شین میم شین
باب دوم
در احسان
حکایت سوم
(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۶۶)
بخش دوم
۱
به آزار، فرمان مده بر رهی
که باشد که افتد به فرماندهی
معنی تحت اللفظی:
بنده و کنیز خود را آزار مده.
چون امکان آن هست که بنده و کنیز فرمانده شود.
سراینده شعر «بنی آدم اعضای یکدیگرند» نظام بنده داری را، این ننگین ترین ننگ بشریت را نه تنها زیر کوچکترین علامت سؤال نمی برد، بلکه به عناوین مختلف بدان جامه ای مقبول و معقول می پوشاند:
۱
سلطان که خشم گیرد، بر بندگان حضرت
حکمش سزد ولیکن حدی بود جفا را
(غزلیات سعدی)
معنی تحت اللفظی:
پادشاه حق دارد که به بندگانش خشم بگیرد.
ولی ستم حدی دارد.
سعدی
در جامعه فئودالی، مخالفتی با نظام برده داری ندارد.
انتقاد سعدی فقط بر طرز رفتار با بردگان خویش است.
نظام جامعتی فئودالی
اصولا و اساسا
نتیجه نفی انقلابی جامعه برده داری است.
ولی در ایران
نه حسابی هست و نه کتابی.
حتی پس از گذار مشقتبار به سرمایه داری
برده داری
به انحای مختلف ادامه حیات می دهد.
۲
بی جرم بکش، که بنده مملوک
بی شرع ببر، که خانه یغما ست.
(غزلیات سعدی)
معنی تحت اللفظی:
کسی که بنده زر خرید خود را بکشد، جرمی مرتکب نمی شود.
کسی که خانه یغما را می کند و می برد، نیازی به قانون (شرع) ندارد.
سعدی
در این بیت غزل عاشقانه، برای معشوق حد و مرزی قائل نمی شود.
ولی عملا قوانین جوامع برده داری را، مثلا بریدن سر بنده زرخرید خود را تأیید می کند.
۳
سعدی
اندر کف جلاد غمت
می گوید :
«بنده ام، بنده، به کشتن ده و مفروش مرا.»
(غزلیات سعدی)
معنی تحت اللفظی:
سعدی بنده زرخرید تو ست.
بکشش، ولی نفروشش.
آنچه عاشقانه می نماید، عمیقا ضد توده های برده است.
تأیید و توجیهی بر کشتن بردگان خویش است.
علاوه بر این، سعدی عشق را به عنوان وابستگی تحریف می کند.
آنسان که برده، عاشق برده دار می شود.
برده درای که حاضر به قتل بی شرمانه او ست.
دلیل سعدی برای نهی از آزار بنده،
نه
هومانیسم،
نه
برابری انسانها،
نه
یک گوهری آنها،
بلکه حسابگری کاسبکارانه است، که بر دیالک تیک داد و ستد استوار شده است:
«که باشد که افتد به فرماندهی»
احتمال این هست که رهی روزی فرماندهی شود و تو فرمانبر او گردی و از دست او ستم ببینی.
این تنها دلیل سعدی برای امتناع از آزار بنده ها ست.
اما چون فرمانده شدن رهی همانقدر غیرمحتمل است که آدم شدن سگ، پس زجر و آزار رهی ادامه می یابد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر