میم حجری
یکی از زیباترین لحظاتِ تاریخ دیدار سه روزه شیخ ابوسعید ابوالخیر وبوعلی سینا است بعداز این دیدار نقل شده است که: از ابوعلی سینا پرسیدند شیخ را چگونه یافتی؟ گفت:« هرچه من میدانم او می بیند» ازابوسعید سئوال کردند: بوعلی را چگونه یافتی؟ پاسخ میدهد:«هرچه ما می بینیم او میداند»
این خرافه
توهین به هر دو ست.
اولا
همه چیز دیدنی نیست.
ثانیا همه چیز دانستنی نیست.
ثالثا نه ابوعلی و نه ابوالخیر
چیز زیادی نمی دانستند و نمی ددیند تا یکی ببیند و دیگری بداند.
عجب خرافاتی
عشق قلابی شما چه ربطی به این و ان دارد؟
برای چی باید کسی به عشق دروغین شما حسادت ورزد؟
منظور از دنیا چیست که قاتل عشاق قلابی است؟
هر چه در فهم تو آید
آن بود مفهوم تو
عطار
معنی تحت اللفظی:
مفهوم هر کس همان چیزی است که او فهمیده است.
منظور عطار از مفهوم
نه
مفهوم به مثابه آجر اساسی عمارت اندیشه
بلکه
به معنی چیزی است که فهمیده می شود.
و گرنه مفاهیم که شخصی نیستند.
مثال:
سیب
یک مفهوم بیولوژیکی است.
مفهوم سیب
انعکاس انتزاعی انواع مختلف سیب است.
یعنی
اگر سیب لبنان و سوریه و عراق و لیبی و لاهیجان را تجرید کنند
یعنی وجه مشترک اساسی شان را عمده کنند
مفهوم سیب تشکیل می یابد
آره. حضرت محمد امی و یا بیسواد مادرزاد بوده است. این به چه معنی است؟ مگر کسی باسواد مادرزاد است؟ حضرت محمد شخصیتی انقلابی بوده است. شخصیتی از طراز مارکس و انگلس ولنین بوده است. ما صدها آیه از قران را تحلیل کرده ایم. علاوه بر قران افکار متعالی از حضرت محمد و حضرت علی هست که قرن ها بعد توسط هگل و حتی مارکس تکرار می شوند. مراجعه کنید به درنگی در افکار فاضل میبدی
هدف از هنر
شستن غبار زندگی روزمره از روح ماست
ولی کاشکی تکلیف صاحب دلمون رو مشخص کنیم. بالاخره خدا صاحبشه یا.
مریم
منظور از دل
حوایج غریزی است.
وقتی گرسنه ایم
دل مان چلو کباب می خواهد.
غریزه است که فرمان حمله به چلوکبابی را صادر می کند.
خدا
کلمه است.
(انجیل)
کلمه که کاره ای نیست.
0
حاشیه
هر دم از خویشتن آهنگ رمیدن داری
نه همین زاهل وفا میل بریدن داری
ناله انگشت بلب می زندم هر ساعت
شکوه ای سر کنم ار تاب شنیدن داری
آتشی از نگه گرم نگاهی باید
از جگر گر سر خونابه کشیدن داری
هر سر موی ترا جلوه ناز دگر است
نگهی سوی خود انداز که دیدن داری
دگر آزادی کونین تمنا نکنم
گر بدانم که سر بنده خریدن داری
عزلتت گوشزد روح امین گشت کلیم
بس بود گر سر تحسین طلبیدن داری
هر سر موی تو را جلوه ناز دگر است
نگهی سوی خود انداز که دیدن داری
سر مو که نمی تواند ناز کند.
کسب و کار شعرای فئودالی
خرد ستیزی است
ممنون. حتی الامکان می نویسیم. هدف ما اما تمرین و تعلیم و تعلم خوداندیشی است. همه باید لیاقت تحلیل مارکسیستی را کسب کنند.
من از شنیدن فراخوان سبزها به پرهیز از حیف و میل انرژی (برق و نفت و گاز)
به ستوه امده ام.
فرنگی
کفگیر فرنگی های روسوفیل
به ته دیگ خورده است.
کله از مغز اندیشنده
و
چنته از حرف سنجیده
خالی است.
حیف و میل نعمات مادی و فکری و هنری
از سجایای اخلاقی تهوع اور اشراف فئودال و روحانی است.
هر خردگرایی
قدردان نعمات مادی و فکری و هنری
و
مولدین زحمتکش آن نعمات
باید باشد
و
نه
مبلغ حیف و میل خرکی آنها.
طرز ترجمه ب. کیوان منفی و مضر و مخرب است. مثلا طبقه فرماروا نامیدن طبقه حاکمه.
یکی از توطئه های ایده ئولوژیکی و تئوریکی طبقات حاکمه امپریالیستی و فوندامنتالیستی و اولیگارشیستی
نوسازی، اختراع و مدسازی سمتگیری های فکری و سیاسی و ایده ئولوژیکی کاذب و بند تنبانی
برای
از عرصه به در راندن
ایده ئولوژی طبقه کارگر (مارکسیسم ـ لنینیسم) است.
هدف تبدیل جامعه بشری
به طویله است.
گاهی انقدر واسه خودم منزجر کننده میشم که نمیدونم چطور خودم از خودم پاک کنم
آرام
همه همین جوری اند.
عشق به خویشتن
همیشه با نفرت از خویشتن
توأم است. بهتر هم همین است
ارزشِ هر انسان به چیزی که به آن دست مییابد نیست،
بلکه به هدفی است که میلِ رسیدن به آن دارد
جبران خلیل جبران
عجب مزخرفاتی بعضی ها به خورد خلایق می دهند.
هیچ خری ادعا نکرده ارزش کسی در دست یابی به چیزی است.
ضمنا
میل کسی به رسیدن به هدفی که دلیل ارجمندی او نیست.
بیر پارا نادان کیشی جنت خدادن ایستیه ر
جنتی
فرض اتمییین دار الحمار
ای دوستان
مرد از فضایل و سجایای اخلاقی اشراف برده دار و فئودال و روحانی است. مرد ضد زن است که مظهر نقص و ضعف و مکر و فریب است. زن در ایده ئولوژی اشراف برده دار و فئودال و روحانی نامرد است.
این آیات ربطی به حجاب زنان ندارند. شما سواد ندارید. به عوض چشم بستن بر زنان زیبا به اکابر بروید و سواد پیدا کنید تا آبروی اسلام را نبرید. بی شعور نمیتواند مسلمان باشد
نظر است. مثل حزب اللهی ها واکنش نشان ندهید. هاشم رضی هم مثل شما ترجمه می کرد: سوسیالیسم را جامعه گرایی و کمونیسم را اجتماع گرایی ترجمه می کرد. خیلی ها طبقه را رسته ترجمه می کنند. این کردوکارها ضد روشنگری اند. ضمنا جامعه و اجتماع هم واژه های عربی اند
السلام علی کل شئ جاء في وقته.
«سلام بر هرچیزی که به وقتش میآید!»
کدخدا
آره
کدخدا.
طبیعت
طویله نیست.
همه چیز
قانونمند است.
ذره ذره هستی
حتی
قانونمند است.
شیخی هم ۷۰۰ سال قبل گفته است:
اگر یک ذره را برگیری از جای
خلل یابد همه هستی
سر از پای
آدمايى كه از خوشحالي بقيه خوشحال ميشن ، عميقا دوست داشتنى و خوش قلبن
خسته
خلایق اصولا از مصیبت همدیگر شاد می شوند.
از ۸۰ میلیون نفر
نمیتوانی یک نفر پیدا کنی
که از بدبختی همنوعش
احساس خوشبختی نکند.
به همین دلیل پسیکولوژیکی
سکنه جمکران
برای خوشبخت کردن همدیگر
از بدبختی های خود
گزارشات مفصل می دهند.
پایان شب
رفت و نرفته نکهت گیسوی او هنوز
غرق گل است بسترم از بوی او هنوز
دوران شب ز بخت سیاهم به سر رسید
نگشوده تاری از خم گیسوی او هنوز
از من رمید و جای به پهلوی غیر کرد
جانم نیارمیده به پهلوی او هنوز
دردا که سوخت خار و خس آشیان ما
نگرفته خانه در چمن کوی او هنوز
روزی فکند یار نگاهی به سوی غیر
باز است چشم حسرت من سوی او هنوز
یک بار چون نسیم صبا بر چمن گذشت
میآید از بنفشه و گل بوی او هنوز
روزی که داد دل به گل روی او رهی
مسکین نبود باخبر از خوی او هنوز
«لسنا معًا، لكن لنا مطرٌ واحد!»
پیش ِ هم نیستیم ، ولی زیر ِ یه بارونیم .
عارفه
اگر پیش هم نیستید
زیر باران واحدی هم نیستید.
تفاوت مثلا هوای مازندران با هوای خوزستان
از زمین تا آسمان است.
ای بسا در خوزستان باران سیاه می بارد.
بیندیشید تا رستگار شوید
ولى كسى كه شمارو واقعا دوست داشته باشه مياد اتاقتونو جمع ميكنه، وگرنه حرف رو كه همه بلدن بزنن
خسته
برای جمع کردن اتاق
باید به دنبال کلفت گشت
و
نه
به دنبال عاشق.
چنین کلفتی را همه خستگان و رستگان دارند.
پیدا کنید
کلفت مفت و مجانی همه تنبلان و تن پروران را
از هر آدمی به اندازه شعورش انتظار داشته باشید! حداقل اینطوری کمتر عذاب می کشید
زینب
شعور افراد را چگونه اندازه می گیری؟
مثلا میزان شعور خود زینب از چه قرار است
تا میزان انتظار خود از او را تنظیم کنیم؟
ضمنا
منظور از شعور چیست؟
خلایق خیال می کنند که شعور یعنی دانش و آگاهی.
از این خبرها نیست.
خرافات و خریات هم جزو شعورند
همیشه
هر قصه ای ۴ طرف دارد:
طرف تو
طرف دیگران
طرف حقیقت
طرف واقعیت
فرنگی
عجب جفنگی از حریف فرنگی
هی حریف حواسپرت
حضرت خدیجه
مولتی میلیونر بوده است.
حضرت خدیجه
همان اکرم معروف بوده است
که
حضرت محمد
نخست
شتر چرانش
بهد
کارمندش
و
آخر سر
رسولش بوده است
هم رضا شاه با کمک ژنرال ایرون ساید انگلیسی بر سر کار امد و هم پسرش با حمایت امریکا حکومت کرد. اگر دخالت سازمان سیا و ام ای سیکس در سال ۱۹۵۳ نبود ،شاه فراری نمی توانست دوباره به کشور برگردد و ۲۵ سال دیگر به دیکتاتوری خود ادامه دهد.
ایگور
همه چیز
در
دیالک تیک داخلی و خارجی
وجود دارد و میتواند وجود داشته باشد.
هیچ کسی مستقل نیست.
بدون حمایت خارجی
نه کسی روی کار می آید و نه سرنگون می شود.
به این جمله سرشته به دیالک تیک بیندیشید تا رستگار شوید و از ساده کردن قضایا بپرهیزید
آدم ها
مهره نیستند
آدم اند.
کهنه
در حال نزع است
و
نو
هنوز
تولد نیافته است.
زمان
زمان هیولا ست.
گرامشی
نه.
زمان
زمان انقلاب اجتماعی است.
زمان
زمانی
زمان هیولا می شود
که
توده
دو دل باشد
و
عاجز از انقلاب باشد.
ما که کسی نیستیم تا چیزی بگوییم. ما حمالان افکاریم. دموکراسی از مفاهیم جهان باستان کلاسیک است. مثلا حضرت ارسطو دموکراسی را برای صدها سال قبل از میلاد مسیح علی نجات تعریف کرده است و ادعای امثال شما را رد کرده است: دموکراسی یعنی حکومت فقرا. برای اینکه فقرا اکثریت سکنه هر طویله طبقاتی را تشکیل می دهند. زنده باد ارسطو که چشم ما بود.
رفتی و نمیشوی فراموش
میآیی و میروم من از هوش
سحر است کمان ابروانت
پیوسته کشیده تا بناگوش
پایت بگذار تا ببوسم
چون دست نمیرسد به آغوش
جور از قبلت مقام عدل است
نیش سخنت مقابل نوش
بیکار بود که در بهاران
گویند به عندلیب مخروش
دوش آن غم دل که مینهفتم
باد سحرش ببرد سرپوش
آن سیل که دوش تا کمر بود
امشب بگذشت خواهد از دوش
شهری متحدثان حسنت
الا متحیران خاموش
بنشین که هزار فتنه برخاست
از حلقه عارفان مدهوش
آتش که تو میکنی محال است
کاین دیگ فرونشیند از جوش
بلبل که به دست شاهد افتاد
یاران چمن کند فراموش
ای خواجه برو به هر چه داری
یاری بخر و به هیچ مفروش
گر توبه دهد کسی ز عشقت
از من بنیوش و پند منیوش
سعدی همه ساله پند مردم
میگوید و خود نمیکند گوش
سعدی
ای خواجه برو به هر چه داری
یاری بخر و به هیچ مفروش
معنی تحت اللفظی:
دار و ندارت را بده و یاری بخر و به هیچ قیمتی مفروشش.
هی سعدی
یاری که قابل خرید باشد
ج. ست
و
نه
جانان.
عقلت کجا ست
ای فقیه زبان مان لال، سفیه
حجاب یعنی بی نیازی از هر نگاهی به جز نگاه خدا
ایران عفیف
روی مفهوم حجاب باید کار کرد.
حجاب
چیزی فرمال و صوری است.
خیال خامی است
اگر کسی حجاب را دلیل پاکدامنی بداند.
این بدان می ماند که کسی ریش و تسبیح و عبا و عمامه را دلیل پارسایی بداند.
حجاب
ربطی به اسلام ندارد.
حجاب
نماد فرمال فوندامنتالیسم (بنیادگرایی اسلامی) است که ضد مذهبی است
آیت الله بهجت
در
قرن ۲۱
می گوید: برای دوری از ریا،
لاحول و لاقوة الا بالله
زیاد
بگویید.
برای درمان عصبانیت،
زیاد
صلوات
بفرستید.
برای تمرکز فکر،
زیاد
لا اله الا الله
بگویید.
ریا
یعنی تظاهر به پارسایی به نیت عوامفریبی
بدون تحول بنیادی طویله
نمی توان ریا را از بین برد.
طویله باید به جامعه تبدیل شود تا کسی نیازی به ریا نداشته باشد.
عصبانیت نتیجه خریت است
و
خریت در طویله امری عادی است.
پس
پیش به سوی خرد
و
ترک خریت
نه. دولت در صورت وجود همزمان دول امپریالیستی در کشور سوسیالیستی هم پدید می آید. فونکسیون دولت فقط سرکوب نیست. دولت ارگان دفاع از دستاوردهای انقلاب هم است. تعیین کننده ماهیت دولت زیربنای اقتصادی است. با تکرار طوطی وش جملاتی از کلاسیک ها فقط می توان عوامفریبی کرد و نه روشنگری. مارکسیسم علم است و نه مذهب.
آزادى معنايى ندارد
براى آنكه ميميرد از
گرسنگى!
مارکس در مورد آزادی گفت که «قلمروی آزادی زمانی آغاز میشود که قلمروی ضرورت پشت سر گذاشته شود» خوب این به چه معنی است و چه ربطی به سیری و گرسنگی دارد؟
مردم ایران قهرمانان خود را میسازند نیما نامدار. نه. قهرمانان را یا طبقه حاکمه نشسته بر اریکه قدرت می سازد و یا اوپوزیسیون قلابی اش، یعنی جناح دیگر طبقه حاکمه که منتظر نشستن بر اریکه قدرت است.
اخ که چقدر این دعای #امام_هادی در دل شب به درد من میخوره: بارالها! گهنکاری بر تو وارد شده (و به در خانه ات آمده) و گدایی آهنگ تو را نموده است. تلاشش را بی نتیجه مگردان (و امیدش را ناامید مکن) و او را مورد عنایت و رحمت خویش قرار بده و از لغزشش درگذر؛
حجاب باید همراه با حیا که همون عفاف هست باشه زنان ایران ما از قدیم از قبل از اسلام حجاب و داشتن و مردان همیشه با غیرت بودن و بخاطر عفاف زنان جان دادن
حزب الله
حجاب برای زنان
و
پشم و ریش برای نران
سمبل و سوقات فوندامنتالیسم (بینادگرایی) اسلامی شیعی و سنی است
چیزی صوری وسطحی و عوامفریبانه است
و
ربطی به عفت و شرم و حیا ندارد
همین فوندامنتالیست های شیعی و سنی
چه زن و چه نر
عیاش های تمام عیارند و فکر و ذکری جز سکس مکانیکی در سر ندارند.
قطره دریاست اگر با دریاست ›
فخرالدین_مزارعی
نه.
درست بر عکس.
قطره در وحدت دیالک تیکی با دریا
قطره است.
قطره به محض جدا شدن از دریا
خودش به دریای دیگری (به کل دیگری) مبدل می شود و از زیرقطره های (اجزای) بیشمار تشکیل می یابد:
دیالک تیک جزء و کل
اگر می دانستم که زندگی بازنشستگان چه صفایی دارد،
هرگز
تن به کار نمی دادم.
حریف هروئینی است
معتادان غیر از هوش و حواس کم و کسری ندارند.
اسلام سیاسی از مفاهیم قلابی امپریالیسیم است. اسلام غیرسیاسی وجود ندارد. آه و عطسه خلایق حتی سیاسی اند چه رسد به دین و مذهب آنها.
به کافرها بپیوندیم
شین
هی مش شین
کافر
از مفاهیم عهد بوق و چوب و چماق و چپق است
اکنون
قرن بیست ویکم است
و
اساتید دانش کاه
سوار خر پرنده می شوند و به کره مریخ می روند تا با سکنه انجا نماز جماعت بخوانند
حرام و حلال از مفاهیم عهد بوق و چوب و چماق و چپق است.
حالا قرن بیست و یکم است.
کسی دنبال کوبیدن اسمی نیست.
ضمنا
زشت و زیبا قلمداد کردن اسامی نشانه ساده لوحی است
فاضل نظری
راز این داغ نه در سجده ی طولانی ماست
بوسه ی اوست که چون مهر به پیشانی ماست
شادمانیم که در سنگدلی چون دیوار
باز هم پنجره ای در دل سیمانی ماست
موج با تجربه ی صخره به دریا برگشت
کمترین فایده ی عشق پشیمانی ماست
خانه ای بر سر خود ریخته ایم اما عشق
همچنان منتظر لحظه ی ویرانی ماست
باد پیغام رسان من و او خواهد ماند
گرچه خود بی خبراز بوسه ی پنهانی ماست
این بهترین شعر فاضل نظری است
چرا و به چه دلیل؟
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر