پروفسور دکتر اریش هان
برگردان
فهرست مطالب
پیشگفتار
تعارف مفهومی
علل عینی و ذهنی
مظاهر کنونی خردستیزی
(مبادی) و دعوی رسالت الهی
آناکرونیسم ها و پارادوکسها
(عناصر نامعلوم و ضد و نقیض)
خردگرائی دروغین
گئورگ لوکاچ
(۱۸۸۵ ـ ۱۹۷۱)
فیلسوف، منتقد ادبی مجارستانی
آثار او
تاریخ و شعور طبقاتی
روح و فرم
تئوری رمان
اگزیستانسیالیسم و مارکسیسم
تخریب خرد
اونتولوژی و مارکس
استه تیک
تغییر سرنوشت
پیشگفتار
۱
· ۵۰ سال قبل، گئورگ لوکاچ در کتابی تحت عنوان «تخریب خرد» و آثار دیگرش به بررسی چند و چون ایراسیونالیسم (خردستیزی) در ایدئولوژی ارتجاعی فاشیسم آلمان (به عنوان نمونه) پرداخت.
۲
· در اوضاع سیاسی و فکری کنونی که گرایشات ایراسیونالیستی یکه تاز میدان شده اند، آشنائی عمیق با اصول نظری و عملی این آثار او و با ارزش عملی فوق العاده ی آنها، ضرورت تام دارد.
۳
· شالوده فکری هر گونه مبارزه ای علیه پدیده های ایراسیونالیستی ـ از دید لوکاچ ـ عبارت است از تلاش برای کشف خرد در تاریخ و تبیین آن در قالب مفاهیم و مقوله ها!
۴
· لوکاچ در سال ۱۹۴۶ در ژنو در بحث با کارل یاسپرس به طور تیزبینانه ای گفت:
· «آکادمیسم اشتباه آمیزی خواهد بود، اگر در موضع فلسفه نسبت به خرد یکی از مسائل ذاتی فلسفه، مثلا تئوری شناخت، فنومنولوژی، اونتولوژی و غیره را در نظر بگیریم.
· همه این اصول تنها گشتاورهائی از مجموعه فلسفه اند که مبنای شان ـ همانطور که فلاسفه یونان، فیشته و ماتریالیست ها هم دیده اند ـ در خود وجود باید جسته شود.
· هر طرح معرفتی ـ نظری مسئله و پاسخ بدان وابسته بدان است که فیلسوف در باره رابطه وجود و خرد چگونه می اندیشد!»
· (گئورگ لوکاچ، «تفکر انقلابی»، ۱۹۸۴، ص ۲۱۲)
۵
· طبیعی است که لوکاچ هم خرد را به عنوان توان فکری انسان برای درک جهان عینی با پیوندها و قانونمندی ها و خود جنبی و تضادهای آن می داند.
۵
· بنا بر این، «خرد» یک مفهوم انتقادی است.
۶
· «خرد» به مثابه درک جهان در کلیت و سیر پیشرونده اش، به معنی فراتر رفتن فکری از حد آنچه که هست، یعنی از حد بیواسطگی است.
۷
· به کمک دست افزارهای مفهومی که نتیجه بازسازی فکری واقعیت اند و به مرحله بیواسطگی پایان می دهند و فرم های فکری ئی را بی اعتبار می سازند، که کاری جز مطلق کردن برخورد سطحی به پدیده ها ندارند، چه ها که نتوان کرد!
۸
· لوکاچ در کتابش تحت عنوان «تاریخ و شعور طبقاتی» (که جزو آثار اولیه او محسوب می شود) به تحلیل یکایک موارد فوق الذکر می پردازد.
۹
· واقعیت ـ به عنوان یک کل ـ در وجود و توسعه خود، از نقطه نظر تفکر بورژوائی «برای فهم انسانی به صورت یک ملغمه ایراسیونالیته ی غیر قابل فهم جلوه می کند.»
۱۰
· ملغمه ایراسیونالیته ای از این نقطه نظر به معانی زیر است:
الف
· به معنی «چیزی است که آن را نتوان به وجود آورد»
ب
· به معنی «چیزی است که آن را نتوان تغییر داد»
پ
· به معنی «چیزی است که حقیقت آخرین، یعنی خاتم الحقایق است!»
· (لوکاچ، «تاریخ و شعور طبقاتی»، ۲۰۰۰، ص ۱۲۵، ۱۲۷، ۱۳۳)
۱۱
· تعیین کننده، رابطه خرد به مثابه مفهوم با واقعیت عینی است.
۱۲
· تعیین کننده، نقش خرد، به مثابه ار غنون (ارگانون) توسعه تاریخی است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر