میم حجری
حاکمیت ولایت مطلق و یا نسبی فقیه
خرافه مفهومی بیش نیست.
حاکمیت چیست؟
حاکمیت
که چیزی ایده ئولوژیکی مثلا فقهی نیست.
حاکمیت
همیشه و همه جا
طبقاتی است.
ما با دیالک تیک حاکمیت و حکومت سر و کار داریم.
حاکمیت
چیزی زیربنایی ـ اقتصادی است.
مثلا
حاکمیت فئودالی
یعنی طبقه حاکمه از اشراف فئودال و روحانی تشکیل یافته است.
حاکمیت بورژوایی ـ کاپیتالیستی
یعنی
طبقه حاکمه از طبقه سرمایه داران و یا بورژوازی تشکیل یافته است.
حاکمیت پرولتری ـ سوسیالیستی
یعنی طبقه حاکمه از پرولتاریا و متحدین دهقانی و پیشه وری و روشنفکری ـ خلقی تشکیل یافته است.
حکومت
چیزی روبنایی ـ ایده ئولوژیکی است و تابع حاکمیت است.
حکومت
در همه فرم هایش
ساز دوم را می زند.
یعنی
به ساز طبقه حاکمه می رقصد.
ولایت فقیه
نوکر و نماینده طبقه حاکمه است.
با تعویض ولایت فقیه با ولایت سفیه
آب از آب
حتی
تکان نمی خورد.
این خصلت اساسی طبقه حاکمه است
که
نامرئی می ماند و نوکران و نمایندگانش معرفی می شوند
و
خرمن شعار مرگ بر نوکر و نماینده
درو می کنند.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر