۱۴۰۱ دی ۱۳, سه‌شنبه

زندگی مارکس و انگلس (۳۳۲)

    

 هاینریش گمکوف

برگردان

شین میم شین

 

فصل بیست و دوم

شخصیت مورد اعتماد جنبش کارگری بین المللی

 

۷

حمایت مشاورتی انگلس از مهاجران

 

عشق عمیق انگلس به خلق آلمان

علیرغم زیستن چندین ده ساله در تبعید

که

به واسطه ارتجاع پروس به او تحمیل شده بود،

حتی ذره ای کاهش نیافته بود.

 

انگلس در ۷۰ سالگی می نویسد که مقام بین اللملی اش مانع آن نمی شود

که

«خود را آلمانی بداند و به موضع مبارزاتی طبقه کارگر آلمان قبل از دیگران، مفتخر باشد.»

(مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۲۲، ص ۲۴۷)

 

این حقیقت امر که سوسیال ـ دموکراسی آلمان پس از سال ۱۸۶۹ در رأس جنبش کارگری بین المللی قرار گرفت

و

اولین حزبی بود که در آن، کمونیسم علمی پیروز شد

و

در آن استراتژی و تاکتیک حزب انقلابی توده ای می بایستی به محک آزمون بخورد،

سبب شده بود که

حزب کارگری آلمان

حامل تئوریکی اصلی مبارزه جنبش کارگری بین المللی شود.

 

به همین دلیل بود

که

 انگلس

پس از مرگ مارکس

به

جنبش کارگری آلمان

توجه خاصی مبذول می داشت.

 

 

 انگلس

همزمان

هم

بر ضد آنتی سوسیالیسم و انتی کمونیسم (سوسیالیسم ستیزی و کمونیسم ستیزی) علنی و مهاجم طبقه حاکمه

مبارزه می کرد

و

هم

بر ضد اوپورتونیسم در صفوف جنبش کارگری.

 

این حمایت انگلس

برای حزب کارگری آلمان بالاخص اهمیت داشت.

برای اینکه حزب کارگری آلمان از سال ۱۸۷۸ تا سال ۱۸۹۰ با تکیه بر «قانون سوسیالیست ها» ممنوع شده بود و در مبارزه حیاتی ـ مماتی به سر می برد

و

کسی کمترین شکی در آن نداشت

که

پیروزی و شکست این مبارزه حیاتی ـ مماتی  حزب کارگری آلمان

تأثیرات بین المللی عظیمی در پی خواهد داشت.

 

 

 وقتی انگلس از جزئیات مبارزه قهرمانانه سوسیال ـ دموکرات های آلمان بر ضد «قانون سوسیالیست ها» می شنید،

وقتی از تیزاندیشی و خردمندی و شهامت و فداکاری کارگران با خبر می شد،

با تمام وجود شادمان می گشت.

 

پرولتاریای آگاه به منافع طبقاتی خویش

 رهنمود انگلس

را

در زمینه پیوند دادن فرم های پارلمانی و خارج از پارلمانی مبارزه

 با مهارت و شهامت جامه عمل می پوشاندند، تا نفوذ توده ای حزب را افزایش بخشند.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر