میم حجری
سارا
برای مردم یا دولت مردان
روال
کار کمکهای خارجی بلاعوض آمریکا این است
که
مقامات ارشد آمریکایی با آن
کشور به توافق میرسند
که
بخشی از کمک مالی به صورت نقد به آنها برگردانده
شود
تا جناح سیاسی خود را تغذیه کرده
و
هزینههای شخصی و حزبی را تامین
کنند.
یکی از معایب معرفتی خلایق،
دیدن و برجسته کردن جزء و فرد و سوبژکت
و
فراموش کردن کل و جامعه و اوبژکت
است.
حقیقت اما نه در جزء و فرد و سوبژکت، بلکه در کل و جامعه و اوبزکت
است.
به عبارت دقیقتر، در دیالک تیک جزء و کل، فرد و جامعه و سوبژکت و اوبژکت
است
که
نقش تعیین کننده در این دیالک تیک ها از آن کل و جامعه و اوبژکت
است.
ایراد بینشی و معرفتی سارا
هم
همین است:
سارا
دولتمردان
را
عمده می کند و طبقه حاکمه را که دولتزنان و دولتمردان نماینده سیاسی و اقتصادی و ایده ئولوژیکی اش هستند،
فراموش می کند.
در مرحله توسعه امپریالیستی جامعه بشری،
دولت در طبقه حاکمه ذوب شده است.
مراجعه کنید
به
امپریالیسم
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/8909
پایان
سرمایه داری انحصاری ـ دولتی
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/6889
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/6888
سارا
برای مردم یا دولت مردان
روال
کار کمکهای خارجی بلاعوض آمریکا این است
که
مقامات ارشد آمریکایی با آن
کشور به توافق میرسند
که
بخشی از کمک مالی به صورت نقد به آنها برگردانده
شود
تا جناح سیاسی خود را تغذیه کرده
و
هزینههای شخصی و حزبی را تامین
کنند.
این ایراد بینشی و معرفتی
به
انحرافات زیانبار زیر منجر می شود:
۱
جزء گرایی
(کل ستیزی)
شاخه دیدن و درخت ندیدن
درخت دیدن و جنگل ندیدن
جنگل دیدن و طبیعت ندیدن
طبیعت دیدن و هستی ندیدن
۲
سطحی اندیشی
(عمق ستیزی)
درخت دیدن و ریشه ندیدن
(فقدان رادیکالیته)
۳
فردگرایی
(جامعه ستیزی)
عضو دیدن و طبقه ندیدن
۴
سوبژکتیویسم
(اوبژکتیویسم ستیزی)
همه این ایرادت بینشی و معرفتی به وارونه اندیشی، وارونه بینی و وارونه نمایی منجر می شود.
یعنی
به وارونه سازی دیالک تیک جزء و کل، فرد و جامعه و سوبژکت و اوبژکت.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر