هیئت تحریریه کلکتیو
برگردان
۵
· شالوده تعیین کننده بیگانگی را مناسبات مبتنی بر استثمار و ستم انسان ها در جامعه طبقاتی تشکیل می دهد.
۶
· بیگانگی در امپریالیسم فرم های فراگیر و همه جانبه ای به خود می گیرد.
· فرم هایی که در آنها سرمایه انحصاری و سرمایه داری انحصاری ـ دولتی به قدرت ها و قوای مسلط بر همه چیز حیات جامعتی مبدل می شوند.
۷
بیگانگی در عرصه سیاست
· بیگانگی در عرصه سیاست خود را در زمینه های زیر نمودار می سازد:
الف
· در گذار از دموکراسی بورژوایی به ارتجاع سیاسی
ب
· در تشکیل ماشین دولتی بوروکراتیکی و میلیتاریزی گشته (مبتنی بر میلیتاریسم، نظامیگری)
پ
· و بالاخره در گذار به دیکتاتوری فاشیستی.
۸
· همزمان، زوال فرهنگی ژرفنده، تخریب ارزش های فرهنگی و مسخ انسان ها با فرهنگ کاذب به مدد وسایل ارتباط جمعی (رسانه ها، مطبوعات و غیره) صورت می گیرد.
۹
· علم و فن بر ضد پیشرفت اجتماعی و به نفع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند.
۱۰
· طبقه کارگر در مبارزه طبقاتی اش علاوه بر استثمار، بیگانگی را هم آماج مبارزه قرار می دهد.
۱۱
· شالوده لازم برای از بین بردن بیگانگی در وهله اول با انقلاب سوسیالیستی، با تشکیل دیکتاتوری پرولتاریا و در روند ساختمان جامعه سوسیالیستی پی ریزی می شود.
۱۲
· بدین طریق، جای خودپویی در توسعه جامعتی را آگاهی و پلان مندی می گیرد.
۱۳
· جای مالکیت خصوصی بر وسایل تولید و آنتاگونیسم های (تضادهای آشتی ناپذیر) طبقاتی ناسی از مالکیت خصوصی را مالکیت سوسیالیستی بر وسایل تولید و وحدت تنگاتنگ میان طبقه کارگر و طبقه دهقانان تعاونی و روشنفکریت و دیگر زحمتکشان مبتنی بر مالکیت سوسیالیستی می گیرد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر