دلیل بازداشت و شکنجه و کشتار و ترور زنان در جمکران
نه دلیلی سیاسی و اتیکی،
بلکه دلیلی صوری و استه تیکی است.
۹۹ درصد زنانی که ترور شده اند،
زیبا و ماهرو بوده اند.
این زباله ها دشمن زیبایی اند.
از زیبایی نفرت دارند.
مامورا الکی الکی میزدن... مهسا ها جدی جدی می مردند
نعنا
طبقه حاکمه جن قوری اسلامی هار شده است
و
بسان درندگان هار
پاچه هر رهگذری را می درند.
داد از این دیوانگی ها
فریاد از این هاری ها و بی بند و باری ها
زنان را می توان ترور کرد
رهایش نهایی زنان
را
لیکن
نمی توان متوقف ساخت.
از دهها هزار نفر که جانیان جن قوری کشته اند،
حتی یک نفر
تهدیدی برای این نظام مبتنی بر زور منفور نبوده است.
ترور برای این زباله ها
تنها ره رهایی
است.
چه قبل از قبضه قدرت
مثلا سینما رکس و فروشگاه ها و اداره مطبوعات
و
چه پس از قبضه قدرت
مثلا خاوران های علنی و مخفی و شوهای تله ویزیونی
فقط زمانی بر همنوع از تاقچه بالا نظر انداز
که
قصد دستگیری از او داشته باشی.
فرنگی
هی فرنگی
ما
تاقچه بالا نداریم
تا از آن به کسی نظر اندازیم.
تنها دارایی ما
زنجیرهای آهنی و فکری ما ست.
هی البرن گامو هارت و پورت نکن. کسانی که جانیان جنقوری می کشند اصلا انقلابی نیستند.
سؤال این است که چیستند
گنجشک ها
مظاهر رشک انگیز خودکفایی اند:
خود را خود به تنهایی می شویند
خشک می کنند
گرم میکنند
ضد عفونی (با خاک و شن) می کنند
دانه می جویند
تخم می گذارند
جوجه می پرورند
محشرند.
منجیان ایران را باش
به کجای این همه عندیشه باید بست پالان را؟
کمتر کسی فکرش را میکرد کدر آخرالزمان زمانی که به عزا وعزادار حسینی طعنه میزنند میلیون ها نفر پای پیاده راه بیفتند و بروند کربلا
حریفه
اگر میلیون ها نفر هم طرفدار خرافه باشند
باز هم خرافه
خرافه میماند
و
علم
علم.
در آخرالزمان
خریت توانگر کند خلق را
چون خریت و خردستیزی در مقیاس جهانی
بر اریکه قدرت نشسته است.
فرقی بین امریکا و اروپا و آسیا و افریقا از این بابت وجود ندارد
در حکومت جهانی امام مهدی(عـج)، فریضهی امر به معروفونهی از منکر برای احیای ارزش ها و هستپذیری عدالت اجتماعی نقش بسزایی دارد
حریفه حزب اللهی
حکومت جهانی خیالی امام مهدی ۱۰۰۰ ساله
شبیه حکومت حی و حاضر امام خلخالی و امام خمینی و امام خامنه ای است
به همین دلیل مش مهدی با ذوالفقار می آید و نه با خرد و اندیشه و روشنگری.
نخست گردن می زند و بعد اندرز می دهد.
شاهرگ حیات این حکومت خونآشام از حجاب زن ارتزاق میکند، پس بر همه ما زنان واجب هست که نهایت تلاشمان را برای خشکاندن این رگ بکار گیریم. این دژخیم زن ستیز باید از ریشه خشکانده شود.
شهین
نه.
حجاب
بهانه ای برای عوامفریبی است.
رژیم انقلاب سفید
عملا به دلیل اصلاحات ارضی و سلب مالکیت و قدرت از روحانیت
سرنگون شده است.
به توده عقب مانده که نمی توانستند بگویند:
برای احیای فئودالیسم و برگرداندن ارتجاع سیاه به قدرت
جانفشانی کنید.
بی حجابی
را
به عنوان اشاعه فحشا و بی عفتی
تحریف کرده اند و توده عقب مانده را برای تشکیل جامعه با عفت بسیج کرده اند.
حجاب
برای فوندامنتالیسم
سنگر و سمبل است.
زن ستیزی و یهودی ستیزی و خردستیزی و اخلاق ستیزی در ذات فوندامنتالیسم و فاشیسم است.
توله های خود اینها
در فرنگستان
اصلا حجاب ندارند.
زنان و دختران اینها
قبل از عنگلاب
مگر
حجاب داشته اند.
مگر اینها آدمند؟ مگر قحط ادم نیست؟ مگر فرنگی ها در کاینات در جست و جوی آدم نیستند؟
حاکمیت
همیشه و همه جا
طبقاتی است و نه ایده ئولوژیکی.
حاکمیت مذهبی
خرافه مفهومی بیش نیست.
حاکمیت
در ایران و افغانستان در دست کیست؟
روحانیت نماینده طبقه حاکمه است.
طبقه حاکمه کیست؟
کسی که از این حرفها می زند نمی داند که زحمتکشان سرمایه ندارند. تنها سرمایه پرولتاریا نیروی کارش است که بسان کالایی باید به التماس بفروشد تا لقمه نانی به کف آورد و به ذلت بخورد.
خودکشی نشانه خریت و ناشی از خریت است.
روی مفهوم انتحار باید کار کرد. ما با انواع مختلف انتحار سر و کار داریم که همه بدون استثناء ارتجاعی و حتی فاشیستی و فوندامنتالیستی اند
مهسا امینی با خانواده اش از سنندج به تهران مسافرت میکند، همراه برادرش در خیابان مورد حمله وحشیانه گشت ارشاد قرار میگیرد و دستگیر و بعد از دو ساعت، به علت ضربه مغزی و به کما رفتن، در بیمارستان بستری میشود ولی نشانه ای از زندگی در او یافت نمیشود. مهسا آیینه زندگی دختران جوان ایرانی است، بی تفاوت نباشیم.
دایی مهسا طی مصاحبه ای گفته که امروز نوبت دختر ما بود، فردا نوبت دختر دیگری است. واقعا هشدار از این واضح تر چی میتواند باشد؟
چرا سکوت باید خیانت باشد. مارتین شاه. سکوت می تواند احتیاط باشد و برای حفظ جان باشد.
عقاب
پرنده ایدئآل اشرافیت کثافت فئودال است.
خانلری شعر بلندی در مدح عقاب و در ذم کلاغ دارد
که ما برای اجنه تحلیلش کرده ایم.
اینشتین
جهان تحت حکومت سه چیز است:
جهل و ترس و طمع
بستگی به زیربنای جامعه دارد
مشد البرت.
نیاکان ما
صدها هزار سال
در برابری و خواهری و برادری
همزیستی کرده اند.
روزی
دو باره برابری و خواهری و برادری بر اریکه قدرت خواهد نشست.
مارکسیسم بیاموز تا رستگار شوی.
همیشه دلم میخواست یک دختر داشته باشم یک دختر ناز که حسابی لوسش کنم مثل هم لباس بپوشیم رنگ هم لاک بزنیم الان میگم خدارو شکر تو این خراب شده دختر ندارم اینجا سخته دختر بزرگ کردن
مهسا_امینی
دختر و یا پسر
و هر پیله و جوانه و جوجه و توله
عالم خاص خود را دارد
و
به ساز ننه و بابایش نمی رقصد.
مگر
خودت تجربه نکرده ای
مش مهسا؟
حتی کریم می دانست:
توله های تان دشمنان تان اند.
دختر
باید
طبیعتا و قاعدتا
خردمندتر از مادر باشد و نه خرتر از او.
قانون هستی همین است
و
گرنه روند خجسته توسعه و تکامل
مختل می شود
بابد وزرا رو به آتش کشید اما بی غیرتی هویت نسل ماست.
مهسا_امینی
که چی بشود،
مش مهسا؟
مگر قصد داری کباب احمدی نجات بخوری؟
چلوکباب چه کم از احمدی نجات کباب دارد؟
من - زورت از غیرت چیست؟
مگر غیرت ان نیست که سر همسر و خواهر را ببری و قداره خونالود در دست در خیابان راه بیفتی و خرمن احسنت و هورا درو کنی؟
نیچه
کثافت محض است.
نیچه
فیلسوف فاشیسم است.
ضدیت نیچه با مذهب
به دلیل هومانیسم و اخلاق بخور و نمیر در مذهب است.
زمان هیتلر
که ۶ میلیون یهودی و حدود ۲ میلیون کارگر و کمونیست و کولی
را قتل عام می کردند،
لاطائلات نیچه در مدارس تدریس می شد
و
جلاد قسی القلب بی وجدان تربیت می کردند.
نیچه بدترین دشمن برابری انسان ها ست.
آخر ای دریا، آخر ای دریا
تو هم چون من دل دیوانه داری
موج بر کف، شور در سر
نالۀ مستانه داری
عمر بی پا گر نهای
هردم چرا پا در گریزی
ذوق هستی گر نهای
آخر چرا سامانه داری؟
آخر ای دریا
کجا جویم سراغ منزلت را؟
گر چه پیدایی نهانی؟
در چه سرحد خانه داری؟
تا کجا خواهی رمیدن؟
تا به کی خواهی تپیدن؟
تا کجا خواهی رمیدن؟
تا به کی خواهی تپیدن؟
گه به ساز شمع سوزی
گه پر پروانه داری
گه پر پروانه داری
آخر ای دریا
تو هم چون من دل دیوانه داری
موج بر کف، شور در سر
نالۀ مستانه داری
شینا رستاخیز
اسلام سیاسی را ترعیف کنید.
حدیث
مفهوم اسلام سیاسی
فاقد اعتبار علمی است.
چون
اسلام غیر سیاسی وجود ندارد.
اسلام
ایده ئولوژی است
و
ایده ئولوژی چیزی طبقاتی است.
یعنی چیزی بی بو و بی خاصیت و بیطرف ویا غیرسیاسی نیست.
اسلام دهقانان و پیشه وران با اسلام اشراف فئودال و روحانی و بازاری
یکی نیست.
ضد همدیگرند.
فریب ظاهر قضایا را نباید خورد.
حتی اسلام بروجردی با اسلام خمینی یکی نیست.
اسلام خمینی
اصلا اسلام نیست.
فوندامنتالیسم شیعی است که همشیره فاشیسم است.
یعنی ضد مذهبی است.
فقط ماسک مذهب بر سر کشیده است تا توده را جلب کند و روانه جهنم سازد.
ظهور حضرت حجت (عج) از مسیر قیام امام حسین (ع) میگذرد، بیتردید راهپیمایی اربعین مصداق بارز آن است.
تمدن_نوین_اسلامی
حضرت پس از ۱۰۰۰ سال اگر ظهور کند
چه خواهد کرد
که
پوتین و پالان و چارق و نعلین و ابوبکر بغداد و مالا عمر قندهار و نصرالله و حماس و جهاد الله نمی کنند؟
آره. فوندامنتالیسم و اولیگارشیسم هر دو ضد امپریالیستی اند. ولی از موضعی ارتجاعی مثلا از موضع فئودالی، تزاریستی
کاش دنیا طوری بود که هیچکس به کسی نیاز نداشت
اونوقت آدمها مطمئن میشدن
کسی که سراغشون رو میگیره دوسشون داره نه کارشون
دانیال
انسان که سهل است
حتی میکرو موجودات و نباتات و جانوران بی نیاز از یکدیگر نیستند.
میان مثلا قارچها و درختان داد و ستد مستمر (سیمبیوزه) برقرار است:
قارچها به درختان املاح معدنی میدهند و عوضش از درختان مواد قندی میگیرند.
اگر قارچها نباشند فاتحه درختان خوانده میشود و اگر درختان نباشند فاتحه قارچها
اگر یک ذره را برگیری از جای
خلل یابد همه هستی سراپای
ضمنا
کسی که به سراغت می آید
حتما نباید عاشق چشم و ابرویت باشد.
می تواند خنجری در آستین داشته باشد.
گر چنین خون می رود از گرده ام
دشنه دشنام دشمن خورده ام
سایه
انتظار شرم انگیز است؟
این دیگه چه منطقیه ؟
برای دنیا اومدن همون اشرف مخلوقات
باید ۹ ماه انتظار کشید
برای راه رفتنش ۱ سال
برای حرف زدنش ۲ سال
خوندن و نوشتنش ۷ سال
برای استقلالش ۱۸ سال !!!
معنی انتظار بست نشستن نیست
عتی
این که انتظار نیست.
این قانون تکامل است.
انتظار هم نکشی پس از رشد تدریجی
به حد عینی می رسد
و بیرون می زند
و یا علی می گوید
و قابله را غافگیر میکند
انتظار
۱۰۰۰ سال چشم به راه مهدی موعود بودن است
فیلم و عکس گرفتن از مردم در انظار عمومی و پست و استوری و توییت و پخش کردنش بدون اجازه فرد یکی از کثافت ترین کارهایی ک دیدم
کوما
بستگی دارد که هدف حریف چه باشد.
مثال:
از زنبارگی و بچه بازی اخوندی با عمامه و یا بی عمامه
فیلم گرفتن و افشا کردن
ثواب هم دارد.
راستی نجفی قاتل عیاش کجا ست؟
حدیث دوست نگویم مگر به حضرت دوست
که آشنا سخن آشنا نگه دارد!
حافظ
نه.
آشنا
هر چه بداند با دیگران در میان می گذارد
ضمنا
در گوشی بهشان می گوید:
ولی به کسی نگو.
.
هدف خلایق از برقراری اشنایی
پیدا کردن حرفی برای نقل کردن سر سفره و منقل و وافور است
امروز مرزهای آشپزی و جا به جا کردم
توی املت زعفرون و هل ریختم
ماتیده
زنده باد.
خلایق باید به عضو نقل شر و ور به کارهای تولیدی در زمینه هیا مختلف از خیاطی تا باغبانی و آشپزی و غیره بپردازند.
این بهترین کار است.
بدین طریق می توانی نسخه های آشپزی مهمی را کشف کنی و میلیونر بشوی.
فقط باید اگر خوشمزه شد
میزان مواد و ادویه جات را و مدت و دمای حرارت دادن و غیره را یاد داشت کنی
بعد
پاتنت کنی.
سمیر عمو
در ایران هنوز ملت تشکیل نیافته است.
به همین دلیل،
اجامر به تشکیل امت ذست زده اند.
دلیل عدم تشکیل ملت در ایران و دیگر کشورهای منطقه
چیست؟
هارت و پورت رو داران جمکران. یک مشت اخوند شپشو را ۴۳ سال است سواری می دهند و هارت و پورت میکنند. دریغ از ذره ای شرم و شعور
در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام!
گر ام یاد آوری یا نه!
من از یادت نمی کاهم!
تو را من چشم در راهم.
نیما
انتظار
کردوکار شرم انگیزی است.
انتظار
در شأن انسان نیست
که اشرف موجودات است.
انتظار
کسب و کار جماعت علیل و ذلیل است
زنده باد فاعلیت و فعالیت
اکتیویته و سوبژکتیویته
گاهی یادمآن می رود عِشق، رقصیدن ب سآزِ کسی نیست؛
یِک رقص دو نفره است
عارفه
نه.
عشق
رابطه نیست تا دو طرفه باشد.
عشق نوعی وابستگی غیرعقلی و حتی ضد عقلی است.
آدم میتواند عاشق هر جلادی حتی بشود
محمود دولت آبادی
در
کلیدر
عاشق جلاد خود شدن را
حتی
توضیح پسیکولوژیستی داده است.
عشق آدم را به زباله ای تهوع انگیز مبدل می سازد
عجب بدبختی است. خروشچف مؤمن ترین شخصیت کمونیست در شوروی بوده است. اصلا رویزیوینسم چیست؟ ای جماعت اکابر ندیده
درباره عنـوان « مهاجــر»
(برتولت برشت
سال ۱۹۳۷
همواره نامی را که بر ما نهادهاند ناروا یافته ام
مهاجران!
آخر این به معنای ترک دیار گفتگان است
ما اما به میل خود و به شوق دیاری دیگر، ترک وطن نگفته ایم
و نیز نیامدهایم تا ماندگار شویم
گریخته گانیم
ما
تبعیدیان.
و
این دیاری که ما را در خود پناه داده است
نه وطن
که تبعیدگاه است.
بی تاب می نشینیم
– تا آنجا که ممکن است -
نزدیک به مرزها
در انتظار روز بازگشت
کنجکاو کوچک ترین تغییرات آن سوی مرز
پرسان از هرتازه از راه رسیدهای
فراموش نمی کنیم
در نمی گذریم
و
آنچه را که بر ما رفته
نمی بخشیم.
آه، سکوت این ساعت فریبمان نمی دهد،
ما صدای فریادها را از اردوگاه هایشان می شنویم
ما خود شاهدانی هستیم که شرح تبهکاریها را
با خود به اینسوی مرز آوردهایم
هر یک از ما که با کفش های پاره، از میان جمعیت می گذرد
افشاگر ننگی است که دیارمان را آلوده کرده است.
آه، هیچ یک از ما اینجا نخواهد ماند
آخرین کلام هنوز گفته نشده است.
پایان
هی مش برشت گذشت آن زمان.
فراریان اگر خر نباشند به طویله برنمی گردند.
حیوانات با کودکان
احتمالا
احساس خویشاوندی و یگانگی می کنند.
گرگ ها
چه بسا
نوزادان را از گهواره ها کش می روند و می برند و تربیت می کنند.
قبول دارین یکی از بزرگترین لذتای زندگی غذا خوردنه ؟
ماری
آره.
مهمترین دیالک تیک حیات
دیالک تیک جذب و دفع (خوردن و نوشیدن و ادار و مدفوع پس دادن) است.
کار
هم
چیزی جز جذب و دفع بشر با طبیعت نیست:
مثال:
بشر سنگ آهن را از طبیعت استخراج (جذب) می کند
پس از حرارت دادن
آهن را از آن جدا می کند و سنگ و صخره را به طبیعت پس می دهد (دفع)
فهمیدم که دیگه فایده ای نداره از این زندگی چیزی بخوام.
منفی
مگر زندگی باب الحوایج است که ازش چیزی بخواهی؟
زندگی
جنگ است جانا
بهر جنگ آماده شو
برو قوی شو اگر راحت جهان طلبی
که در نظام طبیعت
ضعیف پامال است
سر درد دهها علت دارد.
مثلا
هوای کثیف خوابگاه
و
کمبود اکسیژن می تواند یکی از علل ان باشد
نیاز اندام به چای
علت دیگر ان باشد
ابتلا به سرطان
علت بعدی ان باشد
اگر روزی چشم هایت را باز کردی و خودت را وسط یک کوره دیدی نترس و سعی کن از آن پخته خارج شوی، چرا که "سوختن" را همه بلدند...
هاروکی_موراکامی
به جرجیس بگو
قبل از عوامفریبی
اکابر برود و معنی مفاهیم پختن و وسوختن را فراگیرد
سوختن مرحله پس از پختن است
در درجه حرارت معینی در مدت معینی
چیزی پخته میشود
ولی اگر غفلت به عمل آید
چیز پخته شده
به چیزی سوخته و خاکستر شده تبدیل میشود.
دلیلش این است که دوام هر چیز بسته به میزان آبه
روسیه اولیگارشیستی مثل تو سلطنت طلب است و ربطی به شوروی ندارد.
هلن کلر نابینا و ناشنوای نابغه
یکم ژوئن ١٩٦٨ میلادی، هلن کِلِر، نویسنده نابینا و ناشنوای آمریکایی در سن ۸۸ سالگی درگذشت.
هلن کلر انسان نیکی که بیشتر عمر خود را صرف دفاع از کارگران و دفاع از حق زنان و تبلیغ سوسیالیسم کرد.
گوید : در عجبم که مردم در عمر خود چه مقدار با شیطانمبارزه می کنند . در حالیکه با زمان کمتر بهم عشق بورزند و بفکر همدیگر باشند . شیطانی وجود نخواهد داشت . ......
یادش جاودانه باد .
شفیعی
بیشک
معنی آزادی را نمی داند.
به همین دلیل
به تحریف ابر و اتش و گل متوسل می شود.
شفیعی
عناصر طبیعت را پرسونالیزه می کند
تا هارت و پورت کند.
ابر
گریه نمی کند.
ابر
بخار اب است که تحت فشار معینی تغییر کیفیت می دهد و فرم مایع به خود می گیرد ....
این منم که گم شدهام
یا تویی که پیدا نمیشوی…
عباس معروفی
هی مشد عباس
نه
تو
گم شده ای
و
نه
حریف و حریفه.
شرط پیدا کردن چیزی
جست و جوی آن چیز است
و
شرط جست و جوی چیزی
گیج نبودن جوینده است.
و گرنه همه می دانند که جوینده
یابنده است.
هی مش ژان لوک گدار
حقیقت در کل است
و
نه در چیزهای جزئی.
و
کل
موضوع فلسفه است.
برای کشف حقیقت
باید از پله های مفاهیم فلسفی پایین رفت و در اعماق چیز مربوطه
حقیقت دست و پا در غل و زنجیر را پیدا کرد
غل و زنجیر از دست و پایش گشود
و
با خود بیرونش آورد و نشان خلایق داد
و
به
جرم افشای حقیقت ممنوعه
بر دار شد.
که گفته اند:
بیداران بر دار اند.
پایان
۱۴۰۱ شهریور ۲۵, جمعه
کلنجار ایده ئولوژیکی با همنوع (۱۴۳)
میم حجری
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر