۱۴۰۱ بهمن ۸, شنبه

‍درنگی در اندیشه ای (۶۲۸)

 


 
میم حجری
 
هرکسی که بتواند از خطه آرزوها فراتر رودد به حقیقت می رسد.
فرنگی رمانتیک


ضد اوتوپی و رؤیا و آرزو
واقعیت است و نه حقیقت.
رئالیته است و نه ورهایت.
 
ما با دیالک تیک اوتوپی و واقعیت
 از سویی
 و 
با دیالک تیک اوتوپی و علم 
از سوی دیگر
سر و کار داریم.
 
آرزو به تنهایی وجود ندارد.
 
آرزو در دیالک تیک واقعیت و آرزو (رئآلیته و ایدئالیته) وجود دارد 
و میتواند وجود داشته باشد.
 
پیش شرط رسیدن به حقیقت چیزی و یا نظر و اندیشه ای
گذار از خطه نمود به بود است
گذار مشقت بار از پدیده به ماهیت است.
 
حقیقت
همشیره ماهیت است
و
برای کشف حقیقت
باید به اعماق سفر کرد و حقیقت پا در غل و زنجیر را پیدا کرد و بیرون آورد.
 
حقیقت 
همان اب حیات است که در ظلمات است.
 
برای کشف حقیقت
باید مارکسیستی اندیشید.
 
حقیقت موضوع فلسفه مارکسیستی است.
 
علاوه بر این
هر حقیقت پرستی
آرزوهای انقلابی و خلقی دارد که لکوموتیو حقیقت جویی اند.
 
پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر