۱۴۰۱ اردیبهشت ۲۸, چهارشنبه

قصه های خانم گاف (۶۴)

 

   گاف سنگزاد

 

https://www.jmberlin.de/blog-en/jmbblog-en/wp-content/uploads/2016/06/Sonderheft_Philosophie-Magazin_Hannah-Arendt_Titelblatt.jpg

 
قاطع‌ترین دستور از لوله تفنگ بیرون می‌آید که به آنی‌ترین و کامل‌ترین اطاعت می‌انجامد.
چیزی که هیچ‌گاه از این لوله در نمی‌آید 
قدرت است.

هرجا قدرت از دست برود؛ حکومت با خشونت عریان به میدان می‌آید.

خشونت که پیروز می‌شود یعنی حکومت با قدرتش خداحافظی کرده است.

قدرت هیچ‌گاه مال فرد نیست؛
 به گروه تعلق دارد و فقط تا زمانی وجود خواهد داشت که گروه گرد هم بماند. 
وقتی از شخصی که در قدرت است 
سخن می‌گوییم در واقع به این اشاره می‌کنیم که گروهی از مردم به او قدرت داده‌اند
 تا به نام‌شان عمل کند. 
لحظه‌ای که صدای تفنگ‌ها بلند شود
 سیمای گروه، که خاستگاه قدرت است، 
محو می‌شود.
هانا آرنت

۱
چیزی که هیچ‌گاه از این لوله در نمی‌آید 
قدرت است. 
 
 هانا آرندت
در این جملات 
آگاهانه و یا ناخودآگاه
شعاری از مائوتسه تونک
را
رد می کند:
 
Keine Fotobeschreibung verfügbar.
 
مائو: 
قدرت سیاسی از لوله تفنگ بیرون می آید.
 
 
هانا
معنی قدرت را نمی داند.
 
قدرت یک مفهوم سوسیولوژیکی (جامعه شناسی) است.
 
قدرت در جامعه شناسی به معنی اوتوریته است.
 
اوتوریته
انواع متفاوت و حتی متضاد دارد.
 
مثال:
هم
 ارباب فئودال و سرمایه دار 
اوتوریته
 (قدرت)
 است
که از استثمار رعیت و کارگر زندگی می کند
و
هم
روشنگر علمی و انقلابی
اوتوریته است
که
نیتی جز دفاع از حقیقت ندارد
و
هم
مادر و پدر برای فرزند
اوتوریته است 
که
عاشق اصیل و بی توقع و سینه چاک فرزند خویش است.


هانا
قدرت 
را 
با 
قلدری و زورگویی
عوضی می گیرد.
 
 ۲
مائو: 
قدرت سیاسی از لوله تفنگ بیرون می آید.
 
البته نظر مائو هم خرافه ای بیش نیست
و
از این لحاظ 
حق با هانا ست:
از لوله تفنگ قدرت و یا اوتوریته نشئت نمی گیرد.

منشاء اوتوریته و یا قدرت
باید تحلیل مشخص شود و تعیین گردد.
 
مثال:
اوتوریته ارباب برده دار و یا فئودال و یا سرمایه دار
از 
مالکیت خصوصی بر وسایل تولید 
(اراضی کشت، قنوات، باغات و ابزار تولید، مال و ثروت و غیره)
نشئت می گیرد.
 
بر خلاف ادعای خرافی مائو
قدرت سیاسی
نه از چوب و چماق و توپ و تفنگ، بلکه از قدرت اقتصادی نشئت می گیرد و به کسب قدرت اقتصادی مدد می رساند.
 
هدف طبقات اجتماعی انقلابی نیز از کسب قدرت سیاسی،
تسخیر قدرت اقتصادی 
و
تغییر فرم مالکیت موجود بر وسایل اساسی تولید
است
و
نه
 قدرت سیاسی صوری صرف.
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر