هاینریش گمکوف
برگردان
شین میم شین
فصل بیست و یکم
مجری وصیت دوست
۵
منشاء جامعه بشری
اتمام «کاپیتال» مارکس
حدود ۱۲ سال
در کانون کردوکار علمی انگلس قرار داشت.
انگلس
بارها می بایستی این کار را قطع کند.
برای اینکه وظایف اکتوئآل سیاسی و وظایف علمی صرفنظرناپذیر دیگر
مداخله و یاری او را الزامی می ساختند.
اثر انگلس تحت عنوان «منشاء خانواده، مالکیت خصوصی و دولت»
نیز از جمله این کردوکارهای علمی بود که به لحاظ سیاسی عاجل بود
و
در سال ۱۸۸۴ منتشر شد.
در میراث مارکس و انگلس
یاد داشت هایی از کتاب لوئیس هنری مورگان (مردم شناس امریکایی ـ شمالی) راجع به جامعه بشری
وجود دارند.
انگلس
در بهار سال ۱۸۸۴
تصمیم به تجزیه و تحلیل ماتریالیستی ـ تاریخی نتایج پژوهشی مورگان و تعمیم آنها گرفت.
انگلس در نامه ای به کائوتسکی نوشت:
«من در واقع مدیون مارکسم»
(مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۳۶، ص ۱۲۹)
انگلس
در تألیف این اثر،
می توانست به تذکرات انتقادی متعددی از مارکس، تکیه زند.
البته
انگلس
علاوه بر آن،
به
مطالعه سلسله ای از بررسی های مورخین و مردم شناسان سوئیسی، آلمانی، فرانسوی، روسی، انگلیسی و امریکایی ـ شمالی نیز می پرداخت.
وقتی این اثر انگلس در اوایل ماه اکتبر در زوریخ منتشر شد،
مورد توجه پلیس سیاسی بیسمارک قرار گرفت
و
تعداد زیادی از این کتاب از کتابفروشی ها جمع شدند.
این اثر انگلس
در عرض چند سال به زبان های زیر ترجمه شد:
لهستانی
ایتالیایی
رومانیایی
دانمارکی
و
بعد
به
دیگر زبان های اروپایی.
این اثر انگلس
در
آلمان
در دوره حیات انگلس
۵ بار تجدید چاپ شد.
دلیل این مؤثریت نیرومند اثری ظاهرا در رشته ای علمی چه بوده است؟
دلیلش این است که این اثر انگلس راجع به جهان باستان
در واقع رهنمایی برای انقلاب پرولتری آتی بوده است.
انگلس
با تکیه بر نوترین نتایج پژوهشی ـ علمی در آن زمان
و
با تکیه بر دانش تاریخی خویشتن خویش
به تکمیل معارف مورگان و تعمیم آنها نایل آمد و اثبات کرد که در اوایل تاریخ بشری،
جامعه بی طبقه ای
جامعه اولیه ای
وجود داشته است.
در آن زمان، انسان ها همزیستی خود را بر اساس روابط طبیعی و قبل از همه بر اساس روابط خویشاوندی
تنظیم می کرده اند.
بعدها
با توسعه کشاورزی و دامپروری،
با پیدایش اضافه تولید و استثمار مربوط بدان،
جامعه بشری
به
طبقات آشتی ناپذیر
تقسیم بندی شده است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر