پروفسور دکتر مانفرد بور
(۱۹۲۷ ـ ۲۰۰۸)
برگردان
۶
خرد تاریخی
۱
· اندیشه (مفهوم) خرد تاریخی، که در جامعه بورژوائی، در فلسفه کلاسیک آلمان خودنمائی می کند، مفهوم خرد را غنا و بعد تازه ای می بخشد.
۲
· این اندیشه برآن است، که انسان می تواند در پرتو خرد به عدم بلوغ خویش (که تقصیر خود او ست) پی ببرد و (همانطور که کانت به صورت برنامه ای فرمولبندی کرده) بدان پایان ببخشد.
۳
· این بعد جدید خرد، که از سوی فلسفه کلاسیک آلمان وارد بحث می شود، عبارت است از مسئله رابطه خرد با تاریخ!
۴
· برای غلبه بر عدم بلوغ انسانی یعنی برای تصور سیر پیشرونده تاریخ، به خردی نیاز است، که حاوی حرکت، شدن و رشد و توسعه باشد.
۴
· بدین طریق خرد (به ویژه از نظر هگل) به مبارزه مداوم انسان ها در راه درک واقعیت و تغییر آن متناسب با حقیقت کشف شده، منجر می شود.
۵
· بنابرین خرد یک نیروی تاریخی است و قابلیت آن را دارد که در واقعیت نفوذ کند.
۶
گئورگ ویلهلم فریدریش هگل
(۱۷۷۰ ـ ۱۸۳۱)
· به همین دلیل در «ایده خرد» هگل، قبل از همه چیز، نه مطلق، بلکه دینامیسم انسانی خرد است که تعیین کننده است.
۷
· معنی اصلی خرد در فلسفه هگل، در آگاهی به قدرت مطلق خرد، به عنوان خرد شدن و یا خرد تاریخی نهفته است!
۸
· راز«خرد مطلق» هگل در این حقیقت امر نهفته است که آن یک خرد تاریخی است.
۹
· خرد در اعمال انسان ها که کارکرد نوعی اند، خود را تحقق می بخشد.
۱۰
· خرد، بنابرین، روندی نیست که بتواند بدون انسان ها در واقعیت نفوذ کند.
۱۱
· خرد، همیشه فقط آن قدر در واقعیت نفوذ می کند که انسان های خردگرا در آن نفوذ می کنند.
۱۲
· هگل با «ایده خرد» به وصف یک حالت نمی پردازد، بلکه روند شناخت قید و بندها و گسستن آنها برای رهایش را در نظر می گیرد که در تاریخ، به وسیله انسان ها جامه عمل می پوشد.
· (دیالک نیک آنتی سیپاسیون و ایمانسیپاسیون)
۱۳
· این نه یک خیال خام، بلکه فراخوانی است برای آگاهان پای بند به ارزش های اخلاقی و سیاسی و سرسپرده «قانون اساسی جامعه بشری»!
۱۴
· تصور خرد، به عنوان خرد تاریخی مهمترین میراثی است که فلسفه کلاسیک بورژوایی آلمان برای ما به عنوان یک وظیفه و تکلیف سترگ باقی گذاشته است.
۱۵
· این میراث، به ویژه در شرایط تاریخی ـ جهانی معاصر، در دستور روز قرار دارد.
۱۶
· امروز نه تنها تفکر راسیونالیستی (خردگرایانه) زیر علامت سؤال قرار داده شده و بی ارج و اعتبار قلمداد می شود، بلکه علاوه بر آن «پایان تاریخ» اعلام می شود و این هر دو لازم و ملزوم یکدیگرند.
۱۷
· فلسفه می افتد و بر می خیزد، تا انسان خرد خود را به وظیفه خود مبدل سازد. (کانت)
۱۸
· فلسفه می افتد و بر می خیزد، بنا بر خرد خواسته و ناخواسته خود!
۱۹
· خردگرائی یعنی فلسفه!
۲۰
· هرکس از این حکم سرپیچی کند، راه فلسفه را گم خواهد کرد و در نتیجه راه جهان را و انسان های ساکن جهان را گم خواهد کرد!
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر