۱۴۰۱ اسفند ۲۱, یکشنبه

درنگی در مکاتب ادبی (۳)

 
 
مکاتب ادبی 
علی دهقانی
 
  اگزیستانسیالیسم   
(هستی گرایی)
 
۱
 اساس فلسفه‌ی اگزیستانسیالیسم 
 بر این باور استوار است که هستی موجودات دو جنبه دارد:
 ذات یا ماهیت
(اسانس)
 و
 وجود 
(اگزیستانس) 
 
سؤال اکنون این است
که
منظور فلسفه اگزیستانسیالیسم
از
دو جنبه کذایی حیات موجودات چیست؟
ضمنا
چرا و به چه دلیل هستی و یا حیات موجودات حاوی دو جنبه است؟
 
۱
انسان تا وقتی با رفتار و عملکرد خود به ماهیتی فردی یا وجود مشخص دست نیافته،
 فقط دارای ماهیتی کلی یا ذات است.
 
در همین جمله اول برای توضیح دو جنبه کذایی،
حواس پرتی سران فلسفه اگزیستانسیالیسم 
عربده می کشد:
جای موجودات را اکنون انسان می گیرد.
 
یعنی
نباتات و میکروموجودات و ماکروموجودات و جانوران از حشره تا حیوان
فراموش می شوند.
 
به زعم سران فلسفه اگزیستانسیالیسم 
انسان
دارای دو ماهیت است:
ماهیت فردی
و
ماهیت کلی.
 
ماهیت چیست؟
 
ماهیت
به
بخش اساسی و تعیین کننده ی محتوای هر چیز اطلاق می شود.
 
مثال:
محتوای نمکدان
را
بلورهای نمک تشکیل می دهند.
بلورهای سدیم کلرید
ماهیت نمکدان
را
تشکیل می دهند.
 
چون بدون بلورهای سدیم کلرید،
 نمکدان و نمک، 
نمکدانیت خود را و نمکیت خود را از دست می دهند.
 
اگر از ماهیت نمکدان (بلورهای سدیم کلرید) و فنجان (آب) و قابلمه (چربی و یا پروتئین) و غیره تجرید به عمل آید،
به
مفهوم ماهیت
می رسیم
که
چیزی سوبژکتیو و مجر (ذهنی و انتزاعی)
است.
 
همه مفاهیم 
مجرد و سوبژکتیو (انتزاعی و ذهنی) اند
و
بدون استثناء
منشاء مادی، مشخص و عینی (اوبژکتیو)  دارند.

حالا
معلوم می شود که سران فلسفه اگزیستانسیالیسم از تعریف و فهم مفهوم فلسفی ماهیت
 (ذات  و سرشت و طبینت و نهاد و غیره)
 عاجزند.

به همین دلیل از ماهیت فردی و ماهیت کلی دم می زنند.

علاوه بر این،
اولا
ضد فردی، جمعی و یا کلکتیو است و نه کلی.
ثانیا
ضد کلی، جزئی است و نه فردی.

ضمنا
ماهیت فردی و کلی
خرافه ای بیش نیست.

ماهیت بشر
قبل از هر چیز
کار
است.

کار
یعنی
دیالک تیک فعالیت فکری و فعالیت فیزیکی.

تفاوت نباتات و جانوران با بشر همین جا ست.
تفکر و تکلم و تصور و تخیل بشری
هم
در روند کار و در اثر کار تشکیل یافته است.
   
سران خرفت و خرفت پرور فلسفه اگزیستانسیالیسم  
خیال می کنند که ماهیت فردی (کار) نه چیزی اوبژکتیو (عینی) و مادی،
بلکه چیزی سوبژکتیو (ذهنی و شخصی و دلبخواهی) است.

ضمنا
خیال می کنند 
که
هر کس با رفتار و عملکرد خود
به
 ماهیت فردی خود
دست می یابد
و
بدون رفتار و عملکرد خود
فقط
دارای ماهیت کلی است.
 
سران فلسفه اگزیستانسیالیسم  
ضمنا
میان ماهیت فردی و وجود
و
میان ذات (ماهیت) و ماهیت کلی 
علامت تساوی می گذارند.
 
وجود و ضد دیالک تیکی اش، شعور
عالی ترین مفاهیم فلسفی  اند.
یعنی
مقولات فلسفی اند
و
یکسان تلقی کردن وجود با ماهیت
نشانه بیسوادی سران فلسفه اگزیستانسیالیسم  است.
 
هدف این زباله ها 
عوامفریبی و خر پروری است.
 
ادامه دارد.  

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر