میم حجری
جورج برنارد شاو
بهتر است
خود را پاک و زلال و شفاف نگهداری.
چون تو به پنجره می مانی.
پنجره ای برای تماشای جهان.
برنارد شاو
آدمیان را به پنجره تشبیه می کند.
پنجره ای برای تماشای جهان.
به همین دلیل تر و تمیز نگهداشتن شیشه های پنجره را توصیه می کند.
سؤال اما این
که
اگر آدم پنجره است،
کی باید از آدم به جهان بنگرد؟
این اندرز برنارد شاو
به عرفان سرشته است.
مشخصه عرفان
گذاشتن علامت تساوی میان سوبژکت و اوبژکت (فاعل و مفعول، آدم و اشیاء)
است.
فلسفه مربوطه را پانته ئیسم (همه چیز خدایی) می نامند.
پانته ئیسم
مبلغ خرافه موسوم به وحدت وجود
است:
خر و خرما و خلق و خدا و خردل و خورجین
یکی است.
یک میلیون بیت شعر با همین محتوا سروده شده است:
می و میخانه
یکی است.
دام و دانه
یکی است.
مسجد و میخانه
یکی است.
عرفان
مکتب خر پروری و خردستیزی و قلدر مآبی
است.
خانگاه ها
کثافتخانه اند.
عرفا
حتی عن و ادرار سران خانگاه ها را نوش جان می کنند.
حتی
زنان و دختران خود را در اختیار آنها قرار می دهند
تا ضمن ارگاسم به وحدت با باری تعالی برسند.
مذهبی یافت نمی شود
که
عرفان خاص خود را نداشته باشد.
چون بدون ساز و برگ فکری ضد عقلگرایی و ضد واقعگرایی (ایراسیونالیسم و ایرئالیسم) عرفان
نمی توان خرافات مذهبی را اثبات کرد.
خمینی هم عارف بوده است.
چپ ایران
عمدتا
به
عرفانگرایی
سرشته است.
برخی از اشعار سایه
از سر تا پا
عرفانی و شرم انگیزند.
این عیب بزرگی است که دور از ما باد.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر