا تعیین کننده نیست.
صورت زیبای ظاهر هیچ نیست.
تا توانی سیرت زیبا بیار



تفاوت بینشی مارکس با ویکتور هوگو و ولادیمیر لنین با ماکسیم گورکی
همین بود:
هوگو و ماکسیم گورکی
فقط ذلت پرولتاریا را می دیدند و به رشته تحریر در می آوردند
ولی مارکس و لنین
علاوه بر ذلت پرولتاریا
سوبژکتیویته تاریخی (رسالت تاریخی) پرولتاریا را می دیند و به اطلاع پرولتاریا می رساندند و وحشت در دل طبقات اجتماعی انگل و استثمارگر می افکندند.



چرا؟
مگر ارامنه جنقوری
جزو بیگانگان اند؟
تازه باشد.
محتوای شناخت هر نظر
در اسم و ادرس و عکس و رسم صاحبنظر است و یا در خود ان نظر؟
مثال:
خریت خر
در خود خر است
و
یا در خرچران و خرسوار و خرپرور و خرفروش؟


فحاشی
نتیجه خالی بودن کله از مغز اندیشنده
و
نتیجه خالی بودن چنته از سخن سنجیده و اندیشیده است.
فحاشی
کسب و کار لومپن پرولتاریا (لات ها و لاشخورها، جنده ها و جاکش ها...) است.



شرف به چه معنی است؟
شرف یعنی بزرگواری، بلند مرتبگی
شرف از مفاهیم اخلاقی عهد بوق و چپق و چماق است.
شرف از سجایای اخلاقی اشراف برده دار و فئودال و روحانی است.
واقعا این خرافه از چه گوارا ست؟
سید علی و اعوان و انصارش جزو اشراف فئودل و روحانی اند.
اما توده های دهقانی و پیشه وری و پرولتری
از دید اشراف فئودال و روحانی
زباله اند.
کسب وکار روحانیت در منابر و مساجد و مجالس
تحقیر و تربیت توده است.
این هارت و پورت منتسب به چگوارا
هارت و پورتی ایدئالیستی است.
هر تعریفی از شرف بدهی
چیزی اخلاقی و در نتیجه روبنایی ـ ایده ئولوژیکی خواهد بود.
کسی که از عناصر روبنایی معیار سر همبندی کند،
وارونه نگر، وارونه اندیش، وارونه بین است.
یعنی روی کله اش ایستاده است و نه روی پاهایش.
ایدئآلیسم همین است.
توده نان خود را چه بسا در زباله دانی ها می جوید و به شرف اشراف استثمارگر و مفتخور و لاشخور تف می اندازد.
عیرانیان باید تا دیر نشده
الفبای مارکسیسم بیاموزند و از تکرار طوطی وش هارت و پورت های این و ان دست بردارند.
چه گوار
شخصیتی خلقی بود
ولی
دانش نظری نداشته است.
در جنگل های بولیوی در اواخر عمر
جزوه هایی از مارکس خوانده است.
همین و بس.





حیوانات را دوست بدارید: طبیعت به آنها مبانی فکر و شادی بی مزاحمت داده است. آنها را ناراحت نکنید با آنها بدرفتاری نکنید شادی را از آنها دریغ نکنید . ای انسان، بر حیوانات برتری نخورید: آنها بی گناه هستند، در حالی که شما با همه عظمت خود از زمانی که ظاهر شده اید، زمین را گرفتار کرده اید و متاسفانه این تقریباً برای همه ما صادق است!
فئودور داستایوفسکی

داستایفسکی
چنان از بشر حرف می زند که انگار بشر رشته جدا بافته ای از خر است.
داستایفسکی
آخوند مسیحی است و از تئوری توسعه بی خبر است.
حتی از تئوری تکامل داورین بی خبر است
چه رسد به تئوری توسعه مارکسیستی.
مولوی این تئوری توسعه را به شرح ستاش انگیز زیر تبیین داشته است:
توسعه از جماد به نبات
توسعه از نبات به جانور
توسعه از جانور به بشر
از جمادی مردم و نامی شدم....

بشر موجودی نیمه ناتورال و نیمه سوسیال است
و همیشه چنین خواهد بود.
همه خصایل و خصوصیات حیوانات را بشر هم دارد.
بخشی از جنایات توحش امیز امپریالیسم، فئودالیسم، فاشیسم و فوندامنتالیسم و اولیگارشیسم (مثلا پوتینیسم)
منشاء جانوری دارند.
در عملیات لاس و لیس و جفتگیری
بالاخص
این توحش به میراث مانده در بشر
عرض اندام می کند.
ضمنا
بشر نیمه سوسیال و نیمه آسوسیال است.
بشر سوسیال نمی تواند در مدت چند ماه چندین هزار پیر و برنا را شقه شقه کند و در خاوران جلوی ددان اندازد و عین خیالش نباشد.




رئیس جنقور کشور سرکرده امپریالیستی جهان علیرغم اینکه زن زیبایی دارد که مدل زیبایی بوده، به ضریح جنده های حرفه ای دخیل می بندد و مجبور به دادن صدهها هزار دلار رشوه می شود و آبرو می برد. راستی نجفی جنقوری اسلامی کجا ست؟



چشمانش مست از کبر اشرافی ـ فوندامنتالیستی ـ فئودالی ـ خرده بورژوایی است.
قتل های زنجیره ای،
کشتار دهها هزار پیر و برنا در اوین
و افکندن اجسادشان جلوی ددان خاوران
تحت رهبری مستقیم این جلاد صورت گرفته است
که مجری فتوای امام خونخواران بود و دفتر کارش در اوین بود



رسول اکرم و حتی خود اکرم در جهنم.
چه کسی می پنداشت.
چاره اما چیست؟
چاره
شفاعت اکرم و رسول اکرم توسط  عمینه و عردوغان در روز محشر است.

حال و روز بردگان
را
بردگان دانند و نه برده داران و برده سازان و برده پروران.
ای افلاطون نادان.
وقتی کسی مالک وسیله تولید نباشد
مثلا
نه
وجبی خاک
داشته باشد
نه
بیل و کلنگ و گاو و گاوآهن و بذر و آب و غیره
نمیتواند کشت و زرع کند و شکم خود و خانواده اش را سیر کند.
تحت چنین شرایطی
برده کسی شدن
نعمتی است.
اگر اکنون در طوایل طبقاتی بودی
می دیدی که پیدا کردن کار یعنی بردگی مدرن
چه نعمتی است.



روزی
سنگرکن ها به گورکن ها مبدل خواهند شد.
کورت ولفگانگ رینگل

هی کورت.
ایکاش چنین می شد.
ای بسا سنگرکن ها
که
از نعمت گور
محروم می مانند و طعمه مار و مور و مگس و دد و کلاغ و کفتار و کرکس می شوند.



یهودیت
با اسلام و مسیحیت تفاوت طبقاتی و تفاوت سمتگیری سیاسی دارد.
هر گردی گردو نیست.
مارکسیسم بیاموزید تا رستگار شوید.



لئو تولستوی
اگر می خواهی آدم بدی باشی، باش.
اما
حداقل
دروغگو و مکار مباش.

چشم
مش تولستوی
می شویم چماقکش، شکنجه گر، جاسوس، جانی و جلاد
ولی هرگز لب به دروغ نمی گشاییم و کسی را نمی فریبیم.
تو هم اگر به کوچه ما امدی
تازیانه و طناب و تپانچه و تفنگ و تیربار بیار.



حقیقت بالاتر از هر چیز، حتی جان شیرین است.
حریف

آره.
ولی حقیقت چیست و چرا ارجمندتر از جان آدمی است؟
خیلی ها
حتی در غرب امپریالیستی
خیال میکنند که حقیقت به حرف راست گفته می شود
و ضد حقیقت، دروغ است.
ولی از این خبرها نیست.
دروغ ضد راست است و نه ضد حقیقت.
ضد حقیقت
هم
واقعیت است
و
هم
باطل.
حقیقت به انعکاس ماهوی واقعیت و کلیت اطلاق می شود.
به همین دلیل
هگل می گوید:
حقیقت در کل است و نه در جزء.
کل با ماهیت و عامیت خویشاوند است.
حقیقت
همان آب حیات است که در ظلمات است
و
برای کشف حقیقت
باید کل اندیشی یعنی مارکسیستی اندیشی آموخت.
باید به عوض واله شاخه ها گشتن
جنگل را دید.
به عوض گیر دادن به اجزاء
کل مربوطه را شناخت.
به عوض تمرکز بر حسن و حسین
طبقات اجتماعی را دید.



سطل ننه ات طلب ها
مترقی تر از سر تنت طلب ها هستند
ولی
خرتر از سر تنت طلب ها هستند.

دیالک تیک خریت و مترقیت
بلای دیرین شرق فلاکت بین است.

کره شمالی
اصلا
کشور کمونیستی نیست
و
کمونیست های عیرانی (و نه فقط عیرانی)
اصلا نمی دانند که کمونیسم چیست.
خر
نمی تواند کمونیست باشد
و
طویله نمی تواند حزب کمونیستی ویا کشور کمونیستی باشد.




امید
سوسن امینی
در دالانهای سرد و تاریک
برق چشمان است
که میدرخشد
و نور امید می پراکند،
گرمای نفسهاست
که به همدیگر امید میبخشد؛
کلمات از دهنها
پر می کشند
و در هوا پرواز می کنند؛
قلبها به همدیگر
لبخند میزنند
و به سوی هم قدم
بر میدارند
پایان




از
کتاب آزادی
اثر آروندا روی
در باره فاشیسم در هند
- بنابراین، در پایان همه چیز،حتی فاشیسم نوعی احساس است که خود را به روش‌های قابل تشخیصی در فرهنگ‌های مختلف جلوه گر میسازد.
حریف
هنر نزد جنقوریان است و بس.
جنقوریان
حاضرند از هر رهگذری هر خرافه ای را منتشر کنند و به خورد خلایق بدهند.
فاشیسم یک مفهوم فلسفی است و تعریف دارد.
احساس چیه لامصبا.
ما که یک خروار مغز خر خورده ایم
از فرط خریت
این مفاهیم را از دایرة المعارف مارکسیستی به خون دل ترجمه و منتشر کرده ایم
تا خلایق بخوانند و ترک خریت کنند.

 فاشیسم

۱
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/11697

۲
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/11700

۳
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/11706

پایان



اگر به چشمانش و طرز نگاهش
دقت کنید،
ماجراجویی (آوانتوریسم) خرده بورژوایی و بی خیالی فوندامنتالیستی از ارتکاب هر نوع جنایت تراوش می کند.
این طرز نگاه و نگرش را با جلادن نازی شاهد بوده ایم.



نیچه کیست؟
نیچه کثیف ترین فیلسوف کج و کوله امپریالیسم است.
نیچه مراد آدولف هیتلر است.
لاطائلات ضد بشری و ضد عقلی نیچه در زمان سیطره فاشیسم در المان
جزو کتب درسی بوده اند.
تدارک فکری کشتار ۶ میلیون شهروند یهودی و ۶۰ میلیون شهروند روسی و فرانسوی و لهستانی و چکستانی و غیره توسط فاشیسم آلمانی و دهها میلیون چینی توسط فاشیسم ژاپن
در لاطائلات نیچه صورت گرفته است.
بدون مسموم کردن مردم با افکار ضد اخلاقی، ضد عقلی، ضد مذهبی و ضد بشری و راسیستی نیچه
فاشیسم نمی توانست به آسانی دل و دین مردم را تسخیر کند و انها را به حمایت از فاشیسم برانگیزد.

ادامه دارد.