۱۴۰۱ آبان ۲۱, شنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (پ) پایان پذیر و پایان ناپذیر (باپایان وبی پایان) (۱)


پروفسور دکتر گونتر کروبر

برگردان

شین میم شین

  

۱

·      پایان پذیر و پایان نا پذیر مشخصه های متضاد ماده متحرک اند که در وحدت خود حاکی از وحدت مطلق و نسبی، وحدت پیوست و گسست، وحدت تغییرات کمی و تغییرات کیفی در حرکت و توسعه ماده است.

 

۲

·      ماده متحرک به مثابه یک تنوع بی پایان از فرم های متفاوت وجود، ساختار، حرکت و توسعه پایان پذیر گسسته کیفی وجود دارد.

 

۳

·      بنابرین پایان پذیر و پایان نا پذیر وحدتی را تشکیل می دهند.

 

۴

·      به مثابه هر فرم مشخص ماده متحرک، از سوئی در مکان و زمان و به لحاظ کمی و کیفی پایان پذیر، محدود و نسبی است و از سوی دیگر، به مثابه فرم ماده به لحاظ زمانی ـ مکانی، کیفی و کمی معین در عین حال حاکی از خصلت مطلق حرکت و وحدت مادی جهان و لذا حاکی از پایان نا پذیری ماده در روند توسعه بی پایان آن است. 

 

۵

·      مفاهیم پایان پذیر و پایان نا پذیر و رابطه آندو نسبت به هم دیری است که موضوع بررسی های فلسفی اند.

 

۶

·      نظریات، راجع به ماهیت پایان پذیر و پایان نا پذیر،  راجع به روابط ماهوی آنها و راجع به قابل شناخت بودن آنها در تاریخ فلسفه و علوم منفرد دستخوش تحولات بزرگی بوده اند.

 

۷

·      متفکران منفرد قاعدتا جنبه های مختلف پایان پذیر و پایان نا پذیر و یا وحدت آندو را مورد تأکید قرار داده اند.

 

۸

·      فلسفه مارکسیستی این نظریات مختلف را به مثابه راه حل های خاص و چه بسا یکجانبه مسئله می داند و آنها را از صافی دیالک تیک می گذراند:

·      فلسفه مارکسیستی معارف (شناخت های) حاصله راجع به ماهیت پایان پذیر و پایان نا پذیر و همچنین راجع به وحدت آندو در طول تاریخ فلسفه و علوم منفرد را بر مبنای ماتریالیستی ـ دیالک تیکی تعمیم می یخشد.

 

۹

·      تفکر انسانی در اوان طفولیتش، میان پایان پذیر و پایان نا پذیر تفاوت قائل می شد، ولی متضاد بودن آندو را درک نمی کرد.

 

۱۰

·      برای انسان اولیه مدت زمان های طولانی، فواصل بسیار بزرگ مکانی و مقادیر کمی که از حد پراتیک روزمره او فراتر می رفتند، به مثابه پایان نا پذیر جلوه می کردند.

 

۱۱

·      پایان نا پذیر در اینگونه موارد فقط به مثابه پایان پذیر بزرگتر، کوچکتر، طولانی تر و یا کوتاهتر تلقی می شد، یعنی به مثابه موارد خاصی از پایان پذیر.

 

۱۲

·      ضدیت پایان پذیر و پایان نا پذیر هنوز عمدتا مطرح نمی شد.

·      فقط درک ساده لوحانه ای از وحدت آندو در نظر گرفته می شد:

·      پایان نا پذیر جمع تعداد زیادی از پایان پذیر تصور می شد.

 

۱۳

·      پایان پذیر بخشی از پایان نا پذیر تلقی می شد.

 

۱۴

·      هرجه نیروهای مولده سریعتر رشد کردند و گذار به جامعه برده داری صورت گرفت و به همان اندازه علم و فرهنگ توسعه یافتند و تفکر رفته رفته فرم های انتزاعی ـ مفهومی بیشتری به خود گرفت، مفاهیم پایان نا پذیر و پایان پذیر نیز در متضاد بودن شان شناخته شدند.

 

۱۵

·      آنگاه پایان نا پذیر به معنی بی حد و مرز و لذا به مثابه نفی پایان پذیر، نفی محدود تلقی شد.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر