میم حجری
بهترین نعمت برای سرمایه داری
کارگری است
که سیه روزی اش را حاصل تقدیر و مشیت الهی بداند.
کارگری که کتاب نمی خواند،
نماز می خواند.
حریف
آره.
به همین دلیل بورژوازی که روزی دشمن مذهب بود،
دیری است
که
از قضا از هراس با همین کارگران
به مبلغ مذهب تبدیل شده است.
دیالک تیک عجیبی در کار بوده است.
بورژوازی برای نفی فئودالیسم تبر بر تبار مذهب فرود آورده است.
بعد
از ترس پرولتاریای انقلابی
با اشراف فئودال برده دار و و روحانی متحد شده است.
با دشمن قدیمش
دوست شده است
تا بر ضد دشمن جدیدش متحدا بجنگد.
دشمن دشمن من شده برایش، دوست من.
اشراف فئودال و روحانی
شمشیر دو لبه اند:
هم
ضد بورژوازی اند
و
هم
ضد پرولتاریا.
نه شرقی و نه غربی اند.
ضد کمونیستی و ضد امپریالیستی اند.
بورژوازی واپسین و امپریالیستی
بر بورژوازی انقلابی و ضد مذهبی آغازین
پشت کرده است
و
به آرمان های مبارک بورژوایی خیانت کرده است.
اما
نماز کارگر با نماز تجار یکی نیست.
ایندو
محتوای متضاد دارند.
کارگر تا زمانی که مارکسیسم را هضم و جذب نکرده، مذهبی می ماند.
هضم و جذب مارکسیسم آسان نیست.
مشقت می طلبد.
درد هم همینجا ست.
خیلی ها از فرط خریت خیال می کنند که هر کس نماز نخواند
کمونیست می شود و شق القمر می کند.
ولی نمی دانند که خر نمی تواند کمونیست شود
حتی اگر شب و روز «خدا نیست» عرعر کند.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر