درنگی
از
یدالله سلطانپور
سایه
آینهدارِ غمها و شادیهای عصرِ ما
محمدرضا شفیعی کدکنی
آینهدارِ غمها و شادیهای عصرِ ما
محمدرضا شفیعی کدکنی
۱
سایه، در عین بهرهوری خلّاق از بوطیقایِ حافظ،
همواره در آن کوشیده است که آرزوها و غمهای انسان عصر ما را در شعر خویش تصویر کند،
برخلاف تمامی کسانی که با جمالشناسی شعر حافظ،
به تکرار سخنان او و دیگران پرداختهاند.
این رحف های کدکنی، آیینه دار عقب ماندگی فکری او ست:
۱
کدکنی
چنان وانمود می کند که انگار آثار هنری، در نهایت آگاهی خلق می شوند.
مثلا
سایه و شهریار
به
محتوای آثار هنری خود
وقوف مطلق دارند.
هدف سایه
به نظر کدکنی
انعکاس غم ها و شادی های انسان انتزاعی عصر ما
بوده است.
دلیل رسیدن کدکنی به این خرافه،
هنرمند نبودن خود او
و
شاعر قلابی بودن خود او
ست.
دلیل اینکه کدکنی اشعار بی عیب و نقص می سراید،
این است که میلیون ها بیت شعر خوانده و حتی رونویسی کرده است.
و گرنه خود او نه هنرمند است و نه شاعر.
۲
کدکنی
پس از کلی کند و کاو به این نتیجه رسیده
که
شعرای دیگر مثلا شهریار و رهی و غیره
با
پیروی از استه تیک و پوئه تیک خواجه
کاری جز تکرار سخنان خواجه نداشته اند.
فقط
سایه
است
که با پیروی از آن به انعکاس غم ها و شادی های انسان انتزاعی نایل آمده است.
این سخن را از سر کمال اطلاع و جستجو در تاریخ ادبیات فارسی مینویسم و به قول قائلش (گوینده اش):
میگویم و میآیمش از عهده برون.
کدکنی
ایکاش به عوض کشیدن اطلاع و جستجوی خود به رخ خواننده،
مثالی از اشعار مثلا شهریار و رهی و غیره می آورد
که
تکرار محض سخنان خواجه باشد.
این ادعای کدکنی
نه
تنها
غیر علمی و غیر منطقی
است،
بلکه انکار آدمیت و شاعریت شهریار و غیره
است.
زباله ترین شعرها
حتی
انعکاس بیش و کم غم ها و شادی های اعضای طبقات مختلف جامعه بشری اند،
چه رسد به اشعار شهریار و غیره.
هنرمند و شاعر ماورای طبقاتی
وجود ندارد.
در اشعار سایه هم نه غم و شادی انسان انتزاعی و ماورای طبقاتی و کلی،
بلکه زحمتکشان جامعه و به ویزه اعضای حزب توده
انعکاس یافته است.
درست به همین دلیل
پیش شرط درک اصیل و دقیق شعر سایه،
توده ای بودن
است.
۳
سایه، در عین بهرهوری خلّاق از بوطیقایِ حافظ،
همواره در آن کوشیده است که آرزوها و غمهای انسان عصر ما را در شعر خویش تصویر کند،
کدکنی
از
دیالک تیک عینی فرم و محتوای شعر
بی خبر است.
کدکنی نمی داند که میان بوطیقای حافظ و محتوای شعر سایه
رابطه دیالک تیکی ناگسستنی وجود دارد.
بهره وری از بوطیقای خواجه به عوض بوطیقای سعدی
بی دلیل نیست.
مفاهیم هنری ایراسیونالیستی گل و گشاد قابل تفسیر و تعبیر حافظ
برای اتخاذ موضع انتقادی بر ضد هر کس و هر رژیم انقلابی و یا ارتجاعی
مناسب ترین اند.
ما صدها شعر از سایه تحلیل و منتشر کرده ایم
و
بیشک به این مفاهیم پرداخته ایم.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر