پروفسور دکتر گونتر هیدن
برگردان
۱۴
· مارکس در رابطه با ایده ئولوژی بورژوائی می نویسد:
الف
· برای ایده ئولوژی بورژوائی اکنون دیگر مهم نیست که «این و یا آن برهان، حقیقت دارد و یا نه.
ب
· مهم این است که آیا این یا آن برهان برای سرمایه مفید است و یا مضر، تسکین دهنده است و یا دردآور، ضد قانون پلیسی است و یا به نفع آن.
پ
· به جای پژوهش بی ثمر برای سرمایه، شعبده بازی مزدورانه صورت می گیرد و به جای بررسی بیطرفانه علمی، دفاع توأم با عذاب وجدان و آلوده به نیات پلید از سرمایه رواج می یابد.»
· (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۲۳، ص ۲۱)
۱۵
· مارکس و انگلس به تحلیل علل خاص استتار و پرده پوشی منافع طبقاتی کاپیتالیستی به وسیله ایده ئولوژی بورژوائی نیز می پردازند و از فرم خاص آن پرده برمی دارند:
الف
· «ایده ئولوژی یک روند است، روندی که هر چند با اتکاء بر شعور متفکران کذائی، ولی با اتکاء بر شعور خطا و باطل تحقق می یابد.
ب
· آن شعور قادر به شناخت قوای محرکه واقعی نیست که این روند را به جریان می اندازند.
پ
· اگر چنین نمی بود، آن دیگر روند ایده ئولوژیکی نمی شد.
ت
· این روند ایده ئولوژیکی قوای محرکه ظاهری خطا و باطل را از مخیله می گذراند.
ث
· چون ایده ئولوژی یک روند فکری است، فرم و محتوای خود را از تفکر صرف استخراج می کند، یا از تفکر صرف خود و یا از تفکر صرف پیشینیان.
ج
· این روند با مواد و مصالح فکری صرف کار می کند و بی دغدغه خاطری مواد و مصالح یاد شده را محصول تفکر می داند و هرگز به بررسی منشاء غیر فکری (مادی) آنها نمی پردازد و این امر را امری طبیعی تلقی می کند.
· چون به نظر آن، کلیه اعمال نیز از آنجا که به واسطه تفکر هدایت می شوند، در تحلیل نهایی، از تفکر ناشی می شوند.»
· (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۳۹، ص ۹۷)
۱۶
· توضیح استقلال ظاهری فرم های ایده ئولوژیکی مختلف شعور اجتماعی از شالوده اجتماعی آن از این قرار است.
۱۷
· مبنای این پدیده در جدائی کار فکری از کار جسمی نهفته است.
۱۸
· با تجزیه جامعه به طبقات، کار فکری بیشتر و بیشتر مختص طبقه حاکمه می شود و کردوکار تولید مادی، که شالوده توسعه جامعه را تشکیل می دهد، بر دوش زحمتکشان، استثمارشوندگان ستمکش نهاده می شود.
۱۹
· بدین طریق، کار فکری به مثابه فاکتور مقدم و به عنوان شالوده واقعی جامعه جلوه فروشی می کند.
۲۰
· بدین سان است که شعور نسبت به پراتیک مادی کسب استقلال می کند.
۲۱
· طبقه حاکمه برای حفظ قدرت خود مجبور می شود که پایه و اساس ایده ئولوژی را از دیده ها پنهان دارد.
· و لذا در جهت حفظ و تحکیم استقلال ظاهری ایده ئولوژی از پایه و اساس آن تلاش می ورزد.
۲۲
· کلیه طبقات استثمارگر که به قدرت می رسند، همیشه منافع خود را در جامعه علیه منافع طبقات و اقشار تحت استثمار و ستم پیش می برند.
۲۳
· این طبقات استثمارگر (مثلا بورژوازی) خود تحت خودپوئی روند تاریخ قرار می گیرند، نسبت به قوانین عینی جامعه کورکورانه رفتار می کنند و مغلوب آنها هستند.
۲۴
· از این رو ست که ایده ئولوژی این طبقات فقط منافع طبقه حاکمه را منعکس می کند و به واقعیت جامعه برخورد خودپو دارد و نه آگاهانه.
(این توضیح مارکس و انگلس
نه
توضیحی فلسفی،
بلکه توضیحی اقتصادی ـ سیاسی است.
ایده ئولوژی
چیزی طبقاتی است.
یعنی هر طبقه اجتماعی ایده ئولوژی خاص خود را دارد
و
ذهن و ضمیر هر طبقه اجتماعی
بسته به جایگاه اجتماعی اش
حاوی صافی های انعکاسی متفاوت المنفذ است
که
موجب تحدید و یا توسیع محتوای انعکاس واقعیت عینی می شوند.
مترجم)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر