میم حجری
( عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم و استاد دانشگاه مفید قم)
درحالی که روحانیت دو ضعف و نقص بزرگ داشت،
که نقطه آشیل سقوطش بود.
یکی
فقر و نداری
که ناخودآگاه آنان را به سوی تفکر سوسیالیستی کشاند
و به جای تامین رفاه،
به فکر "تقسیم فقر" سوق داده شدند،
و در اول انقلاب با مصادره بی‌رویه و بی‌مبنای اموال صاحبان مشاغل و کارخانه های بزرگ و فعال کشور،
اقتصاد کشور را فلج کردند
وسرمایه و سرمایه‌گذاران را فراری دادند.
دوم
فقدان شناخت جهانِ روز و مدیریت در عصر مدرنیته
و
تصور اشتباه همگون پنداری بین مدیریت کشور با مدیریت یک مسجد
و
در حد بالا
یک صندوق قرض‌الحسنه محله و مسجد،
و
در نتیجه آن
فلاکت و بدبختی و سقوط ارزش پول و نیز رفتارهای هزینه‌ساز سیاسی .
ضعف دیگر روحانیت
در
قاموس فاضل الفضلا
فقدان شناخت جهان روز و مدیریت در عصر مدرنیته
بوده است.
به قول خواجه شیراز
فلک به مردم نادان دهد زمام مراد.
اکنون
فقط باید فلک مجرد و انتزاعی را جامه مشخص پوشاند.
فلک
همان طبقه حاکمه
است
که
همه کاره ای نامرئی
است.
راستی
طبقه حاکمه ای
که
حاکمیت بورژوازی مدرن
را
سرنگون می سازد
و
بر اریکه حاکمیت می نشیند
و
زمام حکومت طویله
را
به دست روحانیت عهد بوق و چماق و چپق می سپارد،
کیست؟
جمهوری اسلامی کذایی
جمهوری کدام طبقه اجتماعی
است؟
به زبان علمی تر
روحانیت
نماینده سیاسی و ایده ئولوژیکی کدام طبقه اجتماعی
است؟
این چه طبقه اجتماعی
است
که
هم
عمیقا ضد مدرنیته امپریالیستی
است
و
هم
عمیقا
ضد کمونیستی
است؟
نه
شرقی
نه
غربی
است؟
۱
اتفاقا
در عمل مشخص شد،
که
همان متفکران که ایشان، آنان را برکنار کرد،
بهتر از روحانیت،
توانست کشور را مدیریت کند و دین را بهتر پاسداری نماید.
منظور فاضل الفضلا
از
متفکران کذایی
فضلای نهضت آزادی و جناحی از جبهه ملی
است
که
پس از سرنگونی سلطنت،
توسط روحانیت
روی کار آمدند.
همین آیة الله مهدی بازارگان
نخست وزیر طویله شد.
سؤال
از
فاضل الفضلا
این است
که
چرا
آب طبقه حاکمه جدید با بورژوازی مذهبی به اصطلاح لیبرال در یک جو نرفت؟
آخر
این چه طبقه حاکمه ای است
که
آبش با عقب مانده ترین قشر بورژوازی
حتی
در یک جو نمی رود؟
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر