شین میم شین
باب دوم
در احسان
حکایت سوم
(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۶۶)
بخش اول
۱
کرم کن چنان، که ات بر آید ز دست
جهانبان در خیر برکس نبست
معنی تحت اللفظی:
حتی المقدور بخشش کن.
در نیکوکاری را خدا به روی کسی نبسته است.
اکنون سعدی به درجه مرثیه خوان های بیسواد دهات سقوط می کند،
که
حتی از گدایان سرکوچه
انتظار بخشش دارند.
در جامعه ـ فلسفه سعدی
حتی کسانی که نان بخور و نمیر ندارند،
باید کرم کنند.
عجب جهانبانی، که فقط کارهای غیرمعقول و غیرعادی از دستش برمی آید.
جهانبانی
که
از سوئی
گنج قارون را در اختیار ابلهی دنیا پرست قرار می دهد و
بعد نابودش می سازد
و
از سوی دیگر
توده های میلیونی مولد را چنان تنگدست می سازد که حتی وسیله تولید و کار خود را نمی توانند تهیه کنند و مجبور به بردگی این و آن می شوند
و
ضمنا
از آنها انتظار خیرات و مبرات به قدر توان شان را دارد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر