۱۴۰۱ مرداد ۲۹, شنبه

زندگی مارکس و انگلس (۲۳۸)

    

 هاینریش گمکوف

برگردان

شین میم شین

 

فصل پانزدهم

هموارسازی راه تشکیل حزب ایزناخ (ایزه ناخ)

ادامه
  

۱۳

آزمون حزب در جنگ

 

وقتی که ناپلئون سوم در ۱۹ ماه ژوئیه سال ۱۸۷۰

اعلام جنگ کرد،

مارکس و انگلس حتی لحظه ای درنگ نکردند:

 

آلمان مورد تهاجم و تجاوز قرار گرفته بود و می بایستی از خود دفاع کند.

 

پیروزی آلمان به نفع جنبش کارگری بود.

 

چون جنبش کارگری برای پیشبرد مبارزه رهایی بخش یکپارچه خود،

 به دولت ملی واحد نیاز مبرم داشت.

 

علاوه بر این

جنبش کارگری در هیئت حزب کارگری سوسیال ـ دموکرات آلمان

هم

 به لحاظ سازمانی

 و

هم

 به لحاظ نظری

پیشاهنگ جنبش کارگری بین المللی بود.

 

اما

منافع خلق آلمان

ضد آشتی ناپذیر منافع خاندان سلطنتی هوهنسولرن بود.

 

خاندان سلطنتی هوهنسولرن و دربان شان به نام بیسمارک

خواهان آلمانی تحت رهبری پروس بودند.

 

 

مارکس و انگلس و جنبش کارگری انقلابی آلمان

خواهان آلمانی دموکراتیک بودند

که

در آن فاتحه ای بر پروس خوانده می شد.

 

مارکس و انگلس

به همین دلیل از دست رهبران لاسالیانیست خشمگین بودند

که

به پشتیبانی بی قید و شرط از رژیم پروس برخاسته بودند.

 

 

مارکس و انگلس

از 

«موضع شهامت آمیز» ببل و لیبکنشت»

 استقبال می کردند

(مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۳۳، ص ۴۳)

که

در

رایشتاگ

 (پارلمان آلمان)

بدون کمترین سوء تفاهمی از آماج های سلطنتی پروس فاصله می گرفتند و خطاب به خلق های اروپا

اعلام می کردند

که

«علت اصلی کلیت ذلت دولتی و جامعتی

حاکمیت طبقاتی متکی بر حاکمیت زور (شمشیر) کنونی

است

و

باید از بین برده شود.»

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر