میم حجری
فاضل میبدی
( عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم و استاد دانشگاه مفید قم)
اشتباه بنیادی مرحوم امامخمینی
دقیقا در همین نکته بود.
تصورایشان این بود که قشر روحانی بهتر از دیگران میتواند از اسلام وانقلاب اسلامی محافظت کند.
درحالی که روحانیت دو ضعف و نقص بزرگ داشت،
که نقطه آشیل سقوطش بود.
یکی
فقر و نداری
که ناخودآگاه آنان را به سوی تفکر سوسیالیستی کشاند
و به جای تامین رفاه،
به فکر "تقسیم فقر" سوق داده شدند،
و در اول انقلاب با مصادره بیرویه و بیمبنای اموال صاحبان مشاغل و کارخانه های بزرگ و فعال کشور،
اقتصاد کشور را فلج کردند
وسرمایه و سرمایهگذاران را فراری دادند.
دوم
فقدان شناخت جهانِ روز و مدیریت در عصر مدرنیته
و
تصور اشتباه همگون پنداری بین مدیریت کشور با مدیریت یک مسجد
و
در حد بالا
یک صندوق قرضالحسنه محله و مسجد،
و
در نتیجه آن
فلاکت و بدبختی و سقوط ارزش پول و نیز رفتارهای هزینهساز سیاسی .
اتفاقا
در عمل مشخص شد،
که
همان متفکران که ایشان، آنان را برکنار کرد،
بهتر از روحانیت،
توانست کشور را مدیریت کند و دین را بهتر پاسداری نماید.
به
حتم،
اگر مدیریت کشور در دست گروههای مرحوم مهندس بازرگان یا سایر تکنوکراتهای باتجربه و متعهد، همراه با پشتیبانی کامل نظام ادامه مییافت،
امروز نسل بیدین و بلکه ضد دین نمیداشتیم .
اکنون
جامعهای داریم
ناامید،
نسلی بیهویت،
و
جوانان رها شدهای داریم
که
در آن
طرفداران لمپنهایی چون "تتلو" و "ساشاسبحانی"
بیشتر از طرفداران رئیس مجلس، یا رئیس قوه قضائیه، و یا قوه مجریه است.
انقلاب
برای رفع فقر و حفظ دین و آزادی اندیشه بود،
اما
امروز
فقر
گستردهتر ،
دین
از دست رفتهتر
و
آزادی اندیشه
نابودتر شدهاست
و
عملا
انقلاب در رسیدن به آهدافش شکست خورده است.
و
اکنون
کار به جایی رسیده است،
نسلی که اصلا هیچ ياد و خاطرهای از دوران گذشته ندارد،
حسرت آن روزها را می کشد و این نشانگر این موضوع است
که
حکومت دینی به هیچ وجه در امور کشورداری موفق نبوده و نیست.
پایان
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر