پروفسور دکتر گونتر کروبر
برگردان
شین میم شین
۱
· پایان پذیر و پایان نا پذیر مشخصه های متضاد ماده متحرک اند که در وحدت خود حاکی از وحدت مطلق و نسبی، وحدت پیوست و گسست، وحدت تغییرات کمی و تغییرات کیفی در حرکت و توسعه ماده است.
۲
· ماده متحرک به مثابه یک تنوع بی پایان از فرم های متفاوت وجود، ساختار، حرکت و توسعه پایان پذیر گسسته کیفی وجود دارد.
۳
· بنابرین پایان پذیر و پایان نا پذیر وحدتی را تشکیل می دهند.
۴
· به مثابه هر فرم مشخص ماده متحرک، از سوئی در مکان و زمان و به لحاظ کمی و کیفی پایان پذیر، محدود و نسبی است و از سوی دیگر، به مثابه فرم ماده به لحاظ زمانی ـ مکانی، کیفی و کمی معین در عین حال حاکی از خصلت مطلق حرکت و وحدت مادی جهان و لذا حاکی از پایان نا پذیری ماده در روند توسعه بی پایان آن است.
۵
· مفاهیم پایان پذیر و پایان نا پذیر و رابطه آندو نسبت به هم دیری است که موضوع بررسی های فلسفی اند.
۶
· نظریات، راجع به ماهیت پایان پذیر و پایان نا پذیر، راجع به روابط ماهوی آنها و راجع به قابل شناخت بودن آنها در تاریخ فلسفه و علوم منفرد دستخوش تحولات بزرگی بوده اند.
۷
· متفکران منفرد قاعدتا جنبه های مختلف پایان پذیر و پایان نا پذیر و یا وحدت آندو را مورد تأکید قرار داده اند.
۸
· فلسفه مارکسیستی این نظریات مختلف را به مثابه راه حل های خاص و چه بسا یکجانبه مسئله می داند و آنها را از صافی دیالک تیک می گذراند:
· فلسفه مارکسیستی معارف (شناخت های) حاصله راجع به ماهیت پایان پذیر و پایان نا پذیر و همچنین راجع به وحدت آندو در طول تاریخ فلسفه و علوم منفرد را بر مبنای ماتریالیستی ـ دیالک تیکی تعمیم می یخشد.
۹
· تفکر انسانی در اوان طفولیتش، میان پایان پذیر و پایان نا پذیر تفاوت قائل می شد، ولی متضاد بودن آندو را درک نمی کرد.
۱۰
· برای انسان اولیه مدت زمان های طولانی، فواصل بسیار بزرگ مکانی و مقادیر کمی که از حد پراتیک روزمره او فراتر می رفتند، به مثابه پایان نا پذیر جلوه می کردند.
۱۱
· پایان نا پذیر در اینگونه موارد فقط به مثابه پایان پذیر بزرگتر، کوچکتر، طولانی تر و یا کوتاهتر تلقی می شد، یعنی به مثابه موارد خاصی از پایان پذیر.
۱۲
· ضدیت پایان پذیر و پایان نا پذیر هنوز عمدتا مطرح نمی شد.
· فقط درک ساده لوحانه ای از وحدت آندو در نظر گرفته می شد:
· پایان نا پذیر جمع تعداد زیادی از پایان پذیر تصور می شد.
۱۳
· پایان پذیر بخشی از پایان نا پذیر تلقی می شد.
۱۴
· هرجه نیروهای مولده سریعتر رشد کردند و گذار به جامعه برده داری صورت گرفت و به همان اندازه علم و فرهنگ توسعه یافتند و تفکر رفته رفته فرم های انتزاعی ـ مفهومی بیشتری به خود گرفت، مفاهیم پایان نا پذیر و پایان پذیر نیز در متضاد بودن شان شناخته شدند.
۱۵
· آنگاه پایان نا پذیر به معنی بی حد و مرز و لذا به مثابه نفی پایان پذیر، نفی محدود تلقی شد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر