میم حجری
اتحاد نیروهای مترقی چپ و ملی -میهنی با اسلام سیاسی یک اشتباه دهشتناک است.
دکتر فاطمی
نه.
اتحاد و ائتلاف برای تشکیل جبهه و غلبه بر دشمن مشترک
الزامی و علمی
است.
ایراد حزب توده
نه
در وحدت با مخالفین دشمن مشترک
بلکه در زمینه های زیر بوده است:
۱
در
عدم شناخت دوست از دشمن
بوده است.
جناح مارکسیستی حزب توده،
خط مشی دفاع از انقلاب ضد فئودالی سفید
را
داشته است
و
پس از پیروزی انقلاب سفید
برای حمایت از آن به ایران آمده است
که
توسط ساواک دستگیر و اعدام شده اند.
جناح استالینیستی حزب توده
خط مشی وحدت با اشرافیت فئودال و روحانی و بورژوازی بازاری و غیره
را
در پیش گرفته است.
۲
خطای دیگر حزب توده
بهانه کردن ضرورت تشکیل جبهه واحد کذایی
و
دادن آتش بس ایده ئولوژیکی
بوده است.
حزب توده
چه بسا
زباله های مجاهدین خلق و غیره
را
از پیک ایران پخش کرده است.
۳
آتش بس ایده ئولوژیکی
به
تخریب تئوریکی حزب توده
منجر شده است.
در نتیجه
حزب توده طویله شده است.
پس از سرکوب حزب توده،
فقدان کادر انقلابی تئوریک آشکار می گردد:
خط مشی خط امامی حزب توده
عملا
ورشکست می شود
و
اعضای حزب توده
لال می مانند
و
چه بسا
از عخبار رادیو مسکو
را
اعلامیه می سازند.
۴
آتش بس ایده ئولوژیکی
حزب توده
را
از
جست و جو و کشف و افشای حقیقت
باز می دارد
و
به
طویله ای بورژوایی ـ پراگماتیستی
تبدیل می کند.
حتی خود اعضای حزب توده به خط مشی خرکی خط امامی آن
ایمان نداشتند و خیال می کردند
که
«مصلحت در این باشد.»
(پراگماتیسم)
در حالیکه پرولتاریا سنگری و یار و یاوری جز حقیقت ندارد.
درست به همین دلیل
خط مشی شمی و غریزی ـ طبقاتی توده های دهقانی و پیشه وری و پرولتری
مارکسیستی تر از خط مشی خرکی حزب توده
بوده است.
۵
آتش بس ایده ئولوژیکی
ضمنا
سبب می شود
که
حزب توده
شناخت روشنی از احزاب و جریانات و شخصیت های سیاسی ایرانی و جهانی نداشته باشد.
اکنون در مدعیان حزب توده
حتی
یک نفر مارکسیست
وجود ندارد.
۶
نکته دیگر در زمینه وحدت
کمیت و کیفیت حزب توده
است.
حزب کمونیست چین با حزب کومین تانگ جبهه واحد ضد ژاپنی تشکیل می دهد،
ولی
نه
بسان حزب توده
از
موضع ضعف
بلکه
از
موضع قدرت.
نیروی حزب کموینست چین،
صد برابر نیروی حزب کومین تانگ بود.
ولی علیرغم ان
کومین تانگ
حتی
نامزد مائو
را
تیرباران می کند.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر