۱۴۰۱ اردیبهشت ۱۷, شنبه

سیری در شعری از سیاوش کسرایی تحت عنوان «آرش کمانگیر» (۶۷)

 Siyavash Kasraei.jpg

 

تحلیلی

از

شین میم شین

 

آرش کمانگیر

(شنبه ۲۳ اسفند ۱۳۳۷)

 

بست یک دم چشم هایش را عمو نوروز

خنده بر لب، غرقه در رؤیا

کودکان با دیدگان خسته و پی جو

در شگفت از پهلوانی ها

شعله های کوره در پرواز

باد در غوغا

 

·    این پایان حماسه ی عمو نوروز حماسه گو ست.

·    این اما در ضمن تبیین فشرده ی نتیجه نهائی حماسه آرش است:

 

۱

بست یک دم چشم هایش را عمو نوروز

خنده بر لب، غرقه در رؤیا

 

·    حماسه گو ـ خنده ی رضایت آمیز بر لب ـ چشم می بندد و دل بر امواج رؤیا می سپارد.

 

·    این اما به چه معنی است؟

 

۲

·    این بدان معنی است که حماسه گو (سیاوش) پس از سرایش و گویش حماسه، خود به دیالک تیکی از آرامش برونی و رویش  درونی بدل شده است:

·    او با خنده خشنودی آمیز چشم می بندد، ولی در آن واحد دل بر امواج روینده ی رؤیا می سپارد.

·    این بدان معنی است که حماسه آرش فقط به ظاهر پایان یافته است.

·    فقط در عالم مادی (واقعی ـ عینی) پایان یافته است.

·    این بدان معنی است که حماسه آرش زندگی نوینی در درون خود حماسه سرا و حماسه گو آغاز کرده است.

·    چون رؤیا به معنی بازتولید و تداوم آزاد و بی حد و مرز پدیده ها و روندهای مادی (واقعی ـ عینی) است.

 

۳

کودکان با دیدگان خسته و پی جو

در شگفت از پهلوانی ها

 

·    کودکان حماسه شنو نیز با چشمانی خسته و با اشتیاق شنیدن پایان حماسه در دریای حیرت از دلاوری ها غوطه ور می شوند.

·    این نیز بدان معنی است که حماسه آرش به وسیله کودکان درونی شده است:

·    منظور از مفهوم «درونی شدن» نه فقط این است که حماسه را کودکان از آن خود کرده اند، بلکه ضمنا بدان معنی است که حماسه به مثابه اندیشه (روح و یا شعور) در ضمیر کودکان نفوذ کرده است.

·    حیرت کودکان از پهلوانی های آرش حاکی از همین است.   

 

۴

شعله های کوره در پرواز

باد در غوغا

 

·    طبیعت اول اما در هیئت آتش و باد فاقد روح و شعور و درون است.

·    به همین دلیل (و نه فقط به همین دلیل)  واکنشی دیگر از خود نشان  می دهد:

·    طبیعت اول در هیئت آتش شعله ورتر می شود و در هیئت باد پر هیاهوتر.

·    دیالک تیک غریبی به کار می افتد:

·    دیالک تیک آتش و باد.

·    هر چه باد پر غوغاتر، شعله های آتش به همان اندازه بالاتر و هر چه شعله های آتش بالاتر هوا به همان اندازه گرم تر و شدت وزش باد به همان اندازه بیشتر.

·    چون باد چیزی جز جریان هوا نیست که به دلیل اختلاف دمای لایه های آن و اختلاف وزن لایه های سرد و گرم آن است.

 

۵

شعله های کوره در پرواز

باد در غوغا

 

·    دلیل دیگر این واکنش طبیعت اول را سیاوش در ادامه حماسه آرش و به ویژه در بند پایانی آن خواهد داد.

 

۶

بست یک دم چشم هایش را عمو نوروز

خنده بر لب، غرقه در رؤیا

 

·    دلیل رضایت خاطر عمو نوروز حماسه گو و یا سیاوش شاید این باشد که نماینده توده و حزب توده بر سر پیمان ایستاده و جان بر سر آن نهاده است.

·    مقاومت و پیکار پیگیر نماینده توده و حزب توده به معنی تضمین بالقوه ی تداوم مقاومت و پیکار توده و حزب توده است.

·    دغدغه اصلی شاعر بی چون و چرای توده و حزب توده  نیز ـ قبل از همه ـ همین بوده است.

·    سیاوش نه فقط شاعر توده و روشنفکر ارگانیک (انتونیو گرامشی) توده، بلکه در ضمن پهلوان و پارتیزان متهور و بی باک توده بوده است. 

·    مراجعه کنید به میراث به آذین، تحت عنوان «میهمان این آقایان.»

 

۷

بست یک دم چشم هایش را عمو نوروز

خنده بر لب، غرقه در رؤیا

 

·    عمو نوروز حماسه گو (سیاوش)  اما مقاومت و پیکار واقعی ـ عینی نماینده توده و حزب توده (آرش) را درونی کرده است و به همین دلیل نه غرقه در کابوس، بلکه غرقه در رؤیا است.

 

·    این استحاله حماسه به رؤیا اما به لحاظ فلسفی به چه معنی است؟

 

۸

بست یک دم چشم هایش را عمو نوروز

خنده بر لب، غرقه در رؤیا

 

·    این استحاله حماسه به رؤیا به معنی گذار از واقعیت به اوتوپی است:

·    این استحاله حماسه به رؤیا به معنی گذار از عمل مادی به عمل فکری (تفکر) است.

·    چون رؤیا در تحلیل نهائی فرمی از تفکر است.

·    رؤیا تفکر رها از قید و بندهای مادی (واقعی ـ عینی) است.

·    رؤیا به معنی پرواز بی مرز و بی پروای اندیشه است.

·    رؤیا به معنی تعالی متعالی روح است، روح سیراب از کردار و رفتار و گفتار واقعی ـ عینی بنی نوع بشر.

 

·    این اما به چه معنی است؟

 

۹

·    این بدان معنی است که مرگ آرش اگرچه پایان حماسه ای است، ولی آغاز نطفه بندی حماسه های نوینی است.

·    چون حماسه درونی گشته نامیرا و پویا و زایا ست.

·    دیالک تیک واقعیت و اوتوپی نیز همینجا ست:

·    سیکل گذار بالنده (مارپیچی) از واقعیت به اوتوپی و بر عکس.

·    سیکل گذار توسعه یابنده و بالنده  از حماسه برونی به حماسه درونی و برعکس.

 

۱۰

کودکان با دیدگان خسته و پی جو

در شگفت از پهلوانی ها

 

·    دلیل دیگر رضایت خاطر سیاوش (عمو نو روز حماسه گو) در این بند شعر تبیین می یابد:

·    اینجا سخن از درونی شدن به مراتب بالنده تر و پاینده تر حماسه آرش است.

·    چون کودکان نمایندگان نسل دیگر اند.

·    سیاوش با سرایش و خوانش حماسه آرش، نسل دیگری از آرش ها را پرورش داده است.

·    حیرت فخر آمیز کودکان از پهلوانی های پهلوانان توده و حزب توده به معنی از آن خود کردن حماسه آرش است و از آن خود کردن حماسه (اوتوپی و روح) به معنی پرورش و تقویت هرچه فراتر آن  و تبدیل نهائی آن به واقعیت عینی است.

·    مادیت مجدد یابی روح، روحی که خود زاده ی روندی مادی (واقعی ـ عینی)  بوده است.

·    واقعیت یابی اوتوپی، اوتوپی ئی که خود نتیجه روندی واقعی و عینی بوده است.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر