پروفسور دکتر گونتر کروبر
برگردان
۱
· پیش بینی در واقع به معنی پیشدانی، شناخت پیشاپیش، دانستن از قبل و غیره و ضمنا به معنی غیبگوئی، پیشگوئی است.
۲
· پیش بینی ـ امروزه ـ نه به معنی هر گونه غیبگوئی، بلکه به معنی پیشگوئی علمی به کار می رود.
۳
· باید میان پیشگوئی های علمی و پیشگوئی های غیرعلمی (طالع بینی، فال بینی، علم غیب مذهبی، اوتوپی های اجتماعی و امثالهم) تفاوت قائل شد که نه مبتنی بر پیوندهای واقعی و قانونمند، بلکه مبتنی بر الهام، وحی و غیره اند و به قصد انحراف افکارعمومی (مانی پولاسیون) و گمراه سازی توده ها مورد استفاده قرار می گیرند.
۴
· پیشگوئی های به اصطلاح تجربی (امپیریکی) (درس های آموخته از زندگی و غیره) که خصلت ماقبل علمی دارند، نه بر تجزیه و تحلیل تئوریکی این تجارب، نه بر بازتاب آگاهانه قانونمندی های عینی مربوطه، بلکه بر قاعده مندی های دریافته مبتنی بر تجارب روزمره مردم در طول نسل های متوالی استوار شده اند، نیز به طبقه پیشگوئی های علمی تعلق پیدا نمی کنند.
۵
· پیشگوئی های به اصطلاح تجربی را نیز می توان جزو پیشگوئی های علمی ـ به معنی وسیع کلمه ـ تلقی کرد.
۶
· پیش بینی ها عبارتند از احکام مستدل علمی راجع به واقعیات امور هنوز نامعلوم، واقعا ممکن و یا واقعی که در چارچوب یک تئوری علمی مبتنی بر قانونمندی ها و احکام شناخته شده راجع به شرایط آغازین و یا شرایط جانبی روند معین پیش بینی شونده، به کمک استنتاج منطقی صورت می گیرند.
۷
· پیش بینی های جامعتی برای عمل اجتماعی انسانها از اهمیت خاصی برخوردارند.
۸
· در پیش بینی های اجتماعی بر پایه قانونمندی های ساختاری و قانونمندی های توسعه اجتماعی شناخته شده، بر پایه شناخت سطح توسعه اجتماعی موجود، بر پایه شناخت نیروهای محرکه توسعه اجتماعی و غیره، راجع به وضع آتی توسعه جامعه احکامی صادر می شوند که به مثابه آماج توسعه اجتماعی، به بسیج عمل انسانها در راستای تحقق آنها منجر می شوند.
۹
· شعور (ضمیر) انسانی استعداد پیش بینی را از مراحل آغازین تکامل خود به همراه داشته است.
۱۰
· کردوکار مبتنی بر پیش بینی انسانی با کردوکار تولیدی او پیوندی تنگاتنگ دارد.
۱۱
· از زمانی که انسان خود را از جهان جانوران جدا کرده است، موفقیت او در کردوکار تولیدی به میزان زیادی وابسته به چند و چون توانائی او در تخمین فکری نتایج کردوکار خویش است.
۱۲
· «عنکبوت عملیاتی را انجام می دهد که شباهت غریبی به عملیات نساج دارند و زنبور عسل با بنای سلول های مومی خویش، بناها را شرمگین می سازد، ولی آنچه که مقام بدترین بنا را از مقام بهترین زنبور بالاتر می برد، عبارت از این است که او خانه را قبل از اینکه بر «موم» بسازد، در ذهن خود می سازد و در پایان روند کار، نتیجه ای بیرون می آید که هنگام شروع کار در ذهن بنا، یعنی به طور فکری وجود داشته است.»
· (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۲۳، ص ۱۹۳)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر