میم حجری
وقتی گرگ به گله می زند
به عوض نجات گوسفندان
باید گرگ را کشت.
گلنار
اولا
در جوامع متمدن
کشتن گرگ و موجودات دیگر
جرم است.
گرگ و غیره
تحت حمایت دولتی قرار دارند.
ثانیا
گرگ و حیوانات دیگر
جزو نیاکان ما هستند.
ثالثا
در طبیعت
دیالک تیک تنازع بقا حاکم است:
گوسفند
به نباتات می زند و حساب شان را می رسد
و
ضمنا نباتات را کود دهی و آب پاشی می کند
و
گرگ
به حیوانات ضعیف و مردنی و بیمار می زند و حساب شان را می رسد و طبیعت را عملا ضد عفونی می کند
و
مانع اشاعه امراض مختلف می شود.
پیاده کردن مفاهیم و پدیده ها و روندهای طبیعی در جامعه بشری ممنوع است.
در جامعه
نه
دیالک تیک تنازع بقا
بلکه دیالک تیک مبارزه طبقات، حاکم است.
طبقات حاکمه
گرگ نیستند
و
توده مولد
گوسفند نیستند و ضمنا نیازی به منجی تروریست و آدمکش ندارند.
چاره رنجبران
وحدت و تشکیلات و انقلاب است
و
نه
ترور این و آن.
آخوندها را باید در موزه گذاشت تا خلایق بلیط بخرند و تماشا کنند و خوش باشند.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر