هاینریش گمکوف
برگردان
شین میم شین
فصل شانزدهم
۱۰
شهامت قهرمانانه و ترور سفید
سازمان دادن همه قوای پرولتاریای انقلابی
برای مقابله با ضد انقلاب و برای مبارزه به خاطر قدرت
روز به روز
به وظیفه ضرور و الزامی پرولتاریا مبدل می شود.
در پاریس گرسنگی بیداد می کند.
رژیم بورژوایی فرانسه
محروم از ذره ای عزت ملی
آزادی هر چه سریعتر دهها هزار اسیر جنگی
را
از اشغالگران پروسی گدایی کرده است تا از آنها بر ضد پاریس انقلابی بهره برگیرد.
در اوایل ماه آوریل
هجوم ارتش ورسای شروع می شود.
توپخانه ارتش
محلات مهمی از شهر را به توپ می بندد و با خاک یکسان می سازد.
فرصت نفس کشیدن حتی داده نمی شود.
هزاران تن از مبارزان کمون
اسیر و زحمی و لت و پار می شوند.
کمونارها
قهرمانانه می رزمند.
به دفاع سرسختانه از هر خیابان و هر سنگر می پردازند.
در صفو ف کمونارها تعداد بیشماری از جوانان هم می رزمند.
افسری در روزنامه «کمون» در ۱۲ ماه آوریل گزارش می دهد:
«ما بی وقفه شلیک می کردیم.
کودکان بسان بالغان رفتار می کردند.
اویگن لئون ۵/۱۳ ساله
علیرغم زخمی بودن با دست چپ به شلیک توپ می پرداخت.
فونتین لوئیس ۵/۱۷ ساله
مولر اسکار ۱۷ ساله
ژاک هنری ۱۸ ساله
با شهامت بی نظیری دشمن را به توپ می بستند.»
(هانس مارتسکی، «کمونارهای پاریس»، ۱۹۶۱، ص ۹۶)
کمونار دیگری گزارش می دهد:
«در شاتو دآو
دختر جوان ۱۹ ساله ای با گونه های سرخ دلربا وبا فرهای مشکی
لباس سرباز ناوی در بر کرده است
و
در تمام روز
سرسختانه می رزمد.»
(پروسپر لیساگری، «تاریخ کمون ۱۸۷۱»، ۱۹۵۶، ص۲۹۹ )
دوشادوش همسران و برادران و پدران خود
زنان شجاع بیشماری زیر بارانی از گلوله می رزمند.
از آنجمه لوئیزه میشل، معلمه دلاور و یلیسوتا توماوسکایا، انقلابی روس.
فرمانده کمونارها
و
قبل از همه
یاروسلاو دابروفسکی و والری وروبلوسکی، ژنرال های انقلابی لهستانی
که نظامیان دلاور رزم آزموده اند.
اما ساز و برگ جنگی ناکافی است و کمبود فشنگ هست.
علاوه بر این، کسانی هم خیانت می ورزند.
فرماندهی ارتش اشغالگر پروس
به
ارتش ورسای برای عبور از صفوف خود راه می دهد
ولی راه به روی کمونارها می بندد
و
چه بسا آنها را به سمت دشمن خونخوارشان می راند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر