هاینریش گمکوف
برگردان
شین میم شین
فصل بیست و یکم
مجری وصیت دوست
۴
به قول لنین:
«این دو جلد «کاپیتال»
عملا
اثر مشترک مارکس و انگلس
است.»
(لنین، «مجموعه آثار»، جلد ۲، ص ۱۲)
این خدمت انگلس
نشاندهنده بی معنایی تلاش ایده ئولوگ های بورژوایی در راستای پیدا کردن تضاد فکری و عملی
میان مارکس و انگلس
است.
انگلس
در سال ۱۸۸۵ به انتشار جلد دوم «کاپیتال»
و
در سال ۱۸۹۴ به انتشار جلد سوم آن نایل آمد.
هر دو جلد «کاپیتال»
پژواکی فراتر از جنبش کارگری انقلابی داشتند.
علمای بورژوایی
این بار
نتوانستند آن سان که پس از انتشار جلد اول «کاپیتال» سکوت کردند،
به توطئه سکوت توسل جویند.
اکنون
اقتصاد سیاسی طبقه کارگر
علیرغم تحریف ها و تهمت ها
به کسب اعتبار بین المللی نایل آمده بود.
مارکس
در جلد اول «کاپیتال»،
چگونگی بیرون فشردن اضافه ارزش از طبقه کارگر را نشان داده بود.
مارکس
در جلد دوم «کاپیتال»،
نشان می دهد که اضاقه ارزش در روند گردش تحت چه شرایطی قرار دارد.
مارکس
در جلد سوم «کاپیتال»
از اختلافات فاحش میان طبقه سرمایه دار و زمیندار بر سر تقسیم طعمه
پرده برمی دارد
که اکنون در فرم سود، درآمد سرمایه داران، ربح و اجاره زمین
مطرح می شوند.
در حالیکه استثمارگران در صدد اختفای (پنهان کردن) عمیق منشاء این طعمه بر آمده بودند،
مارکس
به روشنگری منشاء این طعمه برخاست.
مارکس
از ماهیت سود و در امد سرمایه داران و ربح و اجاره زمین،
یعنی از اضافه ارزش پرده برداشت
و
نشان داد که چرا اضافه ارزش باید این فرم های خاص را به خود بگیرد.
در جلد سوم «کاپیتال» اثبات می شود
که
کارگران
نه فقط توسط سرمایه داران کارخانجات و شرکت ها و غیره معین،
بلکه توسط طبقه سرمایه داران (بورژوازی. مترجم) به مثابه کل
مورد استثمار قرار می گیرند.
ضمنا
نه فقط کارگران کارخانجات و شرکت های معین، بلکه طبقه کارگر به مثابه کل
مورد استثمار قرار می گیرد.
این شناخت اثبات شده توسط مارکس
تا همین امروز
از بیشترین اهمیت برای مبارزه طبقاتی پرولتری برخوردار است
و
طبقه کارگر را از دلخوشی به تصحیحاتی در کاپیتالیسم و خشنودی بدان باز می دارد
و
طبقه کارگر
را
به
مبارزه بر ضد کاپیتالیسم به مثابه کل، به مثابه سیستم جامعتی و سرنگونی آن فرامی خواند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر