۱۴۰۲ اردیبهشت ۲۸, پنجشنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (ت) تداوم و شکست (پیوست و گسست) (۴)

  

پیوست و گسست (تداوم و تقاطع و یا شکست)

پروفسور دکتر گونتر کروبر

برگردان

شین میم شین

   

پیوست و گسست (تداوم و شکست) در فلسفه ماقبل مارکسیستی
ادامه

 

پیوست و گسست (تداوم و شکست) در فلسفه هگل

 

۱

·    تنها هگل است که با تجزیه و تحلیل آنتی نوم های کانت اعلام می کند که «هیچ کدام از این تعین ها به تنهائی حقیقت ندارد، آنچه حقیقت دارد وحدت آنها ست.»

 

۲

·    خصلت ایدئالیستی دیالک تیک هگل اما مانع آن می شود که او پیوست و گسست (تداوم و شکست) را گشتاورهای همتراز واقعیت بداند:

 

۳

·    در حالی که او پیوست (تداوم) را به مثابه تعین ماهوی مکان و زمان می داند، گسست (شکست) را تنها به مثابه نفی انتزاعی پیوست (تداوم)  قلمداد می کند.

 

۴

·    محدودیت درک هگل در باره رابطه پیوست و گسست (تداوم و شکست) حاکی از این نیز است که به نظر او تحولات کیفی (که بیانگر گسست اند. مترجم) ناشی از تغییرات پیوسته (مداوم) کمی نیستند:

 

الف

·    به نظر هگل، «پیوست (تداوم) عبارت است از خودمانندی

·    خودمانندی خیلی ها که به مستثنی کننده بدل نمی شود.»

 

ب

·    «پیوست (تداوم) عبارت است از «جریان ...

·    جریانی که به کیفیت بدل نمی شود.»

·    (هگل، «منطق»، ص ۱۸۰، ۱۸۲، ۱۹۱)

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر