هاینریش گمکوف
برگردان
شین میم شین
فصل چهاردهم
«مبارزه انترناسیونال در راه حقوق بشر.»
۲
گردهمایی برنامه ریزی شده،
انعکاس پیشرفت سیاسی بود که پس از دوره ارتجاع در سال های ۵۰ قرن ۱۹
در
جنبش دموکراتیکی و قبل از همه در جنبش کارگری
دوباره حاصل آمده بود.
آنهم در مقیاس بین المللی.
در ایتالیا و آلمان
در سال های ۵۰ قرن ۱۹
مبارزه در راه تشکیل وحدت ملی
دو باره شعله ور شده بود.
مارکس و انگلس
در
نوشته های متعدد زیر در این چالش های سیاسی شرکت داشتند:
«آقای فوگت»
«پو و راین»
«سووین»
«نیتسا»
«راین»
در
روسیه
پس از شکست در جنگ کریمه (۱۸۵۳ ـ ۱۸۵۶)
قیام های دهقانی
پشت سر هم شعله ور می شدند
و
در
سال ۱۸۵۶
طبقه اشراف فئودال
را
به
لغو نظام ارباب ـ رعیتی
واداشته بودند.
کارگران فرانسه و انگلس
پس از یک دهه افلاج
دو باره به حربه اعتصاب دست می بردند.
اگرچه
سنن آنها
متفاوت بود،
اما
علیرغم آن
کند و یا تند
در می یافتند
که
آنها
بدون سازمان یابی مستقل
ضعیف خواهند ماند.
و
پراتیک مبارزه طبقاتی
به
آنان
نشان می داد
که
باید به تفاهم با یکدیگر برسند
خواه
در
مقاومت مشترک بر ضد اعتصاب شکنان کشور همسایه
و
خواه
در
اتخاد موضع واحد در زمینه مسائل بین المللی.
تضادهای بین المللی
کم نبود:
از
سال ۱۸۶۱
در
ایالات متحده امریکا
جنگ داخلی
بین دولت های برده دار جنوب و دولت های بورژوایی ـ پیشرفته شمال
شعله بود.
موضع یکپارچه طبقه کارگر انگلیس
بارها
مانع مداخله دولت انگلیس در جنگ داخلی امریکا به نفع دولت های برده دار جنوب
گشته بود.
موضع مارکس و انگلس
در
این جنگ داخلی امریکا
روشن تر از آفتاب بود:
«کارگر در پوست سفید
نمی تواند به کسب آزادی نایل آید،
اگر کارگر در پوست سیاه،
غلام حلقه به گوش بماند.»
(مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۳۱، ص ۵۳۶)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر