ﻭ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺬﺍﺷﺘﻨﺪ , ﺩﻭ ﺗﺎ ﺩﻭ ﺗﺎ ﺑﺨﻮﺭﻧﺪ ﺗﺎ ﺗﻤﻮﻡ ﺑﺸﻪ
ﻭﺳﻂ ﻛﺎﺭﻧﺎﺑﻴﻨﺎ ﻣﭻ ﺩﺯﺩ ﻭ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺖ : ﻣﺮﺩﻙ، ﭼﺮﺍ ﺗﻮ ﻣﺸﺖ ﻣﺸﺖ
ﻣﻴﺨﻮﺭﻱ؟
ﺩﺯﺩ ﮔﻔﺖ : ﺗﻮ ﮐﻪ ﮐﻮﺭﻱ ﺍﺯ ﻛﺠﺎ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﺪﻱ ﻛﻪ ﻣﻦ ﻣﺸﺖ
ﻣﺸﺖ ﻣﻴﺨﻮﺭﻡ؟
ﻧﺎﺑﻴﻨﺎ ﻣﻴﮕﻪ؛
ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎ ﻛﻪ ﻣﻦ
ﭼﻬﺎﺭ ﺗﺎ ﭼﻬﺎﺭ ﺗﺎ ﻣﻴﺨﻮﺭﻡ ﻭ ﺗﻮ
ﺻﺪﺍﺕ ﺩﺭ ﻧﻤﻴﺎﺩ!
ﺣﺎﻻ ﻓﻬﻤﯿﺪﯾﺪ ﺍﺧﺘﻼﺳﻬﺎ ﭼﺮﺍ ﭘﯿﮕﯿﺮﯼ ﻧﻤﯿﺸﻪ
ﺍﺧﺘﻼﺳﻬﺎ
ﭘﺪﯾﺪﻩ ﺷﺎﻧﺪﯾﺰ ۹۶٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰
ﺑﺎﺑﮏ ﺯﻧﺠﺎﻧﯽ ۸۵٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰
ﻓﺴﺎﺩ ﺑﺎﻧﮑﯽ ۳٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰
ﻣﻨﺼﻮﺭ ﺁﺭﯾﺎ ۱٫۲۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰
ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﺎﻥ ۱٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰
ﺗﺎﻣﯿﻦ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ۳۷۰٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰
ﺻﺎﺩﻕ ﻣﺤﺼﻮﻟﯽ ۳۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰
ﻣﻌﺎﻭﻥ ﺑﺎﻧﮏ ﻣﺮﮐﺰﯼ ۲۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰
ﺭﺣﯿﻤﯽ ﻣﻌﺎﻭﻥ ﺍﻭﻝ ۱۷۰٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰
ﺑﻨﯿﺎﺩ ﺷﻬﯿﺪ ۵۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰
ﻫﺮ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪﻩ ﻣﺠﻠﺲ ( × ۳۰۰ ) : ۱۵۰٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰
ﻣﺠﻤﻮﻉ : ۱۹۹٫۳۹۰٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰
ﺟﻤﻌﯿﺖ ﺍﯾﺮﺍﻥ : ۸۰٫۰۰۰٫۰۰۰
ﺳﻬﻢ ﻫﺮ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ : ﷼ ۲٫۴۹۲٫۳۷۵٫۰۰۰
ﯾﻌﻨﯽ ﺳﻬﻢ ﻫﺮ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﻣﯽﺷﻪ ۲۴۹ ﻣیلیارد ﺗﻮﻣﺎﻥ
ﺑﻌﺪ ﺍﮔﻪ ﯾﺎﺭﺍﻧﻪ ﺑﮕﯿﺮﯼ ﺟﺮﯾﻤﻪ ﻣﯽﺷﯽ
یا فراگیری مشقت بار مارکسیسم و روشنگری علمی و انقلابی
و
یا عوامفریبی توأم با خودفریبی
در
نهایت سوء نیت و یا حسن نیت.
خوب.
خواننده این به اصطلاح روشنگری و انتقاد اجتماعی
خواهد پرسید:
نابینای حقه باز کیست
اگر دزد بینا
طبقه حاکمه است؟
دزدی به چه معنی است و دزد در ترکیب طبقاتی جامعه
عضو و جزو کدام طبقه اجتماعی است؟
آیا می توان اعضای طبقه حاکمه و هیئت حاکمه را دزد نامید و عوامفریبی نکرد؟
دزد
عضو و جزو تحتانی ترین لایه جامعه بشری است
که
لومپن پرولتاریا
نامیده می شود.
طبقه حاکمه و هیئت حاکمه
فوقانی ترین طبقه جامعه بشری است.
این نوع عوامفریبی
کسب و کار پیامبران آنارشیسم بوده است
که بدترین دشمنان پرولتاریا و مارکسیسم بوده اند.
پرودون
مؤسس آنارشیسم
بورژوازی
را
دزد نامیده است
و
عنوان خرافه اش
فلسفه فقر
بوده است.
فلسفه فقر
از دید آنارشیسم
دزد بودن بورژوازی
است
و
تنها ره رهایی
ترور مسلحانه
و
تبدیل همه اعضای جامعه
به
خرده بورژوا
ست.
مارکس
در رد این خرافه
طنزی تحت عنوان «فقر فلسفه» نوشته است
و
از
بورژوای
دفاع کرده است.
بورژوازی
از دید مارکسیسم
نه
دزد، بلکه استثمارگر است
و
در
جامعه سرمایه داری
طبقه حاکمه
است
و
نه
لومپن پرولتاریا.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر