میم حجری
من ـ زور حریف از خلاصی توده جنگ زده
(و ذلت طبقه حاکمه جنگ افروز)
چیست؟
فکرش را بکنید.
کشور توده
خرابات شام شده است.
نه
شهر و روستایی
برای کسی
باقی مانده
نه
باغی
و
نه
حتی گاو و گوسفند و الاغی.
نه
خانه ای
نه
اسباب خانه ای
نه
مزرعه و مرتع و کارخانه ای
نه
بیمارستانی
نه
مدرسه و دانشگاه و داروخانه ای
نه
مطب و فروشگاه و رخت شوخانه ای
و
هر وجب خرابه
مملو از مین و گلوله و بمب است
که
به
اشاره ای منفجر می شوند.
حریف خر پرور
از خلاصی توده جنگ زده حرف می زند.
چنین کسی
اصلا
از
فاجعه
خبر ندارد.
حرف هم اگر بزنی
پفیوزت
می نامد.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر