۱۴۰۱ فروردین ۱۳, شنبه

هماندیشی با میلاد عزیزی (۴)

  
Bild



میم حجری


 
میلاد عزیزی


تولید،
هم مصرف، هم نحوه‌ی مصرف و هم خودِ مصرف‌کننده
را
تولید می‌کند.


یکی از معایب مهم روشنفکریت وطنی و شاید هم جهانی،

عجز از تمیز طبقه اجتماعی از فرماسیون اقتصادی

و

سوبژکت از سیستم

است.

 

به همین دلیل،

ادعای فوق الذکر چنین فرمولبندی شده است:

 تولید نعمات مادی

روندی

است

و

نه

سوبژکتی و فاعلی.

 

سوبژکت و فاعل روند تولید نعمات مادی

طبقات اجتماعی اند.


بدون دخالت بشر

تولیدی صورت نمی گیرد و نمی تواند صورت گیرد.


از این رو،

 این ادعا 

که 

تولید،
هم مصرف، هم نحوه‌ی مصرف و هم خودِ مصرف‌کننده
را
تولید می‌کند

نادرست است.


یکی دیگر از معایب روشنفکریت وطنی،

بی خبری از تعریف علمی استاندارد مفاهیم فقهی، فلسفی و دیگر رشته های علمی و هنری و استه تیکی 

و

بی اعتنایی به تعریف آنها ست.

برای تمرین تفکر مفهومی

همین ادعای حریف

را

تصحیح می کنیم:

 

۱

تولید

در

دیالک تیک تولید و مصرف 

وجود دارد

و

نقش تعیین کننده در این دیالک تیک از آن تولید است، 

بدون اینکه مصرف هیچ واره و هیچکاره باشد.

اگر مصرف در بین نباشد، تولید بی معنی خواهد بود.

هدف از تولید نعمات مادی،

مصرف آنها ست.


۲

نحوه مصرف نعمات مادی،

بسته به ساختار آنها ست.

مثال:

آفتابه و آبپاش و دیگ و قابلمه و بیل و کلنگ

نعمات مادی اند که در روند تولید، پدید آمده اند.

تفاوت اینها فقط در ساختار آنها ست.

 

اگر
آفتابه و آبپاش و دیگ و قابلمه و بیل و کلنگ

را

ذوب کنیم،

مشتی اتم آهن باقی می ماند و تفاوت فی مابین محو می شود.

ساختار

یعنی 

نحوه پیوند عناصر و یا اتم های مربوطه


ساختار

در

دیالک تیک ساختار و فونکسیون

از

سویی

و

در

دیالک تیک عنصر ـ ساختار ـ سیستم

از

سوی دیگر 

وجود دارد.

پس تعیین کننده طرز مصرف آفتابه و آبپاش و دیگ و قابلمه و بیل و کلنگ

نه

تولید آنها،

بلکه

ساختار هر کدام از آنها ست.

 

۳

تولید،

به

مصرف کننده

نیاز دارد.

 

به همین دلیل مولد و یا صاحب نعمات مادی

در به در به دنبال مصرف کننده می گردد.

ما

با

دیالک تیک تولید کننده (مولد) و مصرف کننده  

سر و کار داریم.

به همین دلیل

امروزه

 بورژوازی 

برای جلب مشتری 

 بیشتر از هزینه تولید، 

هزینه می کند.

 

 دهها میلیون دلار به استارهای فوتبال و تنیس و غیره داده می شود 

تا 

مثلا کفش و راکت و توپ و جوراب و شورت و پیراهن و کاپشن نایکی و آدی داس و پوما و غیره و کالاهای متنوع دیگر 

مشتری داشته باشد. 


 "Naomi Osaka defeat Victoria Azarenka"

 

به عنوان مثال

نائومی اوزاکا

تنیس باز ژاپنی

از

طریق زدن مارک کنسرن های مولد کالاهای ورزشی بر کلاه و کت و حوله و شلوارش،

سالانه

۳۰ میلیون دلار به جیب می زند.

ورزشکاران در رشته های ورزشی مختلف

بسان ژنرال ها که کلکسیونی از مدال بر سینه دارند،

کلکسیونی از علائم کنسرن ها

را

بر

سرتاپای خود

چسبانده اند.

 پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر