درنگی در اندیشه ای (۱۰۹)

 

 میم حجری

ایلهان برک
همین آدمهای با لیاقت و بی لیاقت به تو امکان ساختن جمله از کلمات را داده اند که کاری بس شگرف است.

امکان جمله سازی از کلمات به کسی داده نمی شود.
آنهم توسط افراد بی لیاقت و با لیاقت.
چنین شق القمرهایی در مدارس به ضرب ترکه به خلایق یاد داده می شوند.

راستی کلمه چیست و چگونه ساخته می شود؟

 

قبل از اینکه کلمه تشکیل یابد،

مفهوم

تشکیل می یابد.

 

مفاهیم

عکس اند.

عکس چیزهای واقعی در خارج از ذهن اند.

 

مفاهیم

عکس هایی از اصل ها هستند.

 

مثال:

مفهوم زن

نتیجه تجرید مینا و رعنا و کلارا و غیره سر و مر و گنده است.

 

شنونده

با شنیدن مفهوم زن،

به یاد همه زن های عینی و مادی و مشخص واقعا موجود

می افتد.

 

مفهوم زن

بلافاصله

پس از تشکیل

بسته به زبان خلایق نامگزاری می شود:

کلمه

غلاف مادی مفهوم است.

مفهوم

یکی از فرم های روح و یا شعور است.

 

اگر مینا و رعنا و غیره نبودند، مفهوم زن هم تجرید نمی شد و تشکیل نمی شد

و

کلمات زن و آروات و وومن و فراو و غیره پدید نمی آمدند.

 ایلهان برک
انتخاب غلط یا درست هر چه باشد تو به سازندگی افکار و اندیشه، دانش و احساست
می پردازی

سازندگی افکار و اندیشه؟
سازندگی دانش؟
سازندگی احساس؟

این بدان معنی است که علامه ترک
معنی فکر و دانش و احساس را حتی نمی داند.

احساس چیست؟

دستت را می زنی به آتش و احساس سوزش می کنی.

فکر و دانش و احساس

از

عالم واقع می آیند.

یعنی

توسط شعرا و نویسندگان ساخته نمی شوند.

 

پایان