میم حجری
هرمان هسه
زیستن زندگی
رو به پیش
است.
فهم زندگی
اما
رو به پس
است
و
بس.
دل مان می خواهد
که
زندگی مان
حتما
معنامند باشد.
زندگی
اما
به اندازه ای معنا دارد
که
ما قادر به دادن بدان باشیم.
کسی که معنایی در زندگی نمی بیند
نه تنها بدبخت است
بلکه عاجز از زیستن است.
ایراد بینشی هرمان هسه
در
طرز تفکر متافیزیکی (ضد دیالک تیکی) او ست:
هرمان هسه
دیالک تیک فرد و جامعه
را
و
فرماسیون اقتصادی جامعه
را
نمی بیند.
او
به همین دلیل
اعضای جامعه
را
ایزوله و مجزا و تنها و منفرد
می بیند
و
نه
در
شبکه بغرنجی از مناسبات جامعتی.
درست به همین دلیل
میزان معنایی که افراد به زندگی شخصی خود می دهند،
بسته به فرماسیون اقتصادی موجود و جایگاه اجتماعی فرد مورد نظر
است:
مثال:
میزان معنایی که برده
در
فرماسیون اقتصادی برده داری،
به
زندگی اش می تواند بدهد،
به
مراتب کمتر از میزان معنایی است
که
ارباب برده دار و روحانی و افراد آزاد
قادر به دادن به زندگی خویش اند.
با
تحول فرماسیون اقتصادی
میزان معنایی که اعضای طبقات اجتماعی مختلف
به
زندگی شخصی خود و همنوعان خود می دهند،
تغییر می یابد.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر