میم حجری
آروزی من
تبدیل دعا کنندگان به کار و فعالیت کنندگان
است.
دعا چیست و برای کیست و برای چیست؟
دعا
بر خلاف تصور فویرباخ
نوعی فعالیت و کار است.
دعا
کار فکری است.
ما در رابطه با دعا
با دیالک تیک کار فیزیکی و فکری سر و کار داریم.
کار فیزیکی و فکری همدیگر را مشروط می سازند و چه بسا برای همدیگر جا خالی می کنند و حتی به همدیگر تبدیل می شوند:
مثال:
وقتی مادر و پدر کسی و یا زن و بچه اش بیمار است،
او دنبال پزشک و بیمارستان و دار و درمان می گردد.
یعنی به کار و فعالیت فیزیکی می پردازد.
اگر مستمند و تهیدست باشد و توان بردن آنها را به مطب و بیمارستان نداشته باشد و یا دارو و درمان مؤثر نیفتند،
به ناچار
دنبال دعانویس می گردد.
اگر پول لازم برای دادن به دعانویس را هم نداشته باشد،
خودش دست به درگاه خدا بلند می کند و از خدا شفای بیمار خود را می طلبد.
یعنی
به کار و فعالیت فکری می پردازد.
ایراد اسلوبی فویرباخ در متافیزیکی (غیر دیالک تیکی) اندیشی او ست.
فویرباخ
کار فکری را می بیند، بی آنکه جفت دیالک تیکی اش را، یعنی کار فیزیکی را دیده باشد.
فویرباخ
به لحاظ متد فکری (اسلوبی) کمترین فرقی با آخوندها و مسیحیان ندارد.
چه بسا
عقب مانده تر از آنها ست.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر