۱۴۰۱ فروردین ۱۵, دوشنبه

کلنجار ایده ئولوژیکی با همنوع (۱۰۱)

Bild

 

میم حجری


۲۹۱۳ 

مالکیت اشتراکی چیزی نیست که کمونیست‌ها از خودشان درآورده باشند.
میلاد.
 
 وسایل تولید
(اراضی کشت و زمین و مستغلات و معادن و منابع و غیره هم که جزو نیروهای مولده)
در فرماسیون اقتصادی کمونیستی اولیه به همه اعضای جامعه تعلق داشته اند.
طبقه کارگر در وحدت با دهاقین و تحت رهبری حزب کمونیست به نفی نفی مبادرت می ورزد.
یعنی کمون اولیه را در پله توسعه عالی تر
بازتولید می کند.
سلب مالکیت کنندگان را سلب مالکیت م یکند 


۲۹۱۴

یکی از خر ترین کاراتون عکس پروفایل گذاشتن با ماسکه واقعافاطمهماسک که ماسک نیست.ماسک یکی از مدهای مدرن مد روز است.ماسک از قبیله مثلاکلاه،شال گردن،عینکو غیرهاست.
۲۹۱۵ 
فکر کن فردا این موقع سر کار

رها
 


ما فکر نمی کنیم که فردا سر کاریم.


ما هر لحظه زندگی

شب و روز

سر کاریم.


حتی در عالم خواب

سر کاریم
 ما

با کار می افتیتم و بر می خیزیم.


ما

با کار زنده ایم.


کار

آب حیات ما ست


۲۹۱۶
و مـَرگ ، نـُقـطه یی سـت بر پایانِ جُمله یِ زنـدگـــی.

نادر ابراهیمی


 
مرگ

همزاد زندگی است.

همبای زندگی است.

همراه زندگی است.


زندگی

در دیالک تیک مرگ و زندگی وجود دارد.


مولانا هم می داند:

از جمادی مردم و نامی (نبات، نمویابنده) شدم

وز نما مردم به حیوان سر زدم

مردم از حیوانی و آدم شدم

پس بگویم

کی ز مردن کم شدم؟
 


ما 
در
ایام کودکی

مشتری آثار نادر ابراهیمی بودیم.


بعد وقتی عاقل و بالغ شدیم،

از قضا
همین افکارش را تحلیل کردیم

هم

توبه کردیم

و

هم

تجدید نظر

 

 ۲۹۱۷

دیشب فیلم friends with benefits رو دیدم و چقدر مزخرف بود.
حیف وقت

فاطمه

 

طبقات حاکمه بی همه چیز به معنی حقیقی کلمه
شده اند.

جز زباله

چیزی برای عرضه به توده ندارند.

همه چیزشان تهوع اور است. 


۲۹۱۸

آدما موجودات عجیبی ان
چندسال پیش روزه میگرفتم و در کنارش کار ساختمانی میکردم
از بعد از اذان صبح تا ساعت ۳
تو اوج گرمای تابستون.


در حالی که الان هیچ اعتقادی ندارم

فروتن

 

چرا عجیب.

حتی حشرات و حیوانات رشد می کنند

چه رسد به آدم ها که اشرف موجوداتند.

۲۹۱۹

گفتم:
«مگر ز رفتن، غایب شوی ز چشمم.»آن نیستی که رفتی، آنی که در ضمیری.

سعدی
معنی تحت اللفظی:

فکر می کردم که با رفتن از چشمم غایب می شوی.

رفتی

ولی در ذهن و ضمیر باقی مانده ای.


هی سعدی

همانی که رفته

همان است که در ضمیرت باقی مانده است.

آنکه رفته

اصل

بود

آنچه در ذهنت مانده

عکس او ست.

دیالک تیک اصل و عکس

است

و

تعیین کننده اصل است.

تصویر حریف در ضمیر

نتیجه انعکاس حریف در آیینه روح است.

هرگز حضور حاضر و غایب شنیده ای؟

من در میان جمع و دلم جای دیگر است.

دیالک تیک حضور مادی و غیاب فکری است. 

 

۲۹۲۰

درنگی در دیالک تیک وحدت و مبارزه

جنگ

توسط اولیگارشیسم انگل روس

به

خلق اوکراین

تحمیل شده است.

همانطور که توسط فاشیسم آلمان

به

اتحاد شوروی

تحمیل شده بود.

هدف هر دو

برده و وابسته کردن خلق

بوده است و است.

خلق چاره ای جز مقاومت و پیکار ندارد.

اتحاد شوروی

هم

بسان اوکراین

از

امپریایلسم امریکا و انگلیس

کمک گرفته است.

بدون وحدت با امپریایلسم امریکا و انگلیس

اتحاد شوروی

نمی توانست بر فاشیسم المان چیره شود

و

برده و وابسته آن نگردد.

 

۲۹۲۱

کمونیسم

برای ما اوضاع و احوالی‌ نیست که باید استقرار یابد، 

آرمانی‌ نیست که واقعیت ناگزیر خود را با آن منطبق کند.

ما کمونیسم را آن جنبش واقعی می‌خوانیم که وضعیّت موجود را برمی‌اندازد.
(نفی دیالک تیکی می کند)

 شرایط این جنبش از مقدماتِ (شرایط، پیش شرایط) کنون‌موجود نتیجه می‌شود.

کارل مارکس و فردریش انگلس
« ایدئولوژی آلمانی»
مجموعه آثار مارکس و انگلس - جلد سوم - صفحه‌ی ۳۵ 

(aufheben)

به معنی بر اندازی نیست.

براندازی می شود

Stürtzen

(aufheben)

به معنی نفی دیالک تیکی است.

نفی دیالک تیکی

یعنی حفظ جنبه های مثبت کهنه و نقد و حذف جنبه های منفی آن

مثال:

فرزند هر کس و هر نبات و حشره و حیوان

نافی دیالک تیکی او و ان است.

فرزند

جنبه های مثبت و حیاتمند و بالنده والدینش را حفظ می کند و توسعه می بخشد

و

جنبه های مزاحم و فرتوت و مرده و نامغاصر و منفی اندو

را

نقد و نفی و حذف می کند

دلیل بهتر گشتن نسل نو از نسل کهنه همین است 


۲۹۲۲

شم

امعنی مفاهیم

را

مثلا

امپریالیسم

را

و

انقلاب ملی و دموکراتیک

را

نمی دانید.

ج. خ. چین تحت رهبری ح. ک. است

و

وظایف انقلاب ملی و دموکراتیک بورژوایی

ر

ابه انجام و سرانجام می رساند.

مثلا

بر سیستم ملوک الطوایفی غلبه می کند.

ملت واحد چین را تشکیل می دهد.

شعور ملی را گسترش می دهد.

بر بقایای نظامات برده داری و فئودالی غلبه می کند.

نیروهای مولده را توسعه می دهد

و

شرایط لازم

را

برای گذار به سوسیالیسم

فراهم می آورد 


۲۹۲۳

پیروزی پوتین
به سر خالی از مغزش بخورد.
چچستان و سوریه را خرابات شام کرده است.
توده را آش و لاش و لاشه کرده است.
بقایای تمدن بشری را نیست و نابود کرده است.
همان کاری را که مرجع تقلیدش با استالنیگراد کرده بود، کرده است
و
اکنون با شهرهای اوکراین می کند.
چشم باید داشت و دید.
هوش باید داشت و فهمید


۲۹۲۴

تفاوتِ میان حکم‌رانی و شیوه‌ی تولید

شیوه تولید = نیروهای مولده جامعتی + مناسبات تولیدی

   
۲۹۲۵

استالین اللهی ها

اخبار نمی شنوند؟

ابراموویچ

پریروز

در لندن ادعا کرده
که

در
مذاکره با اوکراین برای برقراری صلح

مسمومش کرده اند.

دیروز

هم در مذاکره هیئت روسیه با اوکراین در ترکیه

حضور داشت.

ابراموویچ

یکی از اولیگارش های روس و دارنده تیم فوتبال چلسی است.

طبقه حاکمه در روسیه

همین اولیگارش ها هستند

که پوتین هم یکی از انها و ضمنا نماینده سیاسی آنها ست

که قصد احیای استعمار تزاریستی را دارد.

زلنسکی

هم نماینده اولیگااشیسم است.

ولی با فرهنگتر از آنها ست.

هنرمند است

 ۲۹۲۶

دیشب خواب دیدم یکی از دوست های خیلی دورم خیلی ناراحته و میگه زهرا بیا من باید برم جایی کمکم کن.
انگار واقعیت بود
الان که باهاش تماس گرفتم حالشو پرسیدم
میگه مامانم سرطان گرفته و دنیا برام سیاهه
میشه چند روز بیای جای من سرکار؟
من اصلا جریان خوابمو بهش نگفته بودم و واقعا شوک شدم.

متانویا

 

دلیل این جور خوابها

احیای انعکاسات عینی در عالم خوابند.

انعکاساتی که در طول عمردر آیینه خاطر فرد صورت گرفته اند و ذخیره شده اند.

بدون اینکه روح فرد حتی متوجه انها شده باشد.

افراد در عالم خواب به خیلی چیزها پی می برند.

انعکاس (عکس اندازی) خاصیت ماده است

 ۲۹۲۷

ذره ذره از وجودم عاشقِ خورشیدِ توست

مولانا

 

دیالک تیک ذره و خورشید

از دیالک تیک های معروف مولانا و عرفان به طور کلی است.

پرواز تخیلی عارف به سوی خدارا

مولانا

به

پرواز ذره به سوی خورشید

تشبیه می کند.

دلیلش این است که در انوار آفتاب

ذرات متحرک و موبیل

مرئی می شوند
(دیده می شوند.) 


۲۹۲۸

حق با قهری است و نه با مارکس.

کسی که به علل چیزها واقف باشد، اصلا خشم نمی گیرد.

مثلا

به عوض خشم بر خویشتن

 به انتقاد از خود می پردازد. 


۲۹۲۹

عکس طرف را پشت سر وزیر خارجه هولیگان پوتین نشان میدهند و شما دروغش می نامید.
برای تنبیه پوتین دهها تن از اولیگارش ها
حتی
خانواده جانانش
در
قصر مجللی در سوئیس
تحریم شده اند
و
پوتین با داس و چکش به همسایه درمانده اش حمله می برد. 


۲۹۳۰

پرچم ارتش پوتین

حاوی داس و چکش

است

و

این توهم برای ساده لوحان پیش می آید که گویا پوتین

کمونیست است.
همه رسانه ها از نقش ابراموویچ در نشست های مربوط به صلح دم میزنند و اعلام می دارند که مورد قبول حتی اکراین و عردوغان و پوتین است و
شما می فرمایید که دروغ است.


۲۹۳۱

مارکسیسم پروژه‌ است.

میلاد

 

منظور از پروژه چیست؟

طرحی که هر کس بدان می افزاید و یا از ان می کاهد؟

خیلی ها

اسم را با ایسم

مثلا

مارکس را با مارکسیسم

لنین را با لنینیسم

استالینیسم را با استالین

اولیگارشیسم را با اولیگارش

عوضی می گیرند.

این خطای خطیری است که دور از ما باد.

مارکسیسم

ربط تعیین کننده ای به مارکس ندارد

اگرچه مؤسس آن مارکس و انگلس و صدها مارکسیست دیگر است.

به همان سان که علم شیمی مدرن

ربط تعیین کننده ای به لیبیگ ندارد

که

مؤسس شیمی مدرن است.

مارکسیسم

دیالک تیکی از ایده ئولوژی طبقه کارگر و علم عام اندیش است.

طبقه کارگر

ذاتا

 مارکسیستی می اندیشد.

مارکس و انگلسا

ین تفکر طبقاتی طبقه کارگر را به صورت مفاهیم و احکام و قوانین

تعریف

تدقیق

و

تدوین کرده اند

و

مارکسیسم

نامیده شده است.

 

بدون از آن خود کردن تعریف استاندارد مفاهی

منمی توان مارکسیستی اندیشید.

به همین دلیل در کشور ما اصلا مارکسیستی وجود نداشته و ندارد

.تنها مارکسیست هایی که ما سراغ داریم

از آلمان هستند.

مدعیان وطنی

انشاء نویس تشریف دارند.

کسب و کار مادر این ۲۰ سال

ترجمه این مفاهیم و تمرین کاربست انها ست

هدف ما غلبه بر این ضعف و نقص حی و حاضر است

 

 ۲۹۳۲

ما طرفدار کسی نیستیم.
ما در جست و جوی حقیقتیم.
ما تحلیل می کنیم تا به حقیقت دست یابیم.
حقیقت برای ما همان خدا برای مسلمانان است


۲۹۳۳

بنده چندان به چیزی موسوم به کمون‌اولیه اعتقاد ندارم.
اگر هم وجود تاریخی داشت، بسیار شکننده بود و بیشتر اشتراک در فقر بود تا ثروت.میلاد 
اشتراک در فقر خرافه ای بیش نیست.
اشتراک
همیشه
در
وسایل اساسی تولید است.

معیار علمی و عینی

برای تشخیص و تمیز و تعیین دوران ها

(جامعه بشری در مقایس جهانی)

فرم مالکیت بر وسایل اساسی تولید است

و

نه

فقر و غنا

و

نه

اعتقادات این و آن.

کمون اولیه

بی اعتنا به اعتقاد شما و هر کس دیگر

وجود داشته است.

مراحل توسعه جامعه بشری

به شرح زیر بوده اند:

دوران توحش

دوران بربریت

دوران کمون اولیه

دوران برده داری

دوران فئودالیسم

دوران کاپیتالیسم

دوران گذار گلوبال از کاپیتالیسم به سوسیالیسم (دوران کنونی)

 

باستان شناس معروف امریکایی (جوردان

)بر اساس آثار باستانی مکشوفه

فاز واپسین کمون اولیه

را

۲۰ تا ۳۰ هزار سال

دانسته است.

نماینده مدافعه از کمون اولیه در کشور ما

مزدک بوده است

که

با هوادارانش

برسر سفره انوشیروان عادل

ترور کلکتیو شده است 


۲۹۳۴

این فراز از ایده ئولوژی آلمانی را می توان تحلیل کرد و به صحت نظر ما رسید.
وضعیت موجود به طرز مکانیکی نفی نمی شود.
نفی دیالک تیکی می شود.
و گرنه باید از صفر شروع به ساختمان جامعه نوین کرد.
 
۲۹۳۵

حقیقت
یک مفهوم مهم فلسفی است.
حقیقت
انعکاس نسبتا دقیق واقعیت عینی است.
یعنی دلبخواهی نیست.
مثال:
آب تحت فشار جو در ۱۰۰ درجه سانتیگراد به جوش می آید.
این حکم و یا اندیشه
حقیقی است.
برای اثبات حقیقت این حکم فقط کافی است آب را در کتری کنیم و اینجا و انجا بجوشانیم و به حقیقت آن ایمان بیاوریم.
 
۲۹۳۶

درد میدونی چیه؟
درد اینه که یه بچه ۴ساله یهو تو جمع پیش بابات و شوهرعمه ات و پسرعمه‌هات بگه:
آیدا لباستو در بیار سینه‌ تو ببینم.
ریدم تو تربیت بچه ها‌ی این زمونه

آیدا

 

بگو به اش:

برو افریقا

تا سیر دل سینه ببینی

احمدی نجات هم رفته بود

تا سیر دل سینه ببیند

نمی دانیم برگشته و یا همانجا رحل اقامت افکنده.

می گفت:

« بچه شیر خواره افریقایی

به محض دیدن من

زبان باز کرد و گفت:

«مامان

محمود آمد.»

اگر این اعجاز الهی نیست

پس چیست؟

 

۲۹۳۷

جدایی یا وصل!

من علیه تو اعلانِ عشق می‌دهم

علیه تو اعلانِ صلح می‌دهم

 علیه تو اعلانِ اشتیاق می‌دهم

علیه تو اعلانِ عفو می‌دهم 

بی هیچ پشیمانی

چرا که من جسمم را و روحم را به تو بخشیده ام.

غاده‌السمان

 

هی غادةالسمان

همه چیز درهستی دنیوی و اخروی

مبتنی بر دیالک تیک داد و ستد استداد (عدالت) و بی داد (ظلم) معروف

هم

ریشه در همین دیالک تیک دارد

نه

داد محض امکان پذیر است و نه ستد محض

استثمار معروف هم دال بر همین است:

سرمایه دارهمه ثمره کار کارگر را تصاحب نمیکند

دستمزدی به او میدهد

 ۲۹۳۸

مفهوم چیست؟
مثال.
آب یک مفهوم است.
درخت یک مفهوم است.
عینی
یعنی هر آن چیزی که بی اعتنا به بود و نبود سوبژکت مثلا سقا و ساقی و زوار وجود دارد.
آب فقط تحت فشار جو در ۱۰۰ درجه سانتیگراد به جوش می آید.
با تغییر فشار
درجه جوش آب به طور قانونمند تغییر می یابد.
آب را می توان در منهای ۲۰ درجه هم به جوش آورد 


۲۹۳۹

جنگ چیست
اگر فرمی از مبارزه طبقاتی از بالا بر ضد پایین نیست؟


۲۹۴۰

آره.
صلح = پاوزه ای (زنگ تفریحی) برای تدارک جنگ دیگر.
ما با دیالک تیک جنگ و ضلح سر و کار داریم.
جنگ فرمی از مبارزه طبقاتی از بالا و هر از گاهی از پایین است.


۲۹۴۱

نه.
فلسفه (جهان بینی) کانت
ایدئالیستی ـ ذهنی است.
جهان بینی هگل
ایدئآلیستی ـ عینی است.
کانت را نباید دستکم گرفت.


۲۹۴۲

ما با دو نوع مطالعه سر و کار داریم:

۱

مطالعه پاسیو (منفعل) که خرخوانی نامیده می شود

 ۹۹ در صد خلایق خرخوانی می کنند.

۲

مطالعه اکتیو (فعال. مبتنی بر هماندیشی با نویسنده کتاب و مطلب و کاراکترهای مثلا رمان)

شیوه مطالعه ماهمین است. 


۲۹۴۳

نه.
حقیقت
دیالک تیکی از حقیقت نسبی و حقیقت مطلق است.
حکم فوق الذکر
حقیقت مطلق است.
حقیقت نسبی معنی دیگری دارد.
مثال:
حقیقت احکام هندسه اوقلیدس نسبی اند.
چون فقط شامل حال واقعیت عینی سه بعدی می شوند.
در واقعیت عینی چهار بعدی معتبر نیستند.
 
۲۹۴۴

  خرد

مهم ترین و مرکزی ترین مفهوم

در

فلسفه کلاسیک بورژوایی آلمان است.

خرد

از

دید هگل

مساوی با فلسفه است.

مارکسیسم ـ لنینیسم

خرد کل اندیش

است.

تار و پود مارکسیسم ـ لنینیسم

فلسفی است

۲۹۴۵

کلبه ای
که در آن مهربانی هست و ساکنینش می خندند

بهتر از کاخی ست که مردمانش دلتنگ هستند!

مهناز

 

تو حتما کاخ نشینی

به همین دلیل از ذلت کوخ نشینان بی خبری.

از ما بپرس که بر ما چه رفته است

۲۹۴۶ 
تا کار و انرژیِ انسانی صرف نشود، در جامعه‌ی بشری، پر کاهی هم جابه‌جا نخواهد شد.
بدون کار، مواد طبیعی، تا ابد همانی که هستند
باقی خواهند ماند
و
به امور متناسب با نیازهای بشر تبدیل نخواهند شد.
ثروت - که در جامعه‌ی مدرن، در هیئت «ارزش» نمودار می‌شود - منشأیی جز کار نمی‌تواند داشته باشد.
بنابراین هر آنچه در اطراف خود می‌بینیم‌،
«کار» است (نتیجه کار است.)
یا
کار زنده که همان فعالیت افراد است،
یا
کارِ «مرده» و «گذشته» که محصولات کار را شامل می‌شود.
«سودِ» حاصل از تولید که سرمایه‌دار به جیب می‌زند
نشأت‌گرفته از کار اضافی کارگران
( یعنی کاری که آن‌ها علاوه بر فعالیتی که در ازایش «مزد» می‌گیرند انجام می‌دهند)‌
است.
این چیزی نیست جز «استثمار» که نرخ آن از تقسیم «ارزش اضافی» (s) ( ارزش برخاسته از کار اضافی ) بر «سرمایه متغیر» (v) یعنی آن بخش از سرمایه که صرف استخدام کارگران شده است (s/v) ، حاصل می‌شود.۲.
اما سرمایه‌داران برای افزایش بهره‌وری تولید، گرایش به سرمایه‌گذاری بیشتر در «ابزار تولید» یعنی «سرمایه‌ ثابت» (c) دارند
در نتیجه از میزان سرمایه متغیر می‌کاهند.‌
این به کاهش تعداد کارگرانِ شاغل و سرمایه‌ی متغیر، و نهایتاً کاهش ارزش اضافی تولید شده منتهی می‌شود
( گرچه سود سرمایه‌دارن منفرد را موقتاً بالا می‌برد).
در جریان تولید، به تدریج، کار زنده‌ی هر چه کمتری، کار مرده‌ی هر چه بیشتری را به حرکت می‌اندازد‌.
واقعیت مذکور در «ترکیب ارگانیک سرمایه» که از تقسیم سرمایه ثابت بر سرمایه متغیر ( c/v) حاصل می‌شود،
بیان خود را می‌یابد.

۳.
نرخ سود میانگین که از تقسیم ارزش اضافی تولید شده بر کل هزینه‌ی تولید بدست می‌آید - (s/(c+v - در اثر افزایش سرمایه‌ی ثابت و ثابت ماندن نرخ استثمار،
کاهش می‌یابد.
این یعنی گرچه سرمایه‌داری تکنولوژی بیشتری به بار می‌دهد تا در شکل ابزار تولید، بهره‌وری کار را افزایش دهد،
اما همین امر به کاهش نرخ سود می‌انجامد
چرا که ارزش اضافی را ( که منشأ حقیقی سود است) کاهش می‌دهد.
می‌توان گفت سرمایه در رسیدن به غایتش
- کسب سود بیشتر و بازتولید خود -
در دراز مدت ناکام می‌ماند.
کار مرده (ماشین آلات) انباشته می‌شود و کار زنده از فرایند تولید بر‌کنار می‌ماند:
سیل بی‌کاران، روانه‌ی خیابان‌ها می‌شود.
ثروت زیادی خلق شده اما به کارِ کسی نمی‌آید.
و این چیزی نیست جز «بحران».بدون کار، مواد طبیعی، تا ابد همانی که هستند باقی خواهند ماند و به امور متناسب با نیازهای بشر تبدیل نخواهند شد. ثروت - که در جامعه‌ی مدرن، در هیئت «ارزش» نمودار می‌شود - منشأیی جز کار نمی‌تواند داشته باشد.میلاد.این نظر میلاداگرچه غلط نیست،ولی دقیق هم نیست.منشاء ثروتحتی به قول مارکسفقط کار بشری نیست.این نظر آدام اسمیتاقتصاد دان بورژواییبود.ثروت منشاء طبیعی هم دارد.۲بدون کار، مواد طبیعی، تا ابد همانی که هستند باقی خواهند ماندعلاوه بر اینروند توسعهمحدود به جامعه بشری نیست.توسعهقبل از جامعهدر طبیعت صورت گرفتهو صورت می گیردوصورت خواهد گرفت.کلاغ و کرگدن و کفتار امروزیباکلاغ و کرگدن کفتار صدهزار قبلتفاوت دارد.وانسان و جامعهنتیجه این توسعه در طبیعت است.جامعه را طبیعت دوم هم می نامند

 

 ۲۹۴۷

چهره‌ی لطیف و هول‌ناکِ عشق

چهره‌ی عشق لطیف و هول‌ناک

شبی بر من ظاهر شد

پس از روزی بسیار بلند

شاید تیراندازی بود با کمان‌ اش

یا نوازنده‌ای با چنگ‌اش

بیش از این نمی‌دانم

هیچ نمی‌دانم

تمام آن‌چه می‌دانم

این است که او به من زخم زده

شاید با تیری

شاید با نغمه‌ای

تمام آن‌چه می‌دانم

این است که او به من زخم زده

زخمی بر قلب‌ام

و تا همیشه می‌سوزد

چنان سوزان زخمِ عشق

شعر: ژاک پره‌ور

ترجمه: عبداله عاج‌پرین 

 

۲۹۴۸

فقط بیائید خونه ما
ببینید
این عمو جان ۷۷ساله من چجوری هر روز صبح و شب
دونه دونه خانمها رو ب بهانه شب بخیر و صبح بخیر میبوسه

امروز گفتم:
عمو جان خواهش میکنم لااقل دیگه شیرین و نبوس
این دختر
امانت برادر ماس،
اعتماد کرده زنشو داده دست ما رفته اون سر دنیا.
نخواه خیانت کنیم

الهامات

شکر کن که می بوسد.

خیلی ها

خانم ها

را

بی رحمانه و بی شرمانه و بیمارانه

زجر می دهند.

روزی می خواستیم

سر مسئله ای با همسایه ترک مان حرف بزنیم.

زن همسایه دخترکش را دم در می فرستاد و نمی آمد.

بالاخره مجبور به آمدن شد و ما از دیدن صورت کبودش دچار وحشت سرشته به شرم شدیم
 
۲۹۴۹

آره.

ولی شوهرش کارگر مهاجری بود

محل کار

کارگران زا روانی می کند

و

آنها

عقده های خود را در زنان و فرزندان شان خالی می کنند

۲۹۵۰

ما دوستی داشتیم

در آلمان

دکترا می گرفت.

روزی گفت:

موقع مطالعه کتب درسی

خوابم می گیرد.

روش مطالعه را به ما یاد نمی دهند.

مطالعه همانقدر انرژی و نیرو می طلبد که حفاری و حمالی و حکاکی و غیره.

مطالعه سرسری اصلا مطالعه نیست.


۲۹۵۱

نسل کشی یا هولوکاست ایرانی،کشتار و قتل عام سازمان یافته ایرانیان در حکومت قرون وسطایی آخوندیآمار تعداد اعدامی ها وکشته شدگان در ایران در چهل و دو سال قدرت یافتن جمهوری اسلامی بدرستی معلوم نیست، ولی بر پایه تحقیقاتی که انجام گرفته و بر اساس آمار و ارقامی که جمع آوری شده است، تعداد اعدام ها از سال ۵٧ تا ٩٧ بیش از ۶١ هزار نفر برآورد شده‌است، بسیاری از این اعدامی ها بخصوص اعدامی های سال ۶۷ متعلق به گروههای چپ گرا در بیش از یکصد گور دسته‌جمعی نظیر خاوران، در سراسر کشور مدفون شده‌اند.کشتار و قتل عامی که در آن، دنیا ساکت مانده و تنها نظاره گر این کشتار بودند و فقط به چند قطعنامه بسنده کردند،مردمی که در سکوت کامل جهانی بوسیله حکام جابر و متحجر یا بصورت گروهی اعدام شدند و یا با احکام مجازات قرون وسطایی چون قطع دست، پا و سنگسار روبرو گردیدند.. در این کتاب با حفظ‌ امانت داری تاریخی به معرفی زندگی قربانیان پرداخته‌شده و زندگی و شرح حال عاملین این جنایات و حکام شرع و شکنجه گران و قضات صادر کننده‌ی احکام نیز زیر ذره‌بین قرارگرفته‌است. بررسی این جنایات و تاباندن نور بر سیاهکاریهای این جنایتکاران حداقل کاری است که برای قربانیان و خانواده‌هایشان و فراموش نشدن این جنایات می‌توان انجام داد.نسل کشی ایرانیان بر پایه مستنداتی نوشته شده که به نوعی دادخواهی و اعلان جرم علیه جنایتکاران حاکم برمیهن است، جانیانی که در طی ۴۲ سال گذشته با سیاست النصر بالرُعب آرامش و سکوتی قبرستانی را در کشور حاکم کرده و با کشتاری بیرحمانه‌، هزاران مخالف فکری و دگر‌اندیش را سبوعانه قتل عام کرده‏ اند.این کتاب را به نوعی میتوان دائره المعارف جنایات جمهوری اسلامی نامید.حوریه

۲۹۵۲

سه رئیس جمهور 


۲۹۵۳

 مسعود امیدی

یکی از باسوادترین قلم به دستان کشور ما ست.

از او می توان انتظار داشت که به عوض ترجمه مطالب این و آن

به خوداندیشی روی آورد و به تحلیل مستقل ماهیت طبقاتی طبقه حاکمه روسیه خطر کند

تا

هم خود رستگار شود

و

هم

به توسعه فکری سکنه کشور مدد رساند 


۲۹۵۴

زینت مزیدی

زنی به نام "زینت مزیدی" ۲۰ ساله، از اهالی روستای دهنو در استان فارس به علت تصمیم برای طلاق، توسط پدرش به قتل رسید‌. این مرد با ضربات پیاپی میله‌ی آهنی به سر زینت او را به قتل رسانده است.۲۹۵۵مردم متحدهرگز شکست نمی خورندبشرطها و شروطها
۲۹۵۶

حیاتِ روزمره همواره و در وهله‌ی نخست حواس آدمی را به خود مشتغل می‌دارد. امر محسوس و ملموسِ روزمره نیز همواره با قسمی بداهت و «ضرورت» همراه و آمیخته است. زندگی، غالباً «عادی» و «پایدار» است چرا که افرادِ درگیر زندگانی، غالباً از چارچوب بداهت امر ملموس فراتر نمی‌روند و اصلاً فراسویی برای آن متصوّر نیستند. دو گونه فعّالیت می‌شناسم که آدمی را از بی‌واسطگیِ حسّانی برمی‌کشند: ۱. فلسفه ۲. سیاست. این هر دو، فرد را از ورطه‌ی جزئیّت فرامی‌برند تا در پرتوِ امرِ کلّی، جزئیّتِ او را توضیح و تعلیل و دگرگون نمایند. در هر دو گرایشی هست که غفلت یا تغافل از کلیّت را خوش دارد و فرد را اسیر در بی‌واسطگی و همان‌بودگی با خویش می‌خواهد: این گرایش در فلسفه، پوزیتیویسم ( سجده در برابر امرِ ایجابی) نام دارد و در سیاست، رفرمیسم ( اصلاح‌طلبی). بر فیلسوف و سیّاس است که تا نفس در سینه دارد با این گرایشات به سختی دراُفتد.فعّالیتِ سومی را می‌شناسم که فی‌نفسه تجلّیِ تجانس بنیادین میان فلسفه و‌ سیاست است و خود عُصاره‌ایست از هر دو: «کمونیسم». " کارگران باید این پندار را کنار بگذارند که صورت‌های اقتصادی و حقوقیِ جامعه‌ی بورژوایی، محیط «ابدی»، «عقلانی»، و «طبیعیِ» زندگی انسان‌اند؛ آنان باید احترامِ بیش از حدشان را به محیط اجتماعیِ معمولیِ خویش زیر پا بگذارند... "گئورگ لوکاچ - " تاریخ و آگاهیِ طبقاتی" - ترجمه‌ی محمّد جعفر پوینده

 

این مطالب میلاد باید مورد تأمل قرار گیرند.
ترجمه حسن مرتضوی ( آگاهیِ طبقاتی) نادرست است.
منظور لوکاچ
هم
نه
آگاهیِ (به وست هایت) طبقاتی (؟)،
بلکه شعور (به بوسوتزاین) طبقاتی است.
شعور و یا روح ضد دیالک تیکی وجود و یا ماده است.
در حالیکه آگاهی
مفهومی سوسیولوژیکی و سیاسی است
و
ضد دیالک تیکی خودپویی است.
آگاهیِ (به وست هایت) طبقاتی در گنجینه مفهومی مارکسیسم اصلا وجود ندارد. 
۲۹۵۷سیا به زلنسکی مأموریت دامن زدن به بحران با روسیه را داده و از او قهرمان ساخته است.

حریف
 


روسیه 
چشم و چراغ امپریالیسم بوده است.


روسیه

را

حتی می خواستند عضو پیمان ناتو بکنند.


برای چه سیا به بحران با روسیه دامن بزند؟

مگر مغز خر خورده است؟


ترامپ می خواست

حتی
ناتو را منحل کند.


هدف امپریالیسم تجزیه ج. خ. چین است.


حتی در صدد وحدت با روسیه بوده است.


به قول سران امپریالیسم آلمان

روسیه خدمت عظیمی به امپریایلسم المان کرده است:

جمهوری آلمان دموکراتیک 
را

چشم و چراغ طبقه کارگر جهانی

را

به تسلیم واداشته است.


در روسیه 
دهها هزار کنسرن امپریالیستی و دهها تن از سران امپریایلسم 
مثل شرودر و غیره 
مشغول غارت و تجارتند. 


شرودر

سالانه

نزدیک به یک میلیون دلار از شرکت گاز روسیه حقوق می گیرد.


زلنسکی

از ملت اوکراین در مقابل اولیگارشیسم تزاریستی هار روس 
دفاع می کند

و

از حمایت امپریالیسم برخوردار است.


مثل استالین

که در مقابل فاشیسم از حمایت امپریالیسم امریکا و انگلیس برخوردار بود.


استالین 
را 
در امریکا 
عمو جو
می نامیدند و گرامی می داشتند.


زلنسکی 
صدهزار بار با شعورتر و با شخصیت تر از پوتین و چکمه و چارق و نعلین است


۲۹۵۸

دیکتاتورها درباره خود چه دیدگاهی داشتند:ایوان مخوف [تزار خون ریز روسیه] :من ماموریت‌یافته از سوی "خدا و مسیح" برای نجات و رستگاریِ روس‌ها هستم.بنیتو موسولینی:من نظرکرده‌ی "خدا" هستم.فرانسیسکو فرانکو:من فقط نسبت به "خدا" و تاریخ احساس مسئولیت می‌کنم.معمر قذافی:من رئيس جمهوری نيستم که از سمَتِ خود کنار بروم. من رهبر انقلاب ليبی هستم و تا ابدالدهر و وقتی که “شهيد” شوم در اين سمت باقی خواهم ماند.رابرت موگابه:ریاست جمهوری برای من ماموریتی "آسمانی و الهی" است که نمی‌توانم از آن سر باز زنم و شانه خالی کنم.هایله سلاسی:بدانید که من از نسل داوود و سلیمان نبی هستم. خداوند زمام امور کشور را به دست من سپرده است. آنانکه وضعیت موجود را زیر سوال میبرند کافرانی هستند که میخواهند ایمان شما را سست کنند.

  نجوای زنان

معمر قذافی به نظر نجوای زنان جمکران

مثل موسولینی بوده

و

موسولینی مثل تزار بوده

راستی جای عادولف چرا  خالی است؟ 


۲۹۵۹

ما نقل قول شما از مارکس را تجزیه و تحلیل می کنیم.
بخوانید و ایرادات تحلیل ما را بفرمایید.
مارکس که پیغمبر نیست.
حرف های مارکس که وحی منزل نیست. 
۲۹۶۰

بیا ای خسته‌خاطر دوست!

ای مانند من دل‌کنده و غمگين

من اينجا بس دلم تنگ است.

بيا ره‌ توشه برداريم

قدم در راه بی‌فرجام بگذاريم.‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌

مهدی اخوان ثالث

 

لازم نکرده مش مهدی.
ما نه دلتنگیم و نه خسته خاطر.
سر حال سر حالیم


۲۹۶۱

نه.
سعدی در بیت مورد بحث
اصل
را
تحقیر کرده
و
عکس
را
یعنی تصورات سوبژکتیو خود از او
را
تجلیل کرده و مقدم بر اصل جا زده است.
البته ما اکنون به این نکته رسیدیم.
یعنی در اثر کامنت شما مجبور شدیم بیت او را مجددا بخوانیم.
 

 

۲۹۶۲

نرگس محمدی
فعال حقوق بشر،
زندانی سیاسی
عضو سابق شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح طلبان تحکیم وحدت و نایب رئیس و سخنگوی کانون مدافعان حقوق بشر است.
او در سال ۲۰۰۹ برنده جایزه بین‌المللی بنیاد الکساندر لانگر شد.
همسرش،
تقی رحمانی نیز از فعالان سیاسی است.
او هم‌اکنون در زندان قرچک به‌سر می‌برد.
ویکی‌پدیا

 

۲۹۶۳

اوکراین

فرقی با روسیه

و

زلنسکی

فرقی با پوتین ندارد.

طبقه حاکمه اوکراین و روسیه ازاولیگارش های انگل

تشکیل می یابد

و

پوتین

یکی از اولیگارش ها و مهمترین متحد انها و نماینده سیاسی و ایده ئولوژیکی آنها ست.

زلنسکی

احتمالا جزو اولیگراش ها نیست

و

نماینده سیاسی آنها ست.

در این صورت

زلنسکی

مترقی تر از پوتین است.

راجع به استالین و استالینیسم

ما تحلیل های مفصل منتشر کرده ایم.

مقصر در شکست سوسیالیسم

استالین و استالینیسم بوده است.

استالینیسم

جریانی عمیقا ضد کمونیستی است.

استالین و استالیینسم

حزب طبقه کارگر را به طویله تبدیل کرده است

و

به تباهی کشیده است.

پوتین

استالین برهنه است:

مظهر ماهیت آنتی کمونیستی استالین است

 ۲۹۶۴

سیدعلی صالحی

آرام باش،

حوصله کن،

آب های زودگذر،هیچ فصلی را نخواهند دید

از ریگ های ته جویبار شنیده ام

مهم نیست که مرا

از ملاقات ماه و گفت و گوی باران

بازداشته اند .

من برای رسیدن به آرامش

تنها به تکرار اسم تو

بسنده خواهم کرد .

حالا آرام باش

همه چیز درست خواهد شد.


هی سید علی

از ما بشنو و نه از ریگ های کر و کور و لال.

آب های زودگذر

اگرچه

از

دید تو

زود می گذرند

به راه خود ادامه می دهند و چه بسا به دریاها می ریزند

و

همه چیز را تحت نظر می گیرند.

همه چیز

به شرطی خوب می شود

که روشنگری کنی و توده همه چیز ساز را برانگیزی

 

۲۹۶۵ 

   ما سگان توده ایم و پارس می کنیم تا خران مؤدب و مرتب
بیدار شوند.
از کهکشان  توده خورشید فخر انگیزی طلوع کرده است 
۲۹۶۶

جنگها و جنازه ها ـ آخرین امید اغنیا

 

۲۹۶۷

نقل است که حضرت شیخ ابوسعید ابوالخیر( ره)؛چند درهمی اندوخته بود تا به زیارت كعبه رود. با كاروانی همراه شد و چون توانائی پرداخت برای مركبی نداشت پیاده سفر كرده و خدمت دیگران میكرد‌ تا در منزلی فرود آمدند و شیخ برای جمع اوری هیزم به اطراف رفت، در زیر درختی مرد ژنده پوشی با حالی پریشان دید، احوال او را جویا شد و دریافت كه از خجالت اهل و عیال در عدم كسب روزی به اینجا پناه آورده و هفته ای است كه خود و خانواده اش در گرسنگی بسر می برند.چند درهم اندوخته خود را به وی داد و گفت برو . مرد بینوا گفت: مرا رضایت نیست تو در سفر حج در حرج باشی تا من برای فرزندانم توشه ای ببرم. شیخ گفت حج من، تو بودی و اگر هفت بار گرد تو طواف كنم به زانكه هفتاد بار زیارت آن بنا كنم!طواف کعبه دل کن اگر دلی داریدلست کعبه معنی تو گل چه پنداریطواف کعبه صورت حقت بدان فرمودکه تا به واسطه آن دلی به دست آریهزار بار پیاده طواف کعبه کنیقبول حق نشود گر دلی بیازاریبده تو ملکت و مال و دلی به دست آورکه دل ضیا دهدت در لحد شب تاریهزار بدره زرگر بری به حضرت حقحقت بگوید دل آر اگر به ما آریکه سیم و زر بر ما لاشیست بی‌مقداردلست مطلب ما گر مرا طلبکاریز عرش و کرسی و لوح قلم فزون باشددل خراب که آن را کهی بنشماریطواف کعبه دل کن اگر دلی داریدلست کعبه معنی تو گل چه پنداریطواف کعبه صورت حقت بدان فرموددل خراب که آن را کهی بنشماریمدار خوار دلی را اگر چه خوار بوددل خراب چو منظرگه اله بودزهی سعادت جانی که کرد معماریعمارت دل بیچاره دو صدپارهز حج و عمره به آید به حضرت باریکنوز گنج الهی دل خراب بودکه در خرابه بود دفن گنج بسیاریکمر به خدمت دل‌ها ببند چاکروارکه برگشاید در تو طریق اسراریگرت سعادت و اقبال گشت مطلوبتشوی تو طالب دل‌ها و کبر بگذاریچو همعنان تو گردد عنایت دل‌هاشود ینابع حکمت ز قلب تو جاریروان شود ز لسانت چو سیل آب حیاتدمت بود چو مسیحا دوای بیماریبرای یک دل موجود گشت هر دو جهانشنو تو نکته لولاک از لب قاریوگر نه کون و مکان را وجود کی بودیز مهر و ماه و ز ارض و سمای زنگاریخموش وصف دل اندر بیان نمی‌گنجداگر به هر سر مویی دو صد زبان داریحضرت مولاناغزلیات شمس شماره
۲۹۶۸دزد اگر شبگرم یغما کردن استدزدی حکام، روزِ روشن است.پروین اعتصامیپروین جانحکام نیستندطبقه حاکمه است.افراد منفردنیستند.طبقه اجتماعی است.طبقه حاکمهدزد نیست.سؤال این استکهدزد کیست و دزدی چیست؟ما باید تعریف مفاهیم را بیاموزیمتاقادر به تفکر باشیم.مفاهیمآجرهای اصلی عمارت افکارند.بدون فراگیری تعریف استاندارد مفاهیمفهم حرف این و آنوحتیفهم حرف خویشتنمحال است.مثال:خلفاجنگ افروز و باج و خراج گیر بودندولیدزد نبودند.


۲۹۶۹

انسان ها آفریده شده اند که به آنها عشق ورزیده شود
و اشیا ساخته شده اند که مورد استفاده قرار بگیرن
د
دلیل آشفتگی های دنیا این است
که

به اشیا عشق ورزیده می شود

و انسان ها مورد استفاده قرار می گیرند.

نلسون ماندلا


مش مان دلا

اولا

انسان ها آفریده نشده اند.


هیچ چیز
از ذره تا کاینات

آفریده نشده است

و

نمی تواند آفریده شود.


ماده

ازلی و ابدی است

خلق ناپذیر و فنا ناپذیر است.


وجود (ماده)

از
روز اول

لایزال است.


ثانیا

هم

انسان ها را می توان دوست داشت

و

هم

اشیاء را


ثالثا

هم
اشیاء را می توان الت دست قرار داد

و

هم
انسان ها را


رابعا

انسانها

کالا پرست اند و نه اشیا پرست.

و

کالا 
مولود مادی انسان ها ست

و
مولد

طبیعتا

عاشق مولود جاندار و جامد خویش 
است.


برو مارکسیسم فراگیر 
تا کامروا باشی

و

نه

مان دلا۲۹۷۰گریحذف نخبگانسیاستی که رضاشاه از آتاتورک یاد گرفت.آتا تورک کیهمش گری.رضا شاه مقلد آیت الله هیتلر بودوزن و دخترانشراباعکس هیتلر بر قالیچه ایبه زیارت او فرستاده بود.هیتلر هم عکس کریهش را به آنها هدیه کرده بودوفرموده بود:من هم مثل شاهنشاه ایرانفقیر و تهیدستم۲۹۷۱از یه جایی به بعد احترام معیار اول همه رابطه هات میشه.منیرهمنظور از همه رابطه هات چیست؟رابطه ها که در کراش مراش خلاصه نمی شوند.دستفروش هم با مأمورینچماق به دست شهرداریرابطه دارد.سخن از کدام احترام است؟منظور منیره احتمالانهاحترامبلکهتظاهر به احترام است.منظور منیرهاحترام فرمال و صوری و الکی است.جامعه و جهان کشتارگاه است.چگونه می توان به قصاب خود احترام گذاشت؟
۲۹۷۲

آره.
داداش.
همیشه استثنایی هست.
تعیین کننده در دیالک تیک استثناء و قاعده
اما
قاعده
است.
مارکسیسم فراگیر تا رستگار شوی 
۲۹۷۳ 

در جوامع طبقاتی
جنگ رهایی بخش ملی و اجتماعی از پایین هم هست.
دفاع از صلح هم فرمی از مبارزه طبقاتی از پایین است.
خلق اوکراین
در جبهه متدحدی از ارتجاع داخلی و خارجی
به
مقاومت و جنگ رهاییبخش ملی بر ضد اولیگارشیسم روس برخاسته است.

 

ادامه دارد.

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر