شین میم شین
باب دوم
در احسان
حکایت اول
(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۵۴ ـ ۵۵)
بخش سوم
۱
چو انعام کردی، مشو خودپرست
که من سرورم، دیگران زیر دست
اگر تیغ دورانش انداخته است
نه شمشیر دوران هنوز آخته است؟
معنی تحت اللفظی:
اگر از کسی دستگیری کردی،
خیال نکن که سرور او هستی و او فرمانبر تو ست.
او را تیغ دوران محتاج تو ساخته است.
همان تیغی که همچان آخته است و می تواند تو را هم به روز او دچار سازد.
سعدی
در این دو بیت شعر
توانگری را که ریاکارانه بخش نا چیزی از ثروت غارت کرده از مولدین را به تعدادی از مولدین خانه خراب شده و به گدائی افتاده برمی گرداند،
به فروتنی تصنعی و مزورانه دعوت می کند.
این رهنمود سعدی
نه برای خدمت به توده تهیدست، بلکه برای خدمت به حفظ و تحکیم وضع موجود است،
که سعدی ایدئولوگ سرسپرده آن است.
سعدی می خواهد اختلافات طبقاتی برای اکثریت تحت ستم و استثمار تحمل پذیر شود و انفجار اجتماعی به تعویق افتد.
براساس قانون دیالک تیکی داد و ستد،
که سعدی مرتب مورد استفاده قرار می دهد،
اگر توانگری بخشی از مال خود را در اختیار غیر قرار می دهد، یا باید به ازای آن چیزی دریافت کند و یا حداقل منت بر سر گدا بگذارد و شخصیت مجروح او را جریحه دارتر کند.
همان کاری که خدا هم می کند و از قلت شکرگزاری بنده ها گله می کند.
سعدی نمی تواند هم خدا و هم خرما انتظار داشته باشد:
او یا باید دیالک تیک داد و ستد را مثل دیالک تیک های اجتماعی دیگر از هم بگسلد و ستد بی داد و داد بی ستد را تجویز کند و یا برای توانگر گداپرور اجازه منتگزاری و خود برتر بینی و فخر فروشی بدهد.
سؤال
سعدی
در بیت دوم شعر،
برای اجتناب از ذکر جزم «مشیت الهی»، مفهوم (۱) «تیغ دوران» را مورد استفاده قرار می دهد.
جواب
سعدی در بیت دوم شعر، برای اجتناب از ذکر جزم «مشیت الهی»، مفهوم ایراسیونالیستی «تیغ دوران» را مورد استفاده قرار می دهد.
بدین طریق مسئولیت فقر مردم و اجبار آنها به گدائی و دریوزگی، به گردن دستیاری از دستیاران بیشمار خدا، یعنی دوران شمشیر بر کمر انداخته می شود.
سؤال
دوران شمشیر بر کمر، چیزی جز انعکاس (۲) ـ انتزاعی قداره بندان سلاطین و خوانین فئودالی نیست.
جواب
دوران شمشیر بر کمر، چیزی جز انعکاس آسمانی ـ انتزاعی قداره بندان سلاطین و خوانین فئودالی نیست.
اگر کسی بتواند ریشه های پیدایش این مفاهیم ایراسیونالیستی را مورد پژوهش و تحقیق قرار دهد،
هم اجر دنیوی نصیبش خواهد شد و هم اجر اخروی.
دیوان حافظ از اینگونه مفاهیم ایراسیونالیستی لبریز است که مستقلا مورد بحث قرار خواهد گرفت.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر