پروفسور دکتر ورنر شوفنهاور
برگردان
شین میم شین
۸
· نیات نقادان بورژوائی مارکس از قرار زیرند:
الف
· تحزب زدایی مارکس
ب
· سیاست زدائی مارکس
پ
· بیرون کشیدن او از میدان مبارزه طبقاتی
ت
· نشاندن مارکس پشت میز متون بورژوائی و
ث
· در آوردن پروفسور بورژوائی تمامعیار قرن نوزدهم از تئوریسین (نظریه پرداز) طبقه کارگر و آن سان که بارها گفته شده، «اعاده اعتبار» مجدد به او در انظار بورژواجماعت.
۹
· افکار مطروحه از سوی تیر و توکر تازگی ندارند.
۱۰
· هنری دوما در سال ۱۹۳۲ میلادی در صحبتی راجع به دفاتر اقتصادی ـ فلسفی که تازه منتشر شده بود و او ـ نه به طور تصادفی ـ بدان نام «مارکس از نو کشف شده» داده بود، به طرح مسئله توسعه فکری دو مرحله ای مارکس اقدام می کند:
الف
· «در اوایل امسال اثری از مارکس منتشر شده که تاکنون نا شناخته بود.
· این اثر برای ارزیابی درست جریان توسعه و معنای آموزه های مارکس از اهمیت تعیین کننده ای بر خوردار است.
· این اثر آشکارتر از هر اثر دیگر او، انگیزه های اخلاقی ـ هومانیستی مارکس را برملا می سازد، که در پشت مواضع سوسیالیستی و ارزشگذاری های تمام آثار علمی قرار دارند.
· این اثر در وهله اول به مرحله ای از توسعه فکری مارکس مربوط می شود.
ب
· اکنون این مسئله مطرح است که آیا باید این مرحله هومانیستی را به مثابه پیش مرحله ای تصور کرد که بعدها مغلوب شده است و یا باید آن را به مثابه بخش ماندگار آموزه مارکس تلقی کرد.
پ
· اما به این سؤال نمی توان جواب نداد که آیا این مارکس هومانیست به مارکسیسم تعلق دارد و اگر آری، پس باید هم مارکسیسم کائوتسکی و هم مارکسیسم بوخارین مورد ارزیابی مجدد قرار گیرد و اگر نه، پس باید مارکسیسم هومانیستی وجود داشته باشد و بر ضد مارکسیسم ماتریالیستی قابل استناد باشد.»
۱۱
· در دومین برخورد مفصل نیز در سال ۱۹۳۲ میلادی از سوی هربرت مارکوزه نسبت به دفاتر اقتصادی ـ فلسفی مارکس صورت گرفت، می توان نظر مشابهی را باز یافت:
الف
· «انتشار دفاتر اقتصادی ـ فلسفی مارکس ... باید جزو حوادث تعیین کننده در تاریخ مارکس پژوهی محسوب شود.
ب
· این دفاتر می توانند بحث پیرامون منشاء و معنای آغازین ماتریالیسم تاریخی را، کل تئوری سوسیالیسم علمی را بر زمینه تازه ای مطرح سازند.
پ
· این امر می تواند تجدید نظر در تفسیر قبلی راجع به انتقاد از اقتصاد سیاسی را (که بعدها تدوین یافته) در رابطه با منشاء آن ضرور سازد و یا برعکس انتقاد از اقتصاد سیاسی از مرحله ای بعدی مورد تفسیر قرار گیرد.»
۱۲
· اصولا در دوما و مارکوزه کلیه عناصر مارکس پژوهی رویزیونیستی و بورژوائی مبتنی بر مفهوم بیگانگی جمع آمده اند.
۱۳
· نظرات آن دو برنامه به روشنی فرمولبندی شده ای را برای تجدید نظر در مارکسیسم عرضه می کردند.
۱۴
· مارکس پژوهان رویزیونیستی و بورژوائی نیز منظور آنها را به درستی دریافتند و به خدمت گرفتند و علیرغم اختلاف نظرهای موجود میان تک تک آنها، تا امروز اصولا چیزی به تزهای دوما و مارکوزه اضافه نشده است.
(ایراد اساسی
به طور کلی
در برخورد اسکولاستیکی به مارکسیسم و لنینیسم است.
حضرات
علمیت مارکسیسم و لنینیسم
را
فراموش می کنند
و
آن را با مذهب عوضی می گیرند.
در حالیکه نه مارکسیسم و لنینیسم، مذهب اند و نه مارکس و انگلس و لنین، پیغمبرند و نه پرولتاریا خدا ست.
کلاسیک ها
مثل همه آدم ها
رشد کرده اند
و
حرف های شان
وحی منزل نیستند.
چه بسا غلط اند و قابل تصحیح و تدقیق اند.
مترجم)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر