تحلیلی
از
شین میم شین
آرش کمانگیر
(شنبه ۲۳ اسفند ۱۳۳۷)
بست یک دم چشم هایش را عمو نوروز
خنده بر لب، غرقه در رؤیا
کودکان با دیدگان خسته و پی جو
در شگفت از پهلوانی ها
شعله های کوره در پرواز
باد در غوغا
· این پایان حماسه ی عمو نوروز حماسه گو ست.
· این اما در ضمن تبیین فشرده ی نتیجه نهائی حماسه آرش است:
۱
بست یک دم چشم هایش را عمو نوروز
خنده بر لب، غرقه در رؤیا
· حماسه گو ـ خنده ی رضایت آمیز بر لب ـ چشم می بندد و دل بر امواج رؤیا می سپارد.
· این اما به چه معنی است؟
۲
· این بدان معنی است که حماسه گو (سیاوش) پس از سرایش و گویش حماسه، خود به دیالک تیکی از آرامش برونی و رویش درونی بدل شده است:
· او با خنده خشنودی آمیز چشم می بندد، ولی در آن واحد دل بر امواج روینده ی رؤیا می سپارد.
· این بدان معنی است که حماسه آرش فقط به ظاهر پایان یافته است.
· فقط در عالم مادی (واقعی ـ عینی) پایان یافته است.
· این بدان معنی است که حماسه آرش زندگی نوینی در درون خود حماسه سرا و حماسه گو آغاز کرده است.
· چون رؤیا به معنی بازتولید و تداوم آزاد و بی حد و مرز پدیده ها و روندهای مادی (واقعی ـ عینی) است.
۳
کودکان با دیدگان خسته و پی جو
در شگفت از پهلوانی ها
· کودکان حماسه شنو نیز با چشمانی خسته و با اشتیاق شنیدن پایان حماسه در دریای حیرت از دلاوری ها غوطه ور می شوند.
· این نیز بدان معنی است که حماسه آرش به وسیله کودکان درونی شده است:
· منظور از مفهوم «درونی شدن» نه فقط این است که حماسه را کودکان از آن خود کرده اند، بلکه ضمنا بدان معنی است که حماسه به مثابه اندیشه (روح و یا شعور) در ضمیر کودکان نفوذ کرده است.
· حیرت کودکان از پهلوانی های آرش حاکی از همین است.
۴
شعله های کوره در پرواز
باد در غوغا
· طبیعت اول اما در هیئت آتش و باد فاقد روح و شعور و درون است.
· به همین دلیل (و نه فقط به همین دلیل) واکنشی دیگر از خود نشان می دهد:
· طبیعت اول در هیئت آتش شعله ورتر می شود و در هیئت باد پر هیاهوتر.
· دیالک تیک غریبی به کار می افتد:
· دیالک تیک آتش و باد.
· هر چه باد پر غوغاتر، شعله های آتش به همان اندازه بالاتر و هر چه شعله های آتش بالاتر هوا به همان اندازه گرم تر و شدت وزش باد به همان اندازه بیشتر.
· چون باد چیزی جز جریان هوا نیست که به دلیل اختلاف دمای لایه های آن و اختلاف وزن لایه های سرد و گرم آن است.
۵
شعله های کوره در پرواز
باد در غوغا
· دلیل دیگر این واکنش طبیعت اول را سیاوش در ادامه حماسه آرش و به ویژه در بند پایانی آن خواهد داد.
۶
بست یک دم چشم هایش را عمو نوروز
خنده بر لب، غرقه در رؤیا
· دلیل رضایت خاطر عمو نوروز حماسه گو و یا سیاوش شاید این باشد که نماینده توده و حزب توده بر سر پیمان ایستاده و جان بر سر آن نهاده است.
· مقاومت و پیکار پیگیر نماینده توده و حزب توده به معنی تضمین بالقوه ی تداوم مقاومت و پیکار توده و حزب توده است.
· دغدغه اصلی شاعر بی چون و چرای توده و حزب توده نیز ـ قبل از همه ـ همین بوده است.
· سیاوش نه فقط شاعر توده و روشنفکر ارگانیک (انتونیو گرامشی) توده، بلکه در ضمن پهلوان و پارتیزان متهور و بی باک توده بوده است.
· مراجعه کنید به میراث به آذین، تحت عنوان «میهمان این آقایان.»
۷
بست یک دم چشم هایش را عمو نوروز
خنده بر لب، غرقه در رؤیا
· عمو نوروز حماسه گو (سیاوش) اما مقاومت و پیکار واقعی ـ عینی نماینده توده و حزب توده (آرش) را درونی کرده است و به همین دلیل نه غرقه در کابوس، بلکه غرقه در رؤیا است.
· این استحاله حماسه به رؤیا اما به لحاظ فلسفی به چه معنی است؟
۸
بست یک دم چشم هایش را عمو نوروز
خنده بر لب، غرقه در رؤیا
· این استحاله حماسه به رؤیا به معنی گذار از واقعیت به اوتوپی است:
· این استحاله حماسه به رؤیا به معنی گذار از عمل مادی به عمل فکری (تفکر) است.
· چون رؤیا در تحلیل نهائی فرمی از تفکر است.
· رؤیا تفکر رها از قید و بندهای مادی (واقعی ـ عینی) است.
· رؤیا به معنی پرواز بی مرز و بی پروای اندیشه است.
· رؤیا به معنی تعالی متعالی روح است، روح سیراب از کردار و رفتار و گفتار واقعی ـ عینی بنی نوع بشر.
· این اما به چه معنی است؟
۹
· این بدان معنی است که مرگ آرش اگرچه پایان حماسه ای است، ولی آغاز نطفه بندی حماسه های نوینی است.
· چون حماسه درونی گشته نامیرا و پویا و زایا ست.
· دیالک تیک واقعیت و اوتوپی نیز همینجا ست:
· سیکل گذار بالنده (مارپیچی) از واقعیت به اوتوپی و بر عکس.
· سیکل گذار توسعه یابنده و بالنده از حماسه برونی به حماسه درونی و برعکس.
۱۰
کودکان با دیدگان خسته و پی جو
در شگفت از پهلوانی ها
· دلیل دیگر رضایت خاطر سیاوش (عمو نو روز حماسه گو) در این بند شعر تبیین می یابد:
· اینجا سخن از درونی شدن به مراتب بالنده تر و پاینده تر حماسه آرش است.
· چون کودکان نمایندگان نسل دیگر اند.
· سیاوش با سرایش و خوانش حماسه آرش، نسل دیگری از آرش ها را پرورش داده است.
· حیرت فخر آمیز کودکان از پهلوانی های پهلوانان توده و حزب توده به معنی از آن خود کردن حماسه آرش است و از آن خود کردن حماسه (اوتوپی و روح) به معنی پرورش و تقویت هرچه فراتر آن و تبدیل نهائی آن به واقعیت عینی است.
· مادیت مجدد یابی روح، روحی که خود زاده ی روندی مادی (واقعی ـ عینی) بوده است.
· واقعیت یابی اوتوپی، اوتوپی ئی که خود نتیجه روندی واقعی و عینی بوده است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر